متهم گفت: از اتفاقی که افتاده هم شرمندهام و هم پشیمان هستم. روز حادثه همراه دوستانم در پارک نشسته بودیم و با هم شوخی میکردیم شاکی که از همه ما بزرگتر بود شوخی نامتعارفی کرد و من از شدت ناراحتی به او تذکر دادم، اما به من حمله کرد و من هم با او درگیر شدم و در این میان با مشت ضربهای به صورتش زدم.
دومین شاهد نیز گفت: من شاهد درگیری قبلی آنها بودم. درگیری بین این دو نفر نبود. درواقع آنها به خاطر مشکلاتی که خواهر و برادرشان داشتند با هم درگیر شدند و مسئله کاملا خانوادگی بود؛ اما آنها به جان هم افتادند. بار دوم ما سعی کردیم آنها به هم نزدیک نشوند و مشکلی ایجاد نشود اما سهراب به سمت کیوان رفت و با پتک به صورت او زد.