بعد از اینکه بریتانیا اولین تانک جهان به نام Little Willie یا ویلی کوچولو را اختراع کرد، فرانسویها و بریتانیاییها اثرگذاری و کارآیی آن در میدان نبرد را درک کردند و در سال ۱۹۱۶ در نبرد فلرس-کورشلت آن را برای اولین بار در میدان نبرد استفاده کردند، که بعدها با موفقیت در نبرد کامباری نیز به کار گرفته شد.
به گزارش روزیاتو، در شرایطی که صنعت فرانسه به مرزهای محدودیت خود رسیده بود، به ویژه در شرایطی که پیشرفتهترین شهرها و استانهای صنعتیاش در اثر نبرد ویران شده بودند، تولید تانک در این کشور دشوار بود.
بدین ترتیب ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول برای تلاشهای جنگی فرانسه و متحدانش حیاتی بود. این موضوع میتوانست ظرفیت تولید نظامی جدیدی را اضافه کند که به تامین نیازهای فرانسه و بریتانیا کمک میکرد، به ویژه در زمینه تولید تانک؛ و بدین ترتیب بود که ایالات متحده اولین تانک خود را ساخت.
وقتی ایالات متحده در سال ۱۹۱۷ وارد جنگ جهانی اول یا همان جنگ بزرگ شد، هیچ خودروی زره پوشی نداشت. ژنرال جان پرشینگ درخواست تشکیل یک نیروی زرهی تانکی برای اعزام به میدان نبرد را کرد، اما اگر تانک نداشته باشید نمیتوانید نیروی زرهی داشته باشید و بهه همین خاطر ارتش ایالات متحده نیاز به یک ناوگان تانک داشت. با این وجود توسعه و ساخت تانک زمان میبرد و اگر بخواهید از صفر شروع به کار کنید، به زمان بسیار بیشتری نیز نیاز خواهید داشت.
در نمایشی از اتحاد، فرانسه و بریتانیا طراحی تانکهای خود را با آمریکا به اشتراک گذاشتند و بریتانیا پیشنهاد تانک سنگین Mark VIII را به آمریکاییها داد. اما تولید این تانک زمان زیادی میبرد و کارخانهای که قرار بود این تانک در آن ساخته شود، تنها در نوامبر ۱۹۱۸ بود که اولین نسخههای خود را ساخت که در آن زمان جنگ جهانی اول به پایان رسیده بود.
از طرف دیگر، فرانسویها تصمیم گرفتند تا طراحی تانک سبک Renault FT را به طور تولید تحت لیسانس در اختیار ایالات متحده قرار دهند، با این امید که بتوانند این تانک را در تعداد زیاد در آمریکا تولید نمایند. از آنجایی که یک طراحی از پیش موجود بود، این بدان معنا بود که به سرعت به مرحله تولید میرسید، در حالی که تانک سنگینتر Mark VIII هنوز در مسیر توسعه قرار داشت.
تانک ساخته شده تحت لیسانس، تانک سبک M۱۹۱۷ نامگذاری شد و ایالات متحده در ابتدا سفارش ساخت ۴،۴۴۰ دستگاه را داد، اما تنها ۹۵۰ دستگاه از آن تولید شد. قرار بود این تانک اولین مدل تانک نیروهای زرهی (Tank Corps) ارتش ایالات متحده باشد که اولین بخش زرهی ارتش این کشور بود. این تانک توسط ژنرال پتن (در آن زمان سروان پتن) سرهم شد که در نهایت به ژنرال فرمانده اولین نیروهای زرهی آمریکا در جنگ جهانی دوم تبدیل شد.
چندین تاخیر در فرآیند ساخت M۱۹۱۷ وجود داشت. از جمله، کارخانههای آمریکایی و فرانسوی از واحدهای اندازه گیری متفاوتی استفاده میکردند. آمریکا از واحدهای سلطنتی استفاده میکرد و فرانسه از واحدهای متریک. این بدان معنا بود که کارخانههای آمریکایی برای ساخت چیزهایی که فرانسویها طراحی کرده بودند آمادگی نداشتند. زمانی که جنگ جهانی اول به پایان رسید، از ۴،۴۰۰ دستگاه تانکی که سفارش داده شده بود، تنها ۶۴ دستگاه تکمیل شده بودند. از این تعداد تنها ۱۰ دستگاه به فرانسه رسیدند و هیچ کدام در میدان نبرد به کار گرفته نشد.
تانک M۱۹۱۷ با استانداردهای امروزی تانک قابل توجهی نبود. اما زمانی که برای اولین بار معرفی شد تانک بسیار توانمند و شگفت انگیزی به شمار میرفت. این خودرو زرهی شش و نیم تنی به یک مسلسل پشتیبانی پیاده نظام ۳۷ میلیمتری یا یک مسلسل ۰.۳۰ میلیمتری مجهز میشد که هر دو روی یک سکوی گرد قرار میگرفتند.
این تانک دارای یک برجک با چرخش ۳۶۰ درجه بود که به آن امکان میداد در همه جهات تیراندازی کند. همچنین این تانک از یک زره فولادی ۱.۵ سانتیمتری با رویه تقویت شده سود میبرد که از خدمه محافظت میکرد. موتور گازوئیلی با قدرت ۴۲ اسب بخار نیروی لازم برای حرکت این تانک ۶.۵ تنی را فراهم میکرد، بنابراین انتظار نداشته باشید که این تانک با سرعتی فراوان در جاده حرکت کند. با این وجود، سرعت ۹ کیلومتر بر ساعت این تانک در زمان خود کافی بود، به ویژه از آن جهت که یک خودرو زرهی برای پشتیبانی پیاده نظام و نه یک پیشقراول برای پیشروی در نظر گرفته میشد.
از آنجایی که M۱۹۱۷ یک نسخه تحت لیسانس از تانک فرانسوی Renault FT با تغییراتی بود که بر اساس استانداردهای آمریکاییها روی آن اعمال شده بود و البته طراحی اولیه آن نیز بهبود یافته بود، این تانک تفاوتهایی اندک با نسخه فرانسوی داشت. برخی از این تغییرات شامل یک مسلسل کالیبر ۰.۳۰ بود که از مهمات آمریکایی استفاده میکرد، جایگزینی موتور رنو با یک موتور Buda، قرار دادن اگزوز در سمت چپ تانک و استفاده از چرخهای فولادی دارای پولی هرز گرد.
اگر چه M۱۹۱۷ در میدانهای نبرد فرانسه با آلمانیها روبر نشد، اما همچنان تا اوایل دهه ۱۹۴۰ در ارتش ایالات متحده خمدمت کرد. اولین درگیری ثبت شده تانک M۱۹۱۷ در سال ۱۹۲۲ رخ داد، زمانی که گارد ملی کنتاکی از تانکهای خود برای نابود کردن مخازن تخمیر الکل غیرقانونی استفاده کرد. سپس در سال ۱۹۲۷، تفنگداران ویژه دریایی تانکهای خود را به چین بردند تا از اجتماعات بین المللی و مشاوران خود در شانگهای در جریان درگیریهای داخلی این منطقه محافظت نماید. اما هیچ نشانی از درگیریهای جدی علیه آمریکاییها وجود نداشت و M۱۹۱۷ها نیز هیچگاه شلیک نکردند.
تانکهای M۱۹۱۷ یک بار دیگر در سال ۱۹۳۲ در سرزمین اصلی ایالات متحده به کار گرفته شدند، این بار علیه ارتش بونوس، گروهی بزرگ از کهنه سربازان جنگ جهانی اول که خواستار آزادسازی زودهنگام حقوق و مزایای خدمتشان در دوران جنگ بودند. همچنین از این تانک در جریان اعتصابات عمومی سان فرانسیسکو در سال ۱۹۳۴ نیز استفاده شد، زمانی که گارد ملی کالیفرنیا این تانکها را در خیابانها مستقر کرد. خوشبختانه هیچ یک از این تانکها به سمت غیرنظامیان آمریکایی شلیک نکردند، هر چند که شلعه پوش هایشان برداشته شده که صدایشان را به شدت بلند میکرد. در نهایت ارتش آمریکا باقیمانده ناوگان تانکهای خود را به قیمت قراضه به کانادا فروخت.
از آنجایی که M۱۹۱۷ یک تانک آمریکایی تحت لیسانس تانک فرانسوی Renault FT بود، میتوانید بگویید که هر دو تانک میراث یکسانی دارند. با این وجود میتوانید نشانههایی از طراحی این دو تانک را در تانکهای مدرن ببینید. برای مثال تقریباً تمام تانکهای اصلی امروزی مانند تانک ام ۱ آبرامز، دارای برجک گردان ۳۶۰ درجهای هستند.
یک تانک مدرن امروزی، تانک آلمانی لئوپارد ۲ نیز از موتوری استفاده میکند که در قسمت عقب نصب شده است. این ویژگی اولین بار در تانک Renault FT/M۱۹۱۷ دیده شد که ساختار آرایشی مشابهی داشت، برخلاف تانکهای سنگین سری مارک بریتانیا که در آنها موتور در داخل بخش حضور خدمه قرار میگرفت.
اگر چه تانک M۱۹۱۷ هرگز در میدان نبرد شلیک نکرد و هیچ وقت با حریف قابلی روبرو نشد، همچنان یک طراحی قابل توجه داشت. این تانک به عنوان مبنایی برای تانکهای مدرن عمل کرد و پیشگام طراحی تانک و تولید آن در ایاللات متحده بود. بدون M۱۹۱۷ نمیتوانستیم تانکهای افسانهای مانند ام ۴ شرمن یا ام ۶۰ پتن را داشته باشیم.