bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۱۹۱
مروری بر حضور مسعود فراستی در «هفت»

نقد سینمایی، خیلی تند، خیلی کند!

تاریخ انتشار: ۱۸:۳۹ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۰


فرارو- همان اول برنامه وقتی فراستی با نوعی از مدارا در مقابل تهیه کننده و کارگردان «پایان‌نامه» ظاهر شد، گمانمان رفت که حواشی نقد تند و تیزش برای «جرم» باعث شده تا نوعی از تسامح و حیای شرقی وارد ادبیاتش شود، ولی وقتی آخر برنامه، نوبت به یکی از فیلم‌های موفق اکران بهار رسید، اوضاع برگشت و فراستی با همان لحن قدیمی‌اش از خجالت فیلم فرهادی درآمد و ثابت کرد که مماشات می‌تواند امری کاملا نسبی باشد. 

به گزارش سرویس فرهنگی هنری فرارو، یادش بخیر، وقتی با لحن خونسردش روبروی مثلا یک تهیه‌کننده‌ی بی سواد و بی‌چاک و دهان می‌نشست و چنان ساده و صریح، پنبه یک فیلم آبکی را می‌زد که دلمان خنک می‌شد.
 
وقتی دستهایش را در هم گره میزد و با نقل مختصری از قبیل: «داستان درنیامده است» باعث می‌شد تا تهیه کننده و کارگردان حاضر در برنامه زبانشان بند بیاید و بزنند به پرت و پلا، خوشمان می‌آمد و انگار آمده بود تا به قول خودش وکيل‌مدافع تماشاگر باشد و بود تا اینکه... 

صحبت از «مسعود فراستی» است، منتقد ثابت تنها برنامه‌ی سینمایی تلویزیون، برنامه «هفت». در همان هفته‌های نخست، صراحت لهجه‌اش چنان زبانزد شد که به وضوح می‌شد چیزی شبیه به وحشت را در چهره‌ی تهیه‌کننده یا کارگردانی دید که فیلم‌هایشان مثل خودشان حرفی برای گفتن نداشتند، همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه... 

اصلا چرا که نه! داشت کم کم باورمان می‌شد که یک برنامه «هفت» و یک «مسعود فراستی» می‌تواند موج جدیدی به راه بیاندازد تا تولید انبوه فیلم‌های سخیف و مبتذل را با خطری جدی روبرو کند و توهینی را که چنین فیلم‌های به در این سال‌ها به مخاطبان بی‌گناه روا داشته‌اند با شهامت به خود عوامل این فیلم‌ها برگرداند و به حق هم برگرداند، تا اینکه... 

از همان آغاز «هفت»، در سرمقاله سایت این برنامه -چیزی شبیه به یک اساس‌نامه- به قلم خود جیرانی آمده بود که: «ما وارد هیچ منازعه ای نخواهیم شد ، ولی معتقدیم سلیقه های مختلف در عرصه ی سینما لازمه ی بقای یک سینمای پیشرو و سلامت است. بنابراین ما معتقدیم سینمای امروز ایران برآیند سلیقه های مختلف است که در کنار هم سینمای «ملی» را تشکیل می دهند. سینمای «ملی» از دل یک سلیقه و یک نظر بیرون نمی آید.»

مسعود فراستی، منتقد ثابت این برنامه اما آرام آرام داشت به یک سلیقه ثابت و نگاه واحد بدل می‌شد و انگار اغلب نقطه نظراتش در مورد اغلب فیلم‌های روی پرده یک شکل و رنگ بود و آرام آرام داشت ادبیاتش به کلیشه و تکرار نزدیک می‌شد –هرچند چندان هم عجیب نبود، فیلم‌ها همه یک رنگ و یک شکل بودند و تکراری- تا اینکه نوبت به «جرم» کیمیایی رسید و حرفی که نباید زده می‌شد، اظهار نظر خیلی صریح فراستی، درست یا غلط، برای «هفت» جیرانی مشکل‌ساز شد و واکنش خیلی‌ها را برانگیخت.

جواد طوسی یکی دیگر از منتقدین سینمای ایران در مقابل توهینی که فراستی در برنامه هفت در حق آخرین فیلم کیمیایی روا داشته بود چنین واکنش نشان داد : «به عقيده من اين شيوه توهين‌آميز مشخص كننده يك برنامه غم‌انگيزي است كه متأسفانه در طي اين مدت نتوانسته در جهت تعالي و پيشبرد سينماي ايران قدم مثبتي بر دارد. آثار و تبعات اين برنامه، بيشتر مي‌تواند نقشي مخرب و لطمه‌زننده‌اي براي سينماي ايران ايجاد كند. اين برنامه مي‌توانست فضاي فرهنگي مناسبي را براي نقب زدن و ارزيابي واقع‌بينانه مقاطع مختلف تاريخ سينماي اعم از قبل و بعد از انقلاب ايجاد كند، اما مي‌بينيم كه هر بهانه و دستاويزي، محملي براي هتاكي و پرده‌دري مي‌شود.»

یکی دیگر از منتقدینی که به اظهار نظر فراستی واکنش نشان داد طهماسب صلح جو بود: «يك برنامه تلويزيوني به فراخور رويكردش، كارشناسي را مي‌آورد كه به دردش بخورد. فراستي به خواست خودش نيامده است و از او خواستند كه در اين برنامه حضور داشته باشد. من مخالف اين هستم كه در هر برنامه يك منتقد بيايد، چرا كه يك منتقد ثابت براي يك برنامه رويكرد برنامه را شفاف‌تر مي‌كند. در غير اين صورت برنامه بي‌خاصيتي خواهد شد. من فكر مي‌كنم تا زماني كه برنامه «هفت» هست حتماً بايد مسعود فراستي نيز باشد.» 

این شد که فراستی برای مدتی از «هفت» کم شد و در این برنامه آفتابی نشد تا آب‌ها از آسیاب بیافتد، ولی در همان دوران در گفت‌گویی با تهران امروز، ثابت کرد که از مواضعش کوتاه نخواهد آمد:«من تا اين لحظه از هيچ كدام از نقدهايم پشيمان نيستم و معتقدم حتي به كار بردن تندترين كلمات و جملات كه قبلا هم به آن‌ها اشاره كرده‌ام هيچ اشتباهي نكرده‌ام كه الان بخواهم از آن پشيمان باشم. تنها چيزي كه از ان پشيمانم اين است كه در دو سه مورد متاسفانه مجبور شدم ملاحظه كاري كتم كه دلايل آن را هم توضيح دادم.» 

آن ملاحظه کاری که فراستی از آن یاد می‌کند بیشتر مربوط به نقد «سلیمان» است و شاید از همان‌جا نوعی ناامیدی را در دل مخاطبان به وجود آورد که صراحت لهجه هم می‌تواند امری نسبی به حساب آید، خود فراستی در توجیه کارش به کافه سینما گفته است: «قبل از برنامه ای که قرار بود "ملک سلیمان" رو نقد کنم از هزار و یک جا به من زنگ زدن که این فیلم رو نکوب و باهاش یک کمی مهربون باش و مراعات کن و این حرف ها. که این فیلم مال فلان جاست و مال بهمان جا. از همه جا، همه کس، کوچیک و بزرگ بهم زنگ می زدن که فیلم رو نکوبم و هواش رو داشته باشم. من هم شاید یه کم تحت تاثیر این همه زنگ ها و سفارش ها، موقع نقد این فیلم مثل همیشه لحن انتقاد کردنم اون چنان تند و صریح نبود.»

در پایان، خود فراستی در سایتش در گوشه‌ای از یادداشت بلندی با عنوان «نقد، منتقد، عامل اخلال» آورده است: «منتقد راستين، اهل مماشات و مرعوب شدن، همزيستي ‌خنثي‌ يا مرگبار نيست. کار منتقد از جمله اين است که مستقل از جوّ غالب بر فضاي جمعي، هياهوها و تحسين‌ها، جوايز و فروش، در جست‌و‌جو و کشف باشد و نگذارد سر خودش و تماشاگر کلاه برود و بدلي را به جاي اصلي بگيرد. فيلم بد، از هر که مي‌خواهد باشد، حقش «رسوا شدن» است.»

برچسب ها: مسعود فراستی هفت
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین