bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۷۷۸

نظر‌سازی مهم‌تر است تا نظر‌سنجی

حسین قاضیان
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۸ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۸


حسین قاضیان در وبسایت شخصی خود مطلبی درباره تفوات نظر سنجی و نظر سازی نوشته است که در زیر می خوانید:

این‌روزها تب نظرسنجی بالا گرفته است. طبیعی است. انتخاباتی در پیش است و کار و بار نظرسنج‌ها هم علی‌القاعده باید سکه باشد. 
در هر محفل سیاسی عده‌ای پیدا می‌شوند که بیشترین استناد و استدلالشان به نظرسنجی‌هاست. اعداد و ارقامی از نظرسنجی‌های انجام‌شده گفته می‌شود و پشت‌بندش تحلیل‌ها از همه طرف شروع می‌شود. 

اما اغلب در باره‌ی «اعتبار» و «معنا»‌یِ نتایج و میزان «بُردِ تعمیم»‌ها حساسیت چندانی وجود ندارد. من هم نمی‌‌خواهم فعلاً در باره‌ی اعتبار این نظرسنجی‌ها، چه از نظر رعایت موازین علمی چه از نظر روایی یافته‌ها یا برد تعمیم‌هاشان، نظری بدهم. بلکه می‌خواهم در باره‌ی دو نوع «نظرسازی» حرف بزنم، که اولی همسایه‌ی مزاحم «نظرسنجی» است و دومی اساساً هدف و شیوه‌ای بکلی متفاوت از نظرسنجی دارد. وقتی موسم انتخابات می رسد، درکنار نظرسنج‌ها، کاروبار این نظرسازها هم سکه می‌شود، خواه نظرسازهای نوع اول خواه نظرسازهای نوع دوم.

نظرسازان دسته‌ی اول کسانی هستند که در پوشش ارائه‌ی یافته‌های نظرسنجی‌های ادعایی، می‌کوشند نظرهای مردم را به گونه‌ای منتشر کنند که با خواسته‌‌ها و مطلوب‌های آنان سازگار باشد.
 
این نظرسازی‌ها به دو شیوه تولید می‌شود: گاه با دست‌بردن در ارقام یافته‌های نظرسنجی‌های انجام شده، گاه با ساختن ارقامی تصنعی که از اساس هیچ داده‌ی واقعی برایش تولید نشده است. در هر دو حالت، سفارش‌دهنده یا انجام‌دهنده‌ی نظر‌سنجی یا اشخاص و سازمان‌هایی که آن را با قصد نظرسازی منتشر می‌کنند، هدف‌شان این است که از این طریق بر نظر مردم تأثیر بگذارند نه آن‌که نظر آن‌ها را، چنان‌که هست، گزارش کنند. 

این نوع نظرسازی‌ کار برخی نیروهای سیاسی و دستگاه‌های تبلیغات سیاسی (معمولاً رسمی) است که همه چیز را قربانی تبلیغات می‌کنند. اینان پروای علم و حقیقت ندارند. پس ابایی هم از نظرسازی و جا زدنش به جای نظر‌سنجی ندارند. چون نظرسنجی مثل هر فعالیت علمی دیگر برای کشف واقعیت انجام می‌شود نه برای تأثیرگذاری یا انجام تبلیغات سیاسی.
 
البته انکار نمی‌شود کرد که از یافته‌های نظرسنجی‌های علمی هم، مثل هر دستاورد دیگرعلمی، می‌شود استفاده یا سوءاستفاده‌های عملی کرد. اما این فرق دارد با این‌که کسی بخواهد در پوشش ارائه‌ی یافته‌های نظرسنجی، با نشر ارقام و آمار غیر واقعی، نظر مردم را دست‌کاری کند یا به معنی دقیق‌تر به نظرسازی، از نوع اول، بپردازد. 

اما نوع دیگری از نظرسازی هم هست که ما در زندگی‌های امروزی پیوسته با آن روبرو می‌شویم. این نوع نظرسازی به مجموعه کوشش‌هایی اطلاق می‌شود که برای تغییر یا تحکیم نظر مردم از طریق تبلیغات انجام می‌شود. مثلاً هدف از تبلیغات بازرگانی و سیاسی (که ما هر روزه با انبوهی از آن‌ها سروکار داریم) اثرگذاری بر نظرها و نهایتاً رفتار افراد در حوزه‌های تجاری و سیاسی است.
 
این نوع نظرسازی فی‌نفسه کاری ناشایسته‌ نیست. چون مردم در مواجهه با تبلیغات سیاسی و (بیشتر) تجاری از ماهیت تبلیغاتی آن‌ها بیش و کم آگاهند. یعنی از این آگاهی نسبی برخوردارند که فرستنده‌ی پیام تبلیغی می‌خواهد نظر خودش را به آن‌ها بفروشد و به فکر یا عملی خاص ترغیب‌شان کند. مردم در وهله‌ی نخست ممکن است در برابر تبلیغات مقاومت کنند. چون اغلب تبلیغات را مترادف دروغ و دغل می‌دانند یا به هدف‌هایش مشکوک‌اند یا دست‌کم تصور می‌کنند آن‌چه بیان می‌کند با واقعیت فرق دارد. 

وقتی مردم در برابر نظرسازان دسته‌ی دوم مقاومت می‌کنند، بویژه نظرسازانی که می‌خواهند ارزش‌ها و عقاید سیاسی خود را به آن‌ها بفروشند، سروکله‌ی نظرسازان حرفه‌ایِ نوع اول پیدا می‌شود. در این‌جاست که نظرسازان نوع اول برای تاثیرگذاری بر نظر مردم از نظرسنجی سوءاستفاده می‌کنند. آنان چون می‌دانند که تبلیغات سیاسیِ آشکار با مقاومت روانی روبرو می‌شود، سعی می‌کنند محتوای تبلیغاتی خود را در بسته‌بندی‌های قابل قبول‌تری به فروش برسانند. این‌جاست که دیواری کوتاه‌تر از نظرسنجی پیدا نمی‌کنند.
 
زیرا به این ترتیب «تبلیغات» را می‌توانند در بسته‌بندی «علم» به مردم بفروشند. به عبارت دیگر آن‌ها به جای این‌که گزارشگر واقعیت باشند، می‌کوشند واقعیت عمداً تحریف شده را با اتکا به ارزش مثبت علم نزد مردم باارزش جلوه دهند و از این طریق نظر آن‌ها راشکل دهند. 

روشن است که این شیوه‌ی عمل نوعی کلاه‌برداری است و غش در معامله محسوب می‌شود و هیج هدفی هم آن را اخلاقاً موجه نمی‌کند. به علاوه از منظر کارکردی نیز رواج این شیوه‌ها بتدریج نظرسنجی را بی‌اعتبار می‌کند و در نهایت دیگر نمی‌شود زیر پوشش از اعتبار افتاده‌ی آن، نظرسازی‌ها را فروخت. به عبارت دیگر این اسلحه در نهایت به سوی کسی شلیک می‌کند که اولین بار آن را شلیک کرد.

*****
اکنون بد نیست از همین زاویه به مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری نگاه کنیم. با آن‌که تنها نزدیک به یک ماه به انتخابات باقی مانده اما هنوز احساس می‌شود فضای انتخابات نزد افکار عمومی شکل نگرفته است. اگر اوضاع به همین ترتیب پیش برود، و میزان مشارکت افزایش نیابد، کسی در انتخابات پیروز خواهد شد که شناخته‌شده‌تر باشد. 

چیزی که اکنون اصلاح‌طلبان نیاز دارند، نه نظرسنجی یا ترس از نظرسازی‌های نوع اول، که تلاش برای نظرسازی از نوع دوم است، یعنی تلاش برای شکل‌دادن به افکار عمومی و جلب نظرشان به انتخابات. با آهنگ فعلی، افکار عمومی یا به اندازه‌ی کافی به انتخابات جلب نخواهد شد یا آن‌قدر دیر جلب خواهد شد که کار از کار گذشته باشد. برای غلبه بر اینرسی سکون سیاسی در میان مردم لازم است جاذبه‌های بیشتری به میدان آورده شود.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین