bato-adv
کد خبر: ۶۵۲۲۱۴
بررسی تفاوت سیاست‌های اعلامی و اعمالی چین

نسخه پکن برای نفوذ در خاورمیانه

نسخه پکن برای نفوذ در خاورمیانه
ناظران معتقدند که قدرت واقعی چین در جذابیت تجاری و فنی این کشور است؛ جایی که نادیده گرفتنش برای بسیاری از کشور‌ها به خصوص کشور‌های در حال توسعه غیرممکن است. در این میان، اما تمرکز عمومی چین بر توسعه به عنوان کلید حل بحران‌ها با امکانات و کمک‌هایی که این کشور برای این منظور اختصاص می‌دهد نیز سازگاری ندارد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۲

مدتی است که آنچنان از نقش و نفوذ فزاینده چین در منطقه خاورمیانه صحبت می‌شود که برخی کارشناسان حتی مدعی این قضیه هستند که در خلأ به وجود آمده، پکن در حال پر کردن جای ایالات‌متحده امریکا در منطقه است. این ایده زمانی تقویت می‌شود که برخی مقامات و تحلیلگران چینی نیز امروزه برخلاف گذشته‌ها نه تنها بر نقش ژئواکونومیک چین، بلکه بیشتر بر تاثیر و نفوذ ژئوپلیتیک این کشور در خاورمیانه متمرکز شده‌اند.

به گزارش اعتماد، در واقع تا قبل از سال ۲۰۱۹ شاهد بودیم که مواضع اعلامی چینی‌ها در قبال خاورمیانه همچنان بر بحث عدم مداخله و همچنین عدم موضع‌گیری علنی درخصوص تحولات و اتفاقات منطقه بود. این موضوع درخصوص بحران سوریه، جنگ یمن، عراق یا حتی ارتباط اقتصادی و سیاسی پکن با اسراییل به صورت احتیاط‌آمیز و بدون و سر و صدای خاصی صورت می‌گرفت.

اما حالا صدا‌های کاملا متفاوتی از چینی‌ها شنیده می‌شود؛ به‌طوری‌که مرکز مطالعاتی CICIR به صراحت اعلام می‌کند که پکن ارزش‌ها و منافع مشترکی با جهان عرب داشته و برای رسیدن به عصر جدید روابط با اعراب تلاش‌های مضاعفی در دستور کار دارد. تمامی این موارد درحالی رقم می‌خورد که چین از گذشته نیز برخلاف ژست معمول نقش فعالی در قبال تحولات بین‌المللی ایفا کرده است.

از حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش مانند الجزایر در سال ۱۹۵۵ گرفته تا حمایت از سازمان آزادی‌بخش فلسطین در دهه هشتاد میلادی و حتی فروش سلاح به کشور‌های خاورمیانه همگی ازجمله موضوعاتی است که نشان می‌دهد دولت چین تفاوتی آشکار در قبال سیاست‌های اعلامی و اعمالی خود در عرصه بین‌المللی داشته است. حتی امروز نیز شاهد هستیم که چینی‌ها پا را فراتر نهاده و در زمینه موشک‌های بالستیک، پهپاد و انرژی اتمی با عربستان سعودی وارد مراودات جدی شده‌اند.

تلاش برای ایفای نقش صلح‌ساز

طبق گزارشی که در این خصوص نشریه دیپلمات منتشر کرده است، چینی‌ها همزمان با اینکه سعی می‌کنند اغلب مشکلات منطقه خاورمیانه را مرتبط با سیاست‌های اشتباه امریکا عنوان کنند، در عین حال خود به دنبال فرصت‌هایی هستند تا با حضور در حل و فصل مشکلات ریشه‌دار منطقه، برای خود جایگاهی متفاوت‌تر از غرب به عنوان یک شریک صلح‌ساز ایفا کنند.

به طور مثال میانجی‌گری چین میان ایران و عربستان که به تنش‌زدایی ۷ ساله میان این دو کشور ختم شد درحالی صورت گرفت که تهران و ریاض مدت‌ها بود در عراق با یکدیگر مذاکره می‌کردند و هر دو نیز نسبت به میانجی‌گری غربی‌ها و به خصوص امریکایی‌ها بنا به شرایط داخلی خود بدبینی مضاعفی داشتند.

علاوه بر این چینی‌ها درحالی که حاضر به محکوم کردن روسیه در جنگ اوکراین نشده‌اند، همزمان پیشنهاد دوازده ماده‌ای صلح را مطرح کرده و از سوی دیگر به بزرگ‌ترین خریدار نفت روسیه تبدیل شده‌اند. پس از این ماجرا بلافاصله فرستاده ویژه چین برای طرح صلح فلسطین و اسراییل نیز به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده است؛ امری که هر چند مانند طرح‌های قبلی چین درخصوص صلح، کلی بوده، اما به یک مانور دیپلماتیک برای حل و فصل بحران‌های جهانی تبدیل شده است.

اهرم قدرت اقتصادی

با این حال ناظران معتقدند که قدرت واقعی چین در جذابیت تجاری و فنی این کشور است؛ جایی که نادیده گرفتنش برای بسیاری از کشور‌ها به خصوص کشور‌های در حال توسعه غیرممکن است. در این میان، اما تمرکز عمومی چین بر توسعه به عنوان کلید حل بحران‌ها با امکانات و کمک‌هایی که این کشور برای این منظور اختصاص می‌دهد نیز سازگاری ندارد. به عنوان مثال اکنون کمک‌های ایالات‌متحده به تشکیلات خودگردان فلسطین ۵۰۰ برابر بیشتر از چین است.

اما پکن نشان می‌دهد که یک بازیگر صلح‌ساز بوده و سعی می‌کند باتوجه به وابستگی خود به انرژی منطقه، کسری تجاری را به محرک‌های صادراتی برای خود تبدیل کند. برای نمونه چینی‌ها در شرایطی از جذب سرمایه‌گذاری مستقیم اروپایی‌ها بهره‌مند می‌شوند که شرکت‌های این کشور از نرخ بهره پایین و بازار یورو به نفع خود استفاده می‌کنند.

عین همین قضیه درخصوص کشور‌های ثروتمند خاورمیانه نیز صادق است؛ به‌طوری‌که چین بزرگ‌ترین خریدار نفت عربستان است، اما خرید‌های عظیم انرژی خود را در قالب سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در زیرساخت‌های مختلف این کشور متعادل می‌کند.

به همین دلیل هم هست که شاهد هستیم در تحولات ژئوپلیتیکی کنونی کشور‌های منطقه مانند ترکیه که عضو ناتو هستند برای عضویت در پیمان شانگ‌های اشتیاق زیادی از خود نشان می‌دهند. یا اینکه امارات از ائتلاف دریایی با امریکا خارج شده و در شرایطی که یک بندر نظامی دراختیار چین قرار داده، برای پیوستن به طرح امنیت دریایی ارایه شده ازسوی چین متمایل می‌شود. در واقع چینی‌ها از تمامی اهرم‌ها برای افزایش وزن دیپلماتیک و ژئوپلیتیک خود استفاده می‌کنند.

آن‌ها به واسطه تحریم‌های روسیه تبدیل به بزرگ‌ترین خریدار انرژی از این کشور شده و در عین حال در پیوند با کشور‌های نفتی خاورمیانه خطرات ناشی از این ریسک اقتصادی را پوشش می‌دهند. به همین دلیل است که برخی ناظران معتقدند برخلاف سیاست‌های اعلامی چین که نوعی قدرت گفتمانی را ترویج می‌کند، نفوذ عملی آن‌ها در مناطق مختلف ازجمله خاورمیانه یک واقعیت غیر قابل کتمان است؛ هر چند که برخی آن‌ها را نادیده گرفته یا برخی دیگر نسبت به این نفوذ اغراق کنند.

برچسب ها: چین خاورمیانه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین