bato-adv
کد خبر: ۸۹۶۷۳

حواشی اعدام قاتل دکتر

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۰


عامل قتل دكتر سرابي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران كه انتقام‌گيري از پزشك معالج مادرش را انگيزه قتل اين متخصص قلب و عروق عنوان كرده بود، درحالي كه با خنده از خودروي مخصوص حمل محكومان براي اجراي حكم خارج مي‌شد رو به خبرنگاران گفت كه فقط مي‌داند، ناراحت نيست.

به گزارش ایسنا، ميدان هفت‌حوض منطقه نارمك تهران در سحرگاه سه‌شنبه مهياي مجازات شخصي بود كه در شهريور 89 در همان حوالي سوار بر موتورسيكلت به اتومبيل «غلامرضا سرابي» متخصص قلب و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران نزديك شده و با شليك دو گلوله او را كشت.

بر اساس اين گزارش، در ساعات ابتدايي بامداد مي‌شد تعداد انگشت‌شماري از مردم را كه در گوشه و كنار ميدان هفت حوض مشاهده كرد. حضور پليس راهنمايي و رانندگي براي كنترل ترافيك اين محدوده پر رفت وآمد قابل توجه بود.

ابتداي خيابان جانبازان شرقي – ضلع شرقي ميدان هفت حوض ـ به عنوان نقطه شروع محل اجراي حكم تعيين شده بود. در دو طرف اين خيابان منازل مسكوني بودند كه بعضا ساكنان آن با شنيدن سر و صداي جمعيت حاضر و تردد ماشين‌ها از پنجره به بيرون سرك كشيده بودند تا ببينند قرار است چه اتفاقي رخ دهد.

اغلب كساني كه براي تماشاي صحنه اعدام آمده بودند، نوجوان يا جوان بودند. پسربچه‌اي با سن كمتر از 12 سال هم در بين جمعيت حضور داشت. چند نوجوان درمورد صحنه اعدام صحبت مي‌كردند. رفته رفته به جمعيت افزوده مي‌شد و به دليل محدود بودن فضاي صحنه اجراي حكم، بعضي از حاضران جاي خود را تغيير مي‌دادند تا ديد بهتري داشته باشند. چند نفر از نوجوان‌هاي حاضر در ميدان هفت‌حوض از جريان قتل دكتر سرابي در سال گذشته صحبت مي‌كردند و حتي به محل دقيق وقوع جنايت اشاره مي‌كردند، گروهي ديگر هم جريان قتل «روح‌الله داداشي» و اجراي حكم متهم آن پرونده را به دوست‌شان يادآوري مي‌كردند.

ساعت 4 و 47 دقيقه آمبولانس پزشكي قانوني با عبور از بين جمعيت به خيابان جانبازان شرقي، يعني محل اجراي حكم وارد شد. رييس پليس پيشگيري استان تهران هم در اين لحظه در محل اجراي حكم حاضر شد.

ساعت 5 و 2 دقيقه بامداد راننده جرثقيل در حال تغيير مكان جرثقيل و پارك كردن آن در محلي مناسب بود كه چند نفر از جمعيت با پريدن از روي داربست‌هاي حائل به محل اجراي حكم وارد شدند كه بلافاصله مامورين نيروي انتظامي آنها را به خارج از محدوده صحنه اجراي حكم هدايت كردند.

پس از استقرار جرثقيل در ساعت 5 و 5 دقيقه ضابطان اجراي احكام دادگستري طناب آبي رنگي را به اهرم جرثقيل آويزان كردند. از بين جمعيت يك پسر جوان گفت: اين فرد به قصد انتقام، پزشك معالج مادر خود را كشته است، در حالي كه او بايد مي‌دانست عمر مادرش به دنيا نبوده و زير عمل فوت كرده است. وي درباره‌ي اعدام در ملاء عام گفت: اين كار مناسب بوده و درس عبرتي است براي ديگران. ولي متاسفانه اعدام در ملاء عام فقط در جرايمي مثل قتل و تجاوز به عنف اجرا مي‌شود. پسري با سن كمتر از 20 سال مي‌گفت: اعدام براي جوانان ايراني يك تفريح است. ما از ساعت 12 شب آمده‌ايم كه صحنه اعدام را تماشا كنيم. از مرد ميانسالي كه در رديف اول جاي گرفته بود پرسيديم براي چه آمده‌ايد؟ او در پاسخ گفت: نمي‌دانم! فقط مي‌دانم اعدام است.

ساعت 5 و 22 دقيقه بود كه صداي اذان از بلندگوهاي مسجد نبوت ميدان هفت حوض پخش شد. يك پسر 24 ساله كه علت حضورش را عبرت گرفتن خود و دوستانش عنوان مي‌كرد، گفت: ساعت 12 شب با دوستان مشغول بازي بدمينتون در پارك آب و آتش بوديم، به محض اينكه شنيديم قرار است حكم اعدامي اجرا شود به سمت اينجا حركت كرديم. جاي شما خالي! پسته گرفتيم و سيگار هم كشيديم.

مرد ميانسالي مي‌گفت براي خريدن حليم از خانه بيرون آمدم كه متوجه حضور جمعيت شدم و فهميدم مي‌خواهند يك نفر را اعدام كنند. وي كه اظهار مي‌كرد جريان وقوع اين جنايت را از ديگر افراد حاضر در صحنه اجراي حكم شنيده است، ادامه داد: اين طور افراد بايد از جامعه سرند شوند و جامعه از اين افراد پاك شود. مردم جان‌شان را از خيابان پيدا نكرده‌اند كه يك نفر با اسلحه بيايد و كسي را بكشد.

دختر جواني كه با تلفن همراه خود مشغول تصويربرداري از جمعيت بود، گفت: از آنجا كه در اين محله زندگي مي‌كنم متوجه شدم قرار است كسي اعدام شود، فكر مي‌كنم اين اعدام يك درس عبرت باشد. جواني ديگر گفت: من تا حالا اعدام نديده‌ام. برايم جذاب است مي‌خواهم ببينم آن بنده خدا چه حسي دارد. در همين حين جواني از يكي افراد حاضر در صحنه اجراي حكم پرسيد اگر طناب دار پاره شود، متهم آزاد مي‌شود؟ كه اين فرد در پاسخ گفت: انشاءالله طناب پاره نخواهد شد تا او به سزاي عملش برسد. پسر جوان ديگري با حالت اعتراضي گفت: چرا بايد طناب پاره شود؟ ديگري گفت: انشاءالله طناب پاره مي‌شود او جوان است و اشتباه كرده است.

در ساعت 5 و 32 دقيقه يكي از ضابطين اجراي حكم، درست بسته شدن طناب دار به اهرم جرثقيل را بررسي كرد. يك اتوبوس خط ويژه از ميدان هفت حوض عبور مي‌كرد كه افراد سوار بر آن پشت پنجره‌هاي اتوبوس ايستاده بودند تا متوجه علت تجمع مردم شوند.

در ساعت 5 و 46 دقيقه خودروي مخصوص حمل محكومان به صحنه اجراي حكم وارد شد. يك دقيقه بعد در حالي كه عكاسان زيادي منتظر خروج محكوم به اعدام از خودرو بودند تلاوت آياتي مربوط به قصاص از قرآن كريم از بلندگو پخش شد.

5 و 51 دقيقه درب خودرو باز شد و متهم با لبخندي بر لب و چشماني كه از شدت نور فلاش دوربين‌ها تحت تاثير قرار گرفته بود، از خودرو پايين آمد. در همين لحظه خبرنگاران اطراف «سجاد كريمي» جمع شدند. خبرنگاري از او پرسيد آيا اشتباه پزشك انگيزه مناسبي براي قتل بود؟ كه او در پاسخ گفت: من به خاطر مادرم اينجا هستم و فقط مي‌دانم هيچ ناراحتي ندارم.

خبرنگار سوال خود را اين گونه تكرار كرد كه شايد اين يك خطاي پزشكي باشد؟ سجاد كريمي گفت: خب خطاي پزشكي كه بود. خبرنگار ديگري پرسيد اگر بگوييم دكتري كه مادر شما را معالجه كرده است مرتكب خطاي پزشكي شده است آيا واقعا اين دليل بر ارتكاب چنين جرمي مي‌شود؟ محكوم به اعدام در حالي كه هم‌چنان خنده بر لب داشت، پاسخ داد: هر كس يك طرز فكر و عقيده‌اي دارد.

خبرنگاري از چگونگي تهيه اسلحه پرسيد كه وي در پاسخ گفت: اسلحه فراوان است. هر خانه‌اي كه در آن 2 عدد اسلحه نباشد خانه نيست. وي در پاسخ به اين سوال كه‌ آيا پشيمان نيستيد؟ گفت: اين سوال را نپرسيد و در ادامه خنديد.

آخرين سوال اين گونه مطرح شد كه شايد پزشك خطايي مرتكب شده اما شما قتل نفس را از روي عمد مرتكب شديد، چه جوابي داريد؟ متهم در حالي كه آماده رفتن به بالاي سكوي اعدام بود، با خنده گفت: بعدا. جواب اين سوال‌تان را در آن دنيا مي‌دهم و سپس به سمت جرثقيل حركت كرد.

در ساعت 5 و 53 دقيقه متهم روي سكوي اجراي حكم و بر روي چهار پايه قرار گرفت و محكوم به اعدام در حالي كه همچنان خنده بر لب داشت، اطرافش را نگاه مي‌كرد و سرش را جلو آورد تا طناب آبي رنگ به گردن او آويخته شود. يك دقيقه بعد حكم دادگاه توسط سرپرست دادسراي جنايي تهران قرائت شد و پس از پايان آن در ساعت 5 و 57 دقيقه ضابطين اجراي حكم چهارپايه را از زير پاي «سجاد كريمي» 25 ساله كشيدند تا رفته رفته خنده‌ي از روي اطمينان او، رنگ ببازد.

حدود 7 تا 8 دقيقه محكوم به اعدام در حال جان دادن بود و چند دقيقه بعد از آن از حركت بازايستاد. نه از خانواده دكتر سرابي كه گفته مي‌شد در اثر تهديد وابستگان محكوم به خارج از تهران انتقال داده شده‌اند و نه از خانواده محكوم كسي در صحنه اجراي حكم حضور نداشت و تنها وكلاي خانواده دكتر سرابي در محل حاضر شده بودند.

ساعت 6 و 20 دقيقه هنوز عكاسان مشغول گرفتن عكس بودند. چهار دقيقه بعد مامور پزشكي قانوني از زنده نبودن سجاد كريمي اطمينان حاصل كرد و ضابطين پا بند و دست بند را ازدست و پاي متهم باز كردند و او را در كاور قرار دادند.

ساعت 6 و 28 دقيقه آمبولانس كنار جرثقيل آمد. برانكار از آن خارج شد و با پايين آمدن اهرم جرثقيل جسد محكوم روي آن قرار گرفت و ضابطين طناب را از اهرم جرثقيل جدا كردند.

چند دقيقه بعد جسد محكوم داخل آمبولانس قرار گرفت و آمبولانس صحنه اجراي حكم را ترك كرد و جمعيت نيز متفرق شدند.

بعد از اجراي حكم، معاون دادستان و سرپرست دادسراي جنايي تهران در جمع خبرنگاران با بيان اينكه انگيزه محكوم به اعدام از قتل دكتر سرابي انتقام شخصي بوده است، گفت: محكوم به اعدام فكر مي‌كرده پزشك در عمل جراحي مادرش كوتاهي كرده و دست به اين كار زده است.

اميرآبادي فراهاني افزود:‌ كساني كه به هر نحوي مخل نظم عمومي هستند و نظم عمومي را به هم مي‌زنند، در صورتي كه قوه قضاييه مصلحت بداند و احكام قصاص و اعدام‌شان صادر شود قطعا با دستور رييس قوه قضاييه در ملاءعام حكم آنها اجرا خواهد شد.

خبرنگاري پرسيد آيا اجراي در ملاءعام اين احكام تنها در مورد جرايم منجر به قتل است كه وي در پاسخ گفت: بستگي به اين دارد كه سياست قوه قضاييه در برهه‌هاي زماني چه باشد. اگر اقتضاء كند ممكن است حكم جرايم مشابه هم در ملاءعام اجرا شود.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv