یاد و خاطره زلزله غمبار بم، با نام هنرمند بمی، ایرج بسطامی گره خورده است. هنرمندی که از قضای روزگار شب زلزله در زادگاه خود به سر میبرد و این گونه شد که علیرضا قزوه در رثای بم این گونه سرود:
کفن کنید
ارگ را
و پرتقال خونی بم را
تلقین دهید
نخل را
و صدای ایرج بسطامی را.
ترانه مرغ شب از جمله کارهای خاطره انگیز این خواننده بوده است. روحش شاد و یادش جاوید.
چو مرغ شب خواندی و رفتی
دلم را لرزاندی و رفتی
شـنـیـدی غـوغای طوفـان را
ز خــوانــدن وا مــانـدی و رفتـی
بـه بـاغ قـصّـه، بـه دشـت خـواب
سـایۀ ابـری؛ در دل مهتاب
مثل روح آزردۀ مُـــرداب
دلـم را لــرزانـدی و رفـتی
چو مرغ شب خوانـدی و رفتی
تو اشک سردِ زمستان را
چو باران افشاندی و رفتی
سیاه شب لاله افشان شد
کویر تشنه گلستان شد
تو می آیی؛ آی تو می آیی
ز باغ قصه به دشت خواب
ز راه شیریِ پر مهتاب
تو می باری چون گل باران
به جان نیلوفر مرداب.