کارگزاران: محسن امینزاده، معاون وزارت امور خارجه در زمان دولت خاتمی روز چهارشنبه در دفتر سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحكیم وحدت) به بررسی وضعیت دیروز و امروز پرونده هستهای ایران پرداخت.
امینزاده كه به دلیل جایگاه شغلی خود سالها در ارتباط تنگاتنگی با پرونده هستهای ایران و نیز مسائل مهم دستگاه دیپلماتیك ایران قرار داشت در ادامه سخنرانی خود به چند سوال نیز پاسخ داد.
امینزاده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه دستاورد دولت خاتمی در زمان تعلیق غنی سازی اورانیوم چه بود؟ ضمن بیان اینكه این سوال به نوعی تغییر دادن صورت مسئله است، گفت: «برخی میگویند ایران در زمان تعلیق در دوره خاتمی هیچ دستاوردی نداشت. این تغییر دادن صورت مسئله است.
این اصلا درست نیست. ما چه چیزی باید به دست میآوردیم؟ ما باید اثبات میكردیم كه به دنبال بمب اتم نیستیم و اعتماد سازی میكردیم كه چنین هم شد. این دستاورد كمی نبود دنیا قبول كرده بود كه ما دنبال بمب اتم نیستیم.»
وی افزود: «اكنون فاصله كشور ژاپن با بمب اتم بسیار كم است. اما این كشور بیش از 50 سال است كه تلاش میكند تا به دنیا اثبات كند دنبال بمب اتم نیست. اما با این وجود بیش از 30 درصد بازرسی های آژانس انرژی اتمی هنوز هم بازرسی از تاسیسات ژاپن است».
وی در ادامه ضمن تحلیل ابعاد پرونده هستهای ایران گفت: «مدتی است كه بحث هستهای به فضایی خاص وارد شده است و این مشكل تحلیل ابعاد قضیه را بسیار سخت میكند. اكنون حتی بسیاری معتقدند موفقیتهای هستهای از دستاوردهای دولت نهم در زمان تحریم است.»
امینزاده ادامه داد: «در حالی كه اگر من بخواهم از این مسئله تحلیلی ارائه دهم باید بگویم كه پیشرفت هستهای ایران در زمان خاتمی صورت گرفت و دولت فعلی تنها سعی كرد همین دستاورد را توسعه دهد اما از آن فراتر نرفت و تنها تولید را افزایش داد».
معاون وزیر امور خارجه در دوران اصلاحات افزود: «اگر بخواهیم به تقسیم دستاوردهای دولت های پس از انقلاب در تكنولوژی هستهای بپردازیم از دیدگاه من بیشترین سهم را باید به دولت خاتمی داد و 25 درصد آن هم به دولتهای قبل از خاتمی بر میگردد و كمتر از 10 درصد هم متعلق به دولت فعلی است. اما اینكه چرا برای دولت نهم حتی همان 10درصد را در نظر گرفتهایم به این دلیل است كه این دولت خط تولید را روشن نگه داشته است».
امینزاده سپس به بحران ایجاد شده در مورد پرونده هستهای ایران اشاره كرد و گفت: «اما مباحث ایجاد شده پیرامون مسئله هستهای ایران بیش از 70 درصدش در زمان دولت فعلی است و كمتر از 30 درصد هم به دولت های قبلی تعلق داشت چرا كه اساسا در دوره دولت های قبلی موضوع به سمتی نرفت كه هر روز عدهای منتظر حمله به ایران باشند. اصلا در آن زمان بحث حمله نظامی مطرح نبود».
این دیپلمات سابق سپس به بحثی كلی كه پس از 11 سپتامبر شكل گرفت اشاره كرده و گفت: «اما پس از فروپاشی شوروی، آمریكاییها با این سوال مواجه شدند كه اكنون دیگر دشمن ما كیست؟ تا آن زمان شوروی دشمن بود و بر همین اساس تحلیلها و برنامه های خود را پیش می بردند. اما پس از اضمحلال شوروی این سوال مطرح شد و 11 سپتامبر روز نجات دهنده برای آنان شد چرا كه چون هیچ كشور قدرتمند دیگری وجود نداشت به دو موضوع پرداختند كه سلاح های كشتار جمعی و تروریسم بود. این دو موضوع دشمن جدید آمریكاییها شد.
امینزاده ادامه داد: این مسئله در مسئله هستهای ایران میتوانست كمكی برای پیشبرد تئوری آمریكاییها باشد و ایران اتمی در منطقه خاورمیانه برای آمریكا خطرساز میشد. از این رو ما باید اثبات میكردیم كه به دنبال دستیابی به بمب اتم نیستیم و در واقع اعتماد سازی میكردیم. اگر آمریكا میتوانست در آن زمان اثبات كند كه ایران به دنبال بمب اتم است، در همان زمان اجماع جهانی علیه ایران را شكل میداد. وی تحلیل كرد: «نگرانی از شكلگیری این اجماع جهانی بی مورد نبود و هر چه ما تلاش كردیم اتفاق نیفتد اما سرانجام در سه سال اخیر شكل گرفت و پرونده ایران هم به شورای امنیت سازمان ملل ارسال شد.»
امینزاده سپس ضمن اشاره به اینكه در زمان خاتمی تلاشها بر همین مدار استوار بود كه اعتماد سازی كنیم، افزود: «این مسئله را ما در افغانستان و عراق پیگیری كردیم و تلاشهای ما در كنار اعتمادسازی سبب شد كه دوستان ایران در این دو كشور به قدرت برسند. ما تلاش می كردیم كه پرونده برای بررسی به شورای امنیت نرود. تحلیل ما این بود كه اگر به شورای امنیت برویم تنها مرجع خاتمه دادن به مسئله خود شورای امنیت خواهد بود و در آنجا هم قاضی اصلی آمریكا است».
وی به بررسی شرایط امروز ایران پرداخته و گفت: شرایط امروز ایران اصلا با سه سال قبل قابل قیاس نیست. ما در زمان خاتمی تحریم نبودیم و تحت فشار اقتصادی قرار نداشتیم. یعنی تلاش ما این بود كه به آن سمت نرویم و نرفتیم.
محسن امینزاده پس از این به مسئله مذاكره با اروپا اشاره كرده و گفت: اكنون بحث هستهای ایران در مذاكره با اروپاییها پیش می رود و برای اولینبار هم آمریكا در مذاكرات ژنو حضور یافت. اما باید گفت كه اساسا اروپاییها نمیتوانند پیرامون پرونده ایران در شورای امنیت صحبت كنند. به زبان دیگر اروپاییها نمیتوانند در مورد پرونده ایران در شورای امنیت هیچ بحثی با ایران كنند و قولی به ایران بدهند. از این رو بیشتر به دنبال تعدیل مواضع ایران برای كوتاه آمدن آمریكا هستند.
امینزاده اما تاكید كرد: در مجموع هرگونه مذاكره با اروپا و یا هر مقام بینالمللی دیگری خوب و مثبت است و می تواند مسیر خوبی باشد اما كافی نیست. به همین علت هم امیدوارم این مذاكرات نتیجه خوبی به دنبال داشته باشد.
وی كه در این مراسم به چند سوال نیز پاسخ گفته بود، سپس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه واكنش ایران در مقابل فشارهای بینالمللی چه خواهد بود؟ گفت: به نظر من ایران فعلا تحریمها را تحمل می كند و از خطوط خود عقب نشینی نخواهد كرد. در واقع ایران تا مادامی كه بتواند تحریمها را تحمل كند هیچ امتیازی نمیدهد.
اما از آن طرف شورای امنیت هم كوتاه نمیآید. البته ممكن است توافقهایی صورت گیرد تا نوع تعلیق ایران رنگ و بوی دیگری داشته باشد اما در هر حال آنها جز به تحریم راضی نخواهند شد. اما من باید اینجا تاكید كنم اكنون آنچه به عنوان مشوق به ایران اعطا شده است پیش از این هم قابل دستیابی بود و چیزی نیست كه تحت فعالیت و تلاشها یا ایستادگی های دولت نهم، آنها به این نتیجه رسیده باشند كه این مشوقها را بدهند.
او همچنین در پاسخ به سوال دیگری پیرامون نقش دولت در بوجود آمدن این فضا گفت: من فكر می كنم كه رفتار دولت سبب شد تا كشور در انزوا قرار گیرد از این رو دولت باید لحن خود را نیز تغییر دهد تا رفتارهای آنها نسبت به ایران نیز تغییر كند. وی در پایان تاكید كرد: من احتمال جنگ با ایران را هنوز هم دور می دانم. البته یك سال قبل با قاطعیت میگفتم كه با ایران برخورد نظامی صورت نمیگیرد، اما اكنون دیگر با آن قاطعیت این گزینه را رد نمیكنم.