
در آستانه آغاز سال نو و در ايام كريسمس هستيم. به همين مناسبت مجله امپاير در نظرسنجي از خوانندگانش خواسته كه فيلمهاي برتر مربوط به كريسمس و سال نو را انتخاب كنند.
همانطور كه در مقدمهاي كه امپاير بر اين نظرسنجي نوشته آمده، ايام كريسمس را با فيلمهاي كريسمسي دوست داريم. رسم ديدن فيلمهايي كه بابانوئل شخصيت اصليشان است يا به هر ترتيبي به سالنو ميپردازند، چند دهه است كه با دوستداران سينما همراه شده. لذت ديدن فيلمهاي كريسمسي در ايام سال نو را با هيچ چيز نميتوان عوض كرد و اين هم انتخاب خوانندگان امپاير:
مكانهاي تجاري(1983)
كارگردان: جان لنديس
بازيگران: دن آكرويد، ادي مورفي، جيمي ليكرتيس.
اين داستاني است كه حوالي كريسمس اتفاق ميافتد درباره دو مرد بانكدار شرير كه به جزاي كارهايشان ميرسند اما «مكانهاي تجاري» تنها تا همين جا با فيلمهاي كاپرا قابل قياس است اما مشخص است كه جورج بيلي (قهرمان فيلم كاپرا در چه زندگي شگفتانگيزي است) هرگز مثل ادي مورفي اينطور تند و عاميانه و به سبك مردم كوچه و خيابان صحبت نميكند.
با اين وجود هر دو فيلم داستانهاي اخلاقي دارند و از آنجا كه تمام داستان «مكانهاي تجاري» زمان كريسمس اتفاق نميافتد، آن قسمتي از فيلم كه برادران دوك زندگي آكرويد را نابود ميكنند، باعث ميشود كه فيلم از قالب يك فيلم كريسمسي الكي خوش فاصله بگيرد.
تنها در خانه2(1992)
كارگردان: كريس كلمبوس
بازيگران : مك كالي كالكين،كاترين اوهارا، جان هيرد و جو پشي.
خب اين دنباله مايه شرمندگي نيست. سازندگان «تنها در خانه» اين بار قهرمانشان را از خانهاش دور كردند تا به اين ترتيب شايد فيلمشان از قسمت اول پيشي بگيرد و هيجانانگيزتر شود.
با وجود اينكه اين ايده باعث شده كه كمي بيش از اندازه فيلم دچار اغراق شود و تيتراژ هم غلطانداز به نظر برسد اما به هرحال فيلم فرصت بيشتري در اختيار قهرمانش قرار داده تا خودي نشان بدهد. البته ناگفته نماند كه با ديدن اين قسمت «تنها در خانه» به فكرمان ميرسد كه كاترين اوهارا و جان هيرد به عنوان والدين بيتوجه بايد زنداني شوند. يك بار گمكردن بچه ممكن است از روي بدشانسي باشد اما وقتي براي دومين بار اين اتفاق ميافتد ديگر ناشي از بيدقتي و حواسپرتي است.
قطار سريعالسير قطبي(2004)
كارگردان: رابرت زمهكيس
صداپيشگان: تام هنكس، لزلي زمهكيس و پيتر اسكولاري.
اين اولين فيلم انيميشن كامپيوتري رابرت زمهكيس، ضيافت چشمنوازي براي چشمهاي خسته و كدر است. فيلم صحنههاي اكشن هيجانانگيزي دارد(به خصوص اگر به صورت 3d و روي پرده ببينيد).
در اين قطار جادويي كه بچهها را به قطب شمال و به ديدن بابانوئل، پدر كريسمس، ميبرد، زيبايي عجيب و غريبي وجود دارد. فيلم همچنين به تام هنكس اين شانس را ميدهد كه بتواند در شش نقش متفاوت صداپيشگي كند. هرچند هنكس نتوانسته ركورد الك گينس را در «قلبهاي مهربان و نيمتاج» بشكند كه در هشت نقش ظاهر شد، اما حضور قابل تحسيني داشته است.
سانتا كلوز(1994)
كارگردان: جان پسكوئين
بازيگران: تيم آلن و پيتر بويل.
فرض بر اين است كه خوانندگان جوانتر امپاير با ديدن اسم اين فيلم حس نوستالژي بهشان دست دهد. تيم آلن سعي كرده تا با اضافه كردن داستان غمگين پدري كه از همسرش طلاق گرفته و نميتواند زندگي پسرش را روبهراه كند، فيلمش را احساساتيتر و ترحمبرانگيزتر كند. اين پدر سانتا كلوز را روي پشتبام خانهاش پيدا ميكند و مجبور ميشود تا به جاي او نقش پدر كريسمس را بازي كند.
هرچند صحنهها و شخصيتهاي فيلم كليشهاي هستند اما فيلم همچنان ميتواند خودش را سرپا و بامزه نگهدارد. جان رينولدز در نقش پدرخوانده و ديويد كرامهولتز در نقش الف،براي تماشاگران جذاب و بانمك هستند.
بازگشت بتمن(1992)
كارگردان: تيم برتون
بازيگران: مايكل كيتون، ميشل فايفر.
ممكن است از اين انتخاب تعجب كنيد ولي چرا؟اين يك فيلم كريسمسي است. دومين فيلم بتمني برتون، يك جدال هوشمندانه و سرسخت با حضور شخصيتهاي شروري است كه تردستي ميكنند. جدال در فستيوالي كريسمسي اتفاق ميافتد.
بتمن، زن گربهاي، پنگوئن و ماكس شرك، روي برفهاي كريسمس با هم دستوپنجه نرم ميكنند و در اين مبارزهشان حتي دكورهاي كريسمسي را هم بينصيب نميگذارند و هر جا لازم است آنها را به طرف هم پرت ميكنند. درخت كريسمس يك مكان مناسب براي پنهان شدن خفاشهاست. اين فيلم يك اكشن عظيم، يك كميك بوك پرسروصداست كه بايد بيشتر از اينها تحويل گرفته ميشد.
معجزه در خيابان سيوچهارم
كارگردان: جورج سيتون، لس ميفيلد.
بازيگران: مورين اوهارا، ناتالي وود، ريچارد آتنبورو.
ممكن است وقتي اسم اين فيلم ميآيد، خوانندگان متوجه نشوند كه منظور نسخه اصلي آن محصول سال 1947 است يا نسخه بازسازي شدهاي كه در سال 1994 به بازار آمد اما هر كدام هم كه باشد ارزش آمدن اسمش در اين فهرست را دارد.
نسخه اصلي پشت تصاوير سياه و سفيدش يك جور معصوميت و درخشش و زيبايي را پنهان كرده. نسخه بازسازي شده هم به لطف درخشش ريچارد آتنبارو در نقش كريس كرينگل دوستداشتني از آب درآمده. گرچه برخي صحنهها بابانوئلش شبيه به اپيزودهاي كريسمسي الي مك بيل درآمده و بازيگر نقش كودك است كه صحنه را اداره ميكند و ميدرخشد اما با اين وجود فيلم از آنچه بهنظر ميرسيده بهتر از آب درآمده.
چگونه گرينچ كريسمس را دزديد؟(2000)
كارگردان: ران هاوارد.
بازيگران: جيم كري، جفري تامبور.
با وجود همه رنجي كه جيم كري زير آن گريم سنگين تحمل كرده، با اين همه در اين اقتباس از شعر دكتر سئوس عالي ظاهر شده. فيلم از نسخه انيميشن آن كه در سال 1966 ساخته شد، گريم و صحنههاي شگفتآوري داشت و آزاديعمل بيشتري دارد.
همه جا طنين زنگهاست!(1996)
كارگردان: برايان لوانت
بازيگران: آرنولد شوارتزنگر، جيمز بلوشي و فيل هارتمن
براي بسياري از والديني كه فشار و استرس زيادي تحمل ميكنند، اين فيلم كه داستانش درباره پدر نااميدي است كه ميخواهد پسرش را خوشحال كند، احتمالا خيلي قابل درك است و شايد به همين دليل هم در فهرست ما چنين رتبهاي را توانسته كسب كند. گرچه اكثر والدين قدرت و توانايي شوارتزنگر را در اداره چنين موقعيتي ندارند.
اجنه (1985)
كارگردان: جو دانته
بازيگران: زاك گاليگان، جكي ژوزف، فوب كيتس
اين احتمالا بامزهترين فيلم هيولايي سينماست كه همه تزئينات و تجملات كريسمسي را رمزگشايي ميكند و يكي از تراژيكترين پدرهايي را دارد كه سعي ميكند نقش سانتا كلوز را براي فرزندش بازي كند.
داستان كريسمس (1983)
كارگردان: باب كلارك
بازيگران: پينر بيلينگسلي، مليندا ديلون، دارن مكگاوين.
اين فيلم كه يكي ديگر از تلاشهاي دهه 80 براي ايام كريسمس است را در انگلستان كسي به ياد نميآورد اما در آمريكا فيلم بسيار محبوبي است. فيلمي كه ماجراجوييهاي رالف جوان در فصل تعطيلات اتفاق ميافتد. فيلم برمبناي تلاشهاي رالف است كه ميخواهد پدر و مادر و حتي سانتا كلوز را قانع كند كه به عنوان هديه كريسمس يك تفنگ بزرگ به وي بدهند. همه از جمله بابانوئل و معلم رالف معتقدند كه تفنگ براي يك بچه 9 ساله هديه خطرناكي است كه احتمالا با آن به خودش صدمه ميزند ولي رالف در تصميمش مصمم است.
سرود كريسمس عروسكها(1992)
كارگردان: برايان هنسن
بازيگران: مايكل كين، فرانك اوز، استيون مكاينتاش
مايكل كين براي گروهي از عروسكها آواز ميخواند.قاعدتا نبايد ايده خوبي باشد ولي جالب اينجاست كه عالي از كار درآمده. اين عروسكها به نوعي با داستان زمستاني چارلز ديكنز همخواني دارند اما از سوي ديگر هم سبك آنارشيستي كمدي خودشان را هم به همراه ميآورند. كين يكي از باوفاترين اسكروجهاي تاريخ سينماست و گونزو كه در قرن نوزدهم جايي نداشته يكي از بهترين راويان است كه بيشتر اداي دين به كتاب از لحن و زبان وي ميآيد.
عشق واقعي (2003)
كارگردان: ريچارد كرتيس
بازيگران: هيو گرانت، اما تامپسون، كالين فرث
اين فيلم كريسمسي دوستداشتني، بهترين فيلمي است كه اين فصل از سال ميشود تماشايش را توصيه كرد. هميشه در فيلمهاي كريسمسي داستانهاي غمگيني هم براي ما وجود دارند. اينجا وفاداري لورا ليني به برادرش و قلب شكسته اما تامپسون است كه زنگهاي صداقت و حقيقت را به صدا درميآورند.
كابوس پيش از كريسمس (1993)
كارگردان: هنري سليك
صداپيشگان: دني الفمن،كريس ساراندون، كاترين اوهارا.
فوقالعادهترين چيز درباره اين استاپموشن كلاسيكهنري سليك، كه اقتباسي از داستان تيم برتون است، اين است كه بعد از هالووين تا زمان فرا رسيدن كريسمس هرموقع كه خواستيد ميتوانيد اين فيلم را نگاه كنيد و به شما كمك ميكند كه خيلي زودتر از فرارسيدن سال نو در حال و هوا و اشتياق آن روزها قرار بگيريد.
سانتاي بد (2003)
كارگردان: تري زويگوف
بازيگران: بيلي باب تورنتون، توني كاكس، برت كلي.
همه ما سانتا را ميشناسيم، درست است؟همان مرد چاق و بذلهگو و نجيبي كه هر شب كريسمس وارد خانه ميشود. البته استثنايي هم هست. در اين يكي فيلم سانتا دائمالخمري است كه مدام فحش ميدهد و سيگار ميكشد. بيلي بابتورنتون براي بازي در اين نقشزاده شده و دست آخر هم توسط كودكي به آرامي سر به راه ميشود اما نه يك كودك نازنازي بلكه چاقترين و عجيبترين پسر بچهاي كه در تاريخ سينما ديدهايد.
هجو ملي تعطيلات كريسمس(1989)
كارگردان: جرميا.اس.چچيك
بازيگران: چوي چيس، جوليا لوييس دريفوس، دني كوايد.
اين دومين فيلم اين فهرست است كه فيلمنامهاش را جان هيوز نوشته. اين فيلم درباره يك مرد خانواده است كه بيشترين تلاشش را ميكند تا يك كريسمس خانوادگي شاهكار براي خانوادهاش فراهم كند اما انتظاراتش با شكست روبهرو ميشود. طرح داستان در اصل برمبناي قانون مورفي است؛ هر چيزي كه امكان خراب شدن داشته باشد، خراب ميشود.
اسكروچ (1988)
كارگردان: ريچارد دونر
بازيگران: بيل موراي، جان فورسايت، رابرت ميچم.
فيلمهاي زيادي از روي داستان كريسمس ساخته شده و روايتهاي زيادي از اين داستان وجود دارد اما وقتي نوبت به مديوم سينما ميرسد اين احتمالا بهترين فيلمي است كه ساخته شده. ابنزر اسكروچ از يك مرد سرد و سنگدل تبديل به يك تهيهكننده تلويزيوني خوشقلب ميشود. بهرغم رفتار نفرتانگيز شخصيت اسكروچ، بيل موراي يكي از دوستداشتنيترين شخصيتهاي كارنامهاش را بازي ميكند.
تنها در خانه (1990)
كارگردان: كريس كلمبوس
بازيگران: مككالي كالكين، جو پشي، دنيل استرن و كاترين اوهارا.
اين در اصل يك انيميشن كوتاه بوده كه جان هيوز فيلمنامهاش را نوشته بود و تبديل به فيلم شد. «تنها در خانه» ممكن است خيلي هوشمندانه و شاهكار نباشد اما بيترديد سرشار از شوخيهاي بامزه و خندهدار است و ديدن آن لذتبخش است. فيلم به راه و روش خودش به اهميت عشق و خانواده اشاره ميكند. اين فيلم به اندازه «چه زندگي شگفتانگيزي است» كاپرا روي اين سوژهها تاكيد دارد.
چه زندگي شگفتانگيزي است(1946)
كارگردان: فرانك كاپرا
بازيگران: جيمز استوارت، دانا ريد،ليونل بريمور.
فيلم كلاسيك جاودان كاپرا هرچند در صدر فهرست ما قرار نميگيرد اما اين مهمترين فيلم كريسمسي است كه بايد ديد. ديدن داستان جورج بيلي،مردي كه ميخواهد كارهاي خوب انجام دهد اما در نهايت آنقدر شكست ميخورد كه تصميم به خودكشي ميگيرد،سخت است. و ديدن دنيا بدون حضور نيت خوب اين مرد، كه خوشبختانه با دخالت فرشته برايم ميسر ميگردد، سختتر هم هست اما پايان خوش فيلم ارزش همه اينها را دارد و فيلم را به جاي يك اثر هنري كوچك و بياهميت تبديل به يك فيلم كريسمسي بزرگ ميكند.
اِلف(2003)
كارگردان: جان فاورو
بازيگران: ويل فرل، جيمز كان،باب نيوهارت.
فيلمي كه به تازگي و چند سال است وارد جدول فيلمهاي كريسمسي شده اما بيشك آنقدر تاثيرگذار بوده كه در فهرست انتخابي هر كس كه آن را ديده،قرار ميگيرد و واقعا هم استحقاقش را دارد. وقتي فيلم دسامبر امسال، يك روز يكشنبه، از تلويزيون بريتانيا پخش شد،اينترنت را منفجر كرد . بس كه فيلم ديالوگهاي فوقالعادهاي داشت كه همه جا نقل قول شده بود.
جانسخت (1988)
كارگردان: جان مكتيرنان
بازيگران: بروس ويليس، آلن ريكمن.
اين فيلم را بهترين اكشن تاريخ سينما ميدانند و حالا تبديل به بهترين فيلم كريسمسي تاريخ سينما هم شده است. شخصيت جان مككلين كه بروس ويليس نقشاش را بازي ميكند كمي شبيه به سانتا كلوز است. هديهاي كه او براي كريسمس ميدهد بهترين هديه است. او تروريستهايي را كه در روز كريسمس تصميم به گروگانگيري در ميدان ناكاتومي كردهاند، نابود ميكند. نهفقط اين فيلم براي خوانندگان امپاير بالاتر از درختهاي كريسمس زيباي فيلمهاي ديگر قرار گرفته، كه مطمئن هستيم براي شما هم هيچ چيز به اندازه يك تيرانداز خوشنيت جالب نخواهد بود.