bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۸۱۲۴
ناآرامی‌ها در سوریه و سیاست خارجه روسیه

بلند پروازی‌های خاورمیانه‌ای روسیه

تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۰

فرارو- ارتباط از طریق بنادر، معاملات تجاری و قراردادهای تسلیحاتی میان روسیه و سوریه نشان می دهد ناآرامی ها در سوریه تا چه حد برای سیاست خارجه روسیه مشکل ساز شده است. 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از الجزیره، آشفتگی ناشی از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که از پیامدهای فروپاشی شوروی سابق بوده است، برای فدراسیون روسیه هیچ گزینه ای جز پرهیز از وقایع خاورمیانه برجای نگذاشت. با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در سال 2000، این انفعال دیپلماتیک پایانی تدریجی داشت چراکه روسیه تلاش برای کسب جایگاه خود به عنوان قدرتی جهانی را آغاز کرده بود. 

مسکو با توجه به اهمیت ژئوپلتیک خاورمیانه عزم خود را برای از سرگیری نقش خود در امور منطقه ای جزم کرد؛ تلاشی که پس از حمله 11 سپتامبر به طرز چشمگیری تقویت شد و متعاقب آن همکاری های روسی- آمریکایی در جنگ با ترور و همچنین مخالفت رویه با جنگ در عراق. 

اهداف روسیه در خاورمیانه همانقدر با توجه به مسائل و منافع داخلی دنبال می شود که از منظر رقابت با آمریکا برای افزایش نفوذ در منطقه. برای مثال تبادل نظر اخیر روسیه با عربستان و موضع مناسب تر این کشور در قبال حماس و حزب الله، با هدف متقاعد کردن فعالان منطقه ای برای خودداری از حمایت یا ابراز همبستگی با شورشیان چچن صورت گرفت. روسیه به عنوان تنها قدرت اصلی جهان که هیچ وابستگی به نفت و گاز خاورمیانه ندارد، از امکان بیشتری برای توسعه روابط اقتصادی ورای بخش انرژی برخوردار است که می تواند بهای بیشتری به همکاری با کشورهای تحت تحریم های اقتصادی غرب دهد، جایی که رقابت کمتری برای صادرات روسیه وجود دارد. 

منافع روسیه در بخش انرژی خاورمیانه متفاوت از کشورهایی مانند چین، هند و آمریکا یا اتحادیه اروپا است. روسیه به عنوان یکی از اهرم های اصلی بازار بین المللی انرژی، در حالی مایل به حفظ قیمت نفت در سطوح بالا است که کشورهای اصلی تولید کننده انرژی را از به مخاطره انداختن سهم این کشور در بازار اروپا باز می دارد. از یک منظر روسیه عامل اصلی است که به سردی روابط ایران و غرب بر سر مسئله هسته ای تهران دامن می زند. 

تنش های موجود، تهران را در برابر نیازها و نگرانی های روسیه آسیب پذیر می کند. این امر همچنین به وسیله ای برای نفوذ و اعمال قدرت روسیه در معاملات با آمریکا و در واقع ایران تبدیل شده است. اغلب فراموش می شود که با توجه به دریای خزر، تهران و مسکو در رقابتی تنگاتنگ برای نفود بر آسیای مرکزی هستند. به علاوه تحریم ها باعث شده نیاز ایران به سرمایه گذاری خارجی در بخش گاز افزایش یابد و این امر به روسیه کمک می کند که امتیاز انحصاری بازار گاز اروپا را با آرامش خاطر بیشتری حفظ کند. 

نقش آمریکا
با روی کار آمدن باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا که تجدید نظر در روابط با مسکو را در پی داشت، رویکرد کرملین در خاورمیانه تغییر کرده است. به دلیل مسئله ایران، خاورمیانه یکی از عوامل مرکزی برنامه تجدید نظر بود. شرکت روسیه در تحریم ها علیه ایران، عنصر اصلی تجدیدنظرها بود. از آنجایی که در پی انتخابات سال 2009 از محبوبیت روسیه به عنوان یک قدرت خارجی در میان ایرانیان به شدت کاسته شد، روسیه با خواسته های آمریکا برای دوری از ایران موافقت کرد. 

از آنجایی که محور روسیه- ایران از استحکام اولیه برخوردار نبود، روسیه تلاش خود برای یافتن جایگزینی برای تهران به عنوان شریک اصلی منطقه ای بود که روابط مثبتی در دوره شوروی سابق داشته است. به همین دلیل بود که اسد در سوریه ناگهان به متحد منطقه ای اصلی تبدیل شد و این امر در سفر دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه به دمشق در سال 2010 که با توافقنامه های نظامی و اقتصادی بسیاری همراه بود، نمود پیدا کرد. کرملین در حالی روابط با سوریه را بهبود می بخشید که تلاش خود برای افزایش توانایی ها به منظور ایفای نقشی سازنده تر در اختلافات عرب- اسرائیل با هدف تحت الشعاع قرار دادن حضور آمریکا را توسعه می داد. 

با بروز بهار عرب و ناآرامی ها به خصوص در لیبی، روسیه بار دیگر بر سر دو راهی قرار گرفت. در مورد قطعنامه شورای امنیت در مسئله لیبی روسیه تحت فشارهای بین المللی مجبور شد با وجود از دست دادن قرارداد تسلیحاتی 4 میلیارد دلاری، به جای وتو کردن این قطعنامه، رای ممتنع به آن بدهد. مسکو با این باور که موافقت این کشور با فعالیت های اخیر ناتو، مورد سوء استفاده قرار گرفته، حال هیچ تمایلی به همکاری با غرب علیه سوریه ندارد و درخواست کشورهای غربی برای استعفای بشار اسد را تقبیح می کند. البته بجز نارضایتی از عملیات های ناتو علیه لیبی، دلایل بیشتری برای حمایت روسیه از رژیم سوریه وجود دارد. 

معاملات تجاری
روسیه یکه تازی چشمگیری در بخش انرژی سوریه داشته، این کشور اخیراً قرارداد 370 میلیون دلاری را برای ساخت خط لوله گازی به سمت الرایان، یک برنامه توسعه گازی نزدیک پالمیرا واقع در جنوب سوریه و یک قرارداد اولیه چند میلیارد دلاری برای ساخت یک پالاشگاه نفت و مجتمع پتروشیمی در سوریه را به امضا رسانده است. مسکو با آگاهی از این امر که سوریه توانایی خرید تسلیحات غربی را ندارد، توانسته با انعقاد قراردادهایی به ارزش 6 میلیارد دلار، بازار خوبی برای صنعایع نظامی خود ایجاد کند. 

سقوط اسد می تواند تمام این مزایا را به شدت مورد خطر قرار دهد، به خصوص اگر اعضای اخوان المسلمین که تاکنون به شدت سرکوب شده اند بتوانند به مقامات ارشد دولتی دست یابند. روسیه به منظور جلب رضایت دولت سوریه، این حزب را به لیست سازمان های تروریستی خود اضافه کرده است. از سویی دیگر روسیه نمی خواهد شاهد ظهور دولتی طرفدار غرب در سوریه باشد، چراکه این امر می تواند تاثیری منفی بر توانایی مسکو در استفاده از تنها پایگاه دریایی خود در خاورمیانه که در سوریه واقع شده، داشته باشد. 

حال مسلم است که سیستم چندقطبی حکومت جهانی در حال ظهور از میان خاکستر بحران اقتصادی سال 2008 است. جهان عرب یکی از قطب های کلیدی این سیستم جدید خواهد بود و چندان غیرعادی نیست که روسیه به عنوان یکی از قدرت های جهان به فکر توسعه روابط با سوریه و خاورمیانه باشد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین