bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۴۱۹۵۷

بخشِ پنهانِ كوهِ يخِ زلزله

بارها و بارها به اين نكته اشاره شده است كه مسائل اجتماعي سهل‌و‌ممتنع است؛ به عبارت ديگر هر كسي بر حسب آنچه كه مي‌بيند، فوري نظري را ابراز مي‌كند، ولي واقعيت اجتماعي و تو در تو بسيار پيچيده‌تر از آن است كه ابتدا به نظر مي‌رسد. يكي از اين موارد زلزله، بويژه زلزله‌هايي است كه خرابي‌هاي زياد در پي دارند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۲ - ۰۶ دی ۱۳۹۶

بارها و بارها به اين نكته اشاره شده است كه مسائل اجتماعي سهل‌و‌ممتنع است؛ به عبارت ديگر هر كسي بر حسب آنچه كه مي‌بيند، فوري نظري را ابراز مي‌كند، ولي واقعيت اجتماعي و تو در تو بسيار پيچيده‌تر از آن است كه ابتدا به نظر مي‌رسد. يكي از اين موارد زلزله، بويژه زلزله‌هايي است كه خرابي‌هاي زياد در پي دارند.

شهروند گزارش و گفت‌وگويي را با رئيس اداره بهزيستي بم انجام داده كه در روز دوشنبه، ٤/١٠/١٣٩٦ در روزنامه منتشر شده است.

توصيه مي‌كنيم كه اين گزارش به دقت خوانده شود. آقاي رئيس اداره كسي است كه همه اعضاي خانواده‌اش به جز يك‌نفر را در جريان زلزله از دست داده است. او از وضع شهر بم پس از زلزله صحبت مي‌كند.


آنچه را كه اين گفت‌وگو آشكار مي‌كند اين است كه شهر يك مجموعه ساختمان نيست كه پس از خرابي آنها، دوباره بازسازي شوند و تمام؛ وجه كالبدي و ساختماني و معماري يك شهر جزو خاصي از شهر است. شهر مثل يك خودرويي مي‌ماند كه اتاق خودرو نقش همان ساختمان‌هاي شهر را دارد ولي با اتاق به تنهايي نمي‌توان صاحب خودرو شد.

خودرو شامل موتور، سوخت، سرنشين، راننده، فرمان، ترمز و حركت نيز است. هنگامي كه يك شهر دچار زلزله مي‌شود و بيش از ٢٠‌درصد ساكنانش كشته مي‌شوند و بسياري از بناها، معماري و تعلقات مردم از ميان مي‌رود، بازگرداندن روح جمعي شهر و حس تعلق به آن به سهولت ممكن نيست. وظيفه درست فقط منحصر به نجات و درمان اوليه، سپس پرداخت وام و ساختن ساختمان نمي‌شود.

شهر پديده پيچيده‌اي است. عناصري در آن وجود دارد كه در ابتداي امر ديده نمي‌شود، مثل موجودي كه در آب است ولي حسي نسبت به وجود آب ندارد؛ چون از تولد خود را محاط در آب ديده و هيچ‌گاه بدون آن نبوده است و تنها هنگامي كه آن را از آب بيرون آوريم، حناق و حالت خفگي مي‌گيرد و ارزش و اهميت آب و وجود آن را متوجه مي‌شود.


زلزله نه فقط خانه و مسكن و نزديكان، بلكه روح جمعي، عشق به زندگي و نهاد خانواده و اخلاقيات و روان افراد را سست یا دچار خدشه مي‌کند. رئيس سازمان بهزيستي توضيح مي‌دهد كه چگونه ٦٠‌درصد ازدواج‌هاي سال‌هاي اول پس از زلزله به طلاق منجر شده است. او توضيح مي‌دهد كه چرا و چگونه برخي از مردم شهر را ترك كردند و ديگر پشت خود را نگاه نكردند؟ چرا برخي از جرايم چون كودك و همسرآزاري زياد شده است؟ چرا اعتياد به شكل ناهنجاري در آمده و افزايش يافته؟ وضعيت معلولان و كودكان بازمانده از زلزله چگونه است؟ وضعيت كالبدي شهر و باقي‌ماندن خرابي‌ها پس از گذشت ١٤‌سال چگونه روح و روان مردم را خراش مي‌دهد؟ چگونه فقدان فضاهاي تفريحي شكل‌گيري فراغت شاد را از مردم دريغ مي‌كند؟ چگونه ازدواج‌هاي اجباري به دليل از دست‌دادن خانواده‌ها اعم از شوهر يا پدر و مادر، موجب بحران‌هاي غير قابل حلي شده است؟ چگونه حضور كارگران غيربومي تركيب شهر را به هم زده و موجب از هم گسيختگي و افزايش نابساماني‌ها شده است؟


متأسفانه تمام تمركز ما به مرحله امدادونجات است كه مهمترين بخش حل مشكل زلزله در ابتداي راه است؛ ولي به دليل از ميان رفتن امور غيرملموس مثل خانواده، روابط اجتماعي و... نيازهاي بسيار مهمتري براي زلزله‌زدگان به وجود مي‌آيد كه متاسفانه به هيچ‌كدام به اندازه لازم توجه نمي‌كنيم.

كافي است كه گفته شود بسياري از باقي‌ماندگان زلزله بم هر گاه اخبار زلزله را در يك نقطه از كشور مي‌شنوند، دچار بحران و مشكلات روحي مي‌شوند و نيازمند مشاوران روان‌درماني هستند. جامعه‌اي كه روحيه مردم آن تا اين حد شكننده شده باشد، در كنار نياز به مسكن و غذا و پوشاك نيازمند بازيابي حس اعتماد‌به‌نفس هستند. انسان و جامعه موجود بسيار پيچيده و چندبعدي است؛ تقليل او به تأمين مسكن و غذا اشتباهي ويرانگر است.


آنچه كه نوشته شد تذكري است به خودمان و دولت كه نيازهاي زلزله‌زدگان را محدود به مسكن و غذا نكنيم. ما اگر قصد خدمت و كمك مردمي به زلزله‌زدگان را داريم، اكنون بهتر مي‌توانيم با ايجاد نهادهاي مردمي هر كدام گوشه‌اي از مشكلات بر زمين مانده اين مردم را به دوش بكشيم؛ ولي مهمتر از آن، باید از انجام كارهايي كه در ادامه سبب مشكلات بيشتر مي‌شود، پرهيز كنيم.

اينكه گمان كنيم افراد با از دست‌دادن عزيزانشان دچار غم تنهايي مي‌شوند و بايد زودتر ازدواج كنند شايد در ظاهر حرف و ايده درستي باشد، ولي هنگامي كه بيش از ٦٠‌درصد اين ازدواج‌ها فرجام ناخوشايندي دارند، بايد بيش از پيش در ارايه هر پيشنهادي از این نوع تأمل كنيم. اگر كساني هستند كه مي‌خواهند به صورت مردمي به زلزله‌زدگان كمك كنند، احداث چند باب محل ورزشي و تفريحي را در ذهن بگيرند و نسبت به آن اقدام كنند والا كانكس و پتو در هر حال تهيه مي‌شود. قدري به آينده زلزله‌زدگان نگاه كنيم و آنان را پس از مدتي تنها نگذاريم.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو