فرارو- فیلم مست عشق، روایتی ساده و بدون پیچیدگی از زندگی شمس و مولانا میباشد که در بسیاری بخشهای فیلم حتی روایت نیز برعکس شده است مانند آنکه شمس بسیار اخلاق تندی داشته است و حتی کیمیا خاتون را بسیار آزار میداده است که در این فیلم آن را کاملا برعکس میبینیم که شمس در بند عشق کیمیا خاتون گرفتار شده است. حال در اینجا به چند نقد اشاره می شود:
به گزارش فرارو، مست عشق اسمی بسیار ساده و دل مرده برای چنین فیلم و واقعه ای بی نظیر در تاریخ است. هانری کربن و بسیاری دیگر میگویند که مولانا در تاریخ جهان یگانه بوده است و این اسم حتی دلالتی بر تم فیلم هم نیز ندارد و میشد با یک شعر از خود مولانا همانند دولت عشق (برداشتی از مرده بدم، زنده شدم-دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم) جایگزین کرد.
میتوان گفت کارگردان صرفا نگاه گیشه داشته است، چون شهاب حسینی و پارسا پیروزفر هیچکدام در این نقش نمیتوانند باشند، اگر دقت کنیم که در واقعیت شمس تبریزی نزدیک به ۶۰ سال دارد و باید این در ویژگیها و حرکات و چشم هاو... نمود داشته باشد مثلا در بخشی از قسمت فیلم مست عشق که به یکباره به جنگ مغول میرود سرعت حرکتهای شمس به هیچ عنوان به یک عارف، ۶۰ ساله شبیه نیست؛ و به نوعی انگار حسن فتحی صرفا به فکر گیشه و فروش بوده است تا اینکه روایتی قابل درک درباره شمس و مولانا ارائه دهد.
باید دید بازیگر چه درکی از عشق افلاطونی از جنس شمس و مولانا را دارد و چقدر با ادبیات و بخصوص مولانا مانوس است. اینکه مولانا که به گفته خودش سجاده نشین باوقاری بوده است و بازیچه کودکان کوی میشود، به هیچ وجه در روایتی این تحول در پارسا پیروزفر ایجاد نشده است و به این درک نرسیده است.
سالیان است که ترکیه به دلیل وجود مقبره مولانا در قونیه میخواهد مولانا را برای خود تصاحب کند. این کاملا اشتباه است و مولانا برای جهان است و به ایران فرهنگی تعلق دارد، اما چرا باید به جز ۳ نفر تمام بازیگران از ترکیه باشند و تمام اقوام و فرزندان و آشنایان مولانا در فیلم مست عشق، ایرانی نباشند؟
عشق اسکندر و مریم و مثلث عشقی شمس و کیمیا خاتون و علاالدین، بسیار ساده کردن موضوع است، چون خود عشق شمس و مولانا چنان بزرگ و عظیم است که به گفته مولانا: ای دلبر و مقصودِ ما، ای قبله و معبودِ ما میباشد ولی انگار حسن فتحی موضوع مست عشق را به جای شهرزاد و یا سریال ترکیهای اشتباه گرفته است.
ابتدا فیلم مست عشق با حمله مغول و جنگاوری اسکندر شروع میشود که فقط برای بعد تاریخی دادن به فیلم استفاده شده است اما اصلا ارتباطی به فیلم ندارد و اتفاقا نقدی که شاید بر مولانا وارد میشود این است که چرا در اشعارش به حمله مغول اشارهای نکرده است و به عاشقی پرداخته است.منتقدان میگویند در حمله مغول همه کشته شده اند و مولانا میگوید: حیلت رها کن عاشقا؛ دیوانه شو، دیوانه شو؛ و اندر دل آتش درآ؛ پروانه شو، پروانه شو.
به جز پلان آخر هیچ بخشی از سماع یا حتی اشعار مولانا و حتی اشعار مولانا همراه با موسیقی استفاده نشده است.
فروش چنین فیلمی میتواند برای شکسته شدن تابو شمس و مولانا باشد یا حضور بازیگران موفق و حتی موفقیت حسن فتحی در سریالهای پیشین؛ ولی بیشترینش برای تبلیغات و قدرت رسانه است. ساختن فیلم بر پایه رمان بسیار سخت است. اما مست عشق بر پایه رمان ملت عشق که رمانی بسیار عامه پسند است ساخته شده است نه یک داستان یا پژوهش جدی درباره شمس و مولانا مانند پله پله تا ملاقات خدا اثر زرین کوب وبسیاری آثار دیگر.