فراروـ قسمت دهم سریال زخم کاری به نویسندگی و کارگردانی محمد حسین مهدویان و تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان جمعه ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«اولین جلسهی هیئت مدیره شرکت بدون حضور منصوره، ناصر و میرلوحی برگزار میشود. در این جلسه سمیرا، میثم و کیمیا هم حضور دارند. سمیرا به ارتباط کیمیا و مالک بیشتر حساس شده. مالک قصد دارد پسرش را درگیر کارهای بزرگ تری کند تا ادارهی آیندهی شرکت را دست او بسپرد... مالک و میثم راهی دبی میشوند؟ سمیرا و کیمیا راهی شمال و...»
مالک با محکم شدن جای پایش در شرکت قصد دارد پسرش را هم درگیر کارهای شرکت کند تا او هم در آینده راه پدرش را دنبال کند. میثم اگر چه سوداهای دیگری در سر میپروراند، اما با اصرارهای پدر و مادرش کم کم وارد شرکت میشود. قرار میشود که او را برای اداره دفتر شرکت در اروپای شرقی به رومانی بفرستند.
سمیرا به بهانهی زمین شمال و شهرک سازی در آن جا کیمیا را با خود همراه میکند. سمیرا در طول مسیر به راحتی روی ذهن کیمیا کار میکند و او را به سمت خودش میکشاند. به نحوی که او از این به بعد برای پیشرفت و پول درآوردن به جای نزدیک شدن به مالک، گوش به فرمان سمیرا باشد.
در ظاهر همه چیز همان طور که باید پیش میرود، اما مالک و سمیرا در هیچ یک از محاسبات و نقشه هایشان نقش وجدان را جدی نگرفتند. حالا، اما کم کم کابوس ها، توهمها و عذاب وجدانها گریبان هر دو به خصوص مالک را میگیرند. مالک همه جا تصویر حاج عمو، نجفی و کریم را میبیند و سمیرا و دخترش هم مدام در عذاب دیدن روح حاج عمو هستند. این شرایط کار مالک را به تشنجهای وقت و بی وقت میکشاند. شرایطی که در طولانی مدت نمیتواند قابل تحمل باشد. به جز اینها مالک احساس میکند که همیشه تحت تعقیب و تحت نظر است. اگرچه خود سمیرا هم به نوعی او را میپاید، اما به نظر میرسد پای کسان دیگری هم در میان باشد.
بازداشت میثم بزرگترین ضربهای است که به ناگاه به مالک وارد میشود. جشن تولد میثم در دوبی به خوبی برگزار میشود، اما در زمان برگشت در چمدانش مقداری مواد پیدا میشود که او را گیر میاندازد. موادها در چمدانی پیدا میشود که برای مالک است و این زنگ خطر را برای او به صدا در میآورد.
زخم کاری وارد فاز جدیدی در داستانش میشود. جایی که مالک بعد از قبضه کردن قدرت کم کم با خطرهایی روبرو میشود و از سویی دیگر درگیریهای روحی اش به راحتی میتواند او را در سراشیبی سقوط قرار دهد.