bato-adv
کد خبر: ۴۲۳۵۲۶
مصاحبه وب سایت فرانسوی با جاسوسی که سعی در جلوگیری از حمله به عراق داشت

جاسوسی که نتواسنت مسیر دنیا را تغییر دهد!

جاسوسی که نتواسنت مسیر دنیا را تغییر دهد!
وب سایت فرانسوی، LCA، مصاحبه ای را با «مارتین برایت»، یک خبرنگار و اولین منتشر کننده این ماجرا و کاترین گان کارمند سابق آژانس اطلاعاتی الکترونیکی انگلیس، کسی که یک یادداشت بسیار محرمانه ای از آژانس امنیت ملی آمریکا را به مطبوعات ارسال کرده بود، منتشر کرد. بر اساس این سند ایالات متحده از بریتانیا برای جمع آوری برخی اطلاعات درخواست کمک کرده که بتواند با استفاده از آن، برخی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد را وادارد تا به نفع حمله به عراق رأی دهند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۰ دی ۱۳۹۸
فرارو- مصطفی جرفی. یک وب سایت فرانسوی مصاحبه ای با «کاترین گان»، جاسوسی که در ماه مارس 2003 سعی در جلوگیری از حمله به عراق داشت، ترتیب داد و این سوال را مطرح کرد که: آیا او یک خائن است یا یک قهرمان؟ این سؤالی است که پیش از آنکه در مورد داستان های «ادوارد اسنودن» و «چلسی منینگ» پرسیده شود، درباره ماجرای کاترین گان ایجاد شد. هنگامی که گان تصمیم به این کار گرفت، بیشتر از سی سال نداشت و این می توانست زندگی او را زیر و رو کند، اما او نتوانست آن طور که امیدوار بود مسیر دنیا را تغییر دهد.

به گزارش فرارو، وب سایت فرانسوی، LCA، مصاحبه ای را با «مارتین برایت»، یک خبرنگار و اولین منتشر کننده این ماجرا و کاترین گان کارمند سابق آژانس اطلاعاتی الکترونیکی انگلیس، کسی که یک یادداشت بسیار محرمانه از آژانس امنیت ملی آمریکا را به مطبوعات ارسال کرده بود، منتشر کرد. بر اساس این سند ایالات متحده از بریتانیا برای جمع آوری برخی اطلاعات درخواست کمک کرده که بتواند با استفاده از آن، برخی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد را وا دارد تا به نفع حمله به عراق رأی دهند.

پیام ترجمه شده در سرویس اطلاعات انگلیس، به دست مارتین برایت رسید و او نیز اطلاعات آن را به صورت اختصاصی در روزنامه آبزرور (Observer) منتشر کرد. اما انتشار این اطلاعات اثر چندانی نگذاشت چرا که اندک زمانی بعد، جنگ در عراق آغاز شد.

قانون غیر عادی
به دنبال انتشار این نامه، كاترین گان طبق «قانون اسرار رسمی»، متهم شناخته شد و تا اینکه یک سال بعد، این اتهام از او رفع شد. سینما فیلمی چشمگیر و مستند درباره داستان او تولید کرد که در آن «کیرا نایتلی» نقش اعلان کننده این هشدار را بازی کرد.

گان اشاره دارد، آنچه او انجام داد همان کاری است که او معتقد بود باید انجام دهد و این که دلیلی قاطع برای اثبات این موضوع داشته است. وی خاطرنشان کرد: که تجربه سختی را سپری کرده است، زیرا کسی که به نقض «قانون اسرار رسمی» متهم شود، هیچ امکان و وسیله قانونی برای دفاع از خود ندارد. وی افزود: "این یک وضعیت وحشتناک بود."

این جاسوس، متقاعد کردن سازمانی مانند آژانس امنیت ملی، به عواقب گزارش تخلفات دولت خود را دشوار دانست، هر چند اگر این کار را می کرد برای آن خوب می بود چرا که تصویر مثبتی از نقش آن ارائه می کرد. گان خاطرنشان کرد: قانون اسرار رسمی که فیلم نام خود را از آن گرفته بود و من تسلیم آن شده بودم، قانونی غیرمعمول بود که در اوایل قرن بیستم برای مهار تروریسم ایرلندی اجرا شد. چون طبق قانون بریتانیا، عدم دفاع از منافع عمومی عادی نبود.

اسرار رسمی
براساس این قانون، شما نمی توانید بگویید "من این کار را کردم زیرا کار درستی بود"، و نمی توانید بگویید "من این کار را کردم چون مردم حق داشتند بدانند"، زیرا نقض «قانون اسرار رسمی» به خودی خود یک جرم است.

کاری که گان انجام داد، تخلیه و فاش کردن اسناد دستگاه اطلاعاتی بود که وی به آن اعتراف کرده است. این یک جرم است و بر اساس «قانون اسرار رسمی» هیچ دفاعی که بتوان برای او ارائه داد، وجود ندارد. حتی پس از رفع اتهام از او، چیزی تغییر نکرد و قانون کماکان همان بود.

کاترین گان گفت که دادستان کل تصمیم گرفته بود که دیگر نمی تواند پرونده او را پیگیری کند "زیرا من درخواست یک وضعیت اضطراری داشتم (یعنی مجوز اقدام غیرقانونی برای جلوگیری از تهدید بزرگتر، یعنی جنگ در عراق) که قبلاً در چنین مواردی هرگز درخواست نشده بود، اما اگر قاضی این اجازه را می داد ممکن بود این اتفاق بیفتد. "

اشتباه تایپی
وی در پاسخ به این سؤال كه چرا داستان او به اندازه ماجرای چلسی منینگ و ادوارد اسنودن مشهور نیست، گفت كه دلیل این امر احتمالاً یك خطای تایپی توسط یكی از كاركنان Observer باشد. جایگزین كردن حرف Z در كلمه آمریكایی با حرف S برای مطابقت با املای انگلیسی، باعث شد كه وبلاگ نویس آمریکایی «دراج ریپورت» صحت یادداشت را زیر سوال ببرد. اگرچه همه رسانه های آمریکایی با مارتین برایت در این خصوص تماس گرفتند.

مارتین برایت معتقد است که شیوه کار روزنامه نگاران تغییر کرده است، زیرا پرونده های ویکی لیکس و اسناد پاناما نشان می داد شیوه های دیگری هم وجود دارد. شیوه‌هایی که در آن‌ها، معمولا روزنامه نگاران انگلیسی، آمریکایی و اروپایی در پرونده های بزرگ با هم همکاری می کنند. وی از اینکه این رسانه ها به این موضوع توجه نکردند ابراز تأسف کرد، و افزود: "شاید اگر اطلاعات را همزمان در نیویورک تایمز و لیبراسیون و لوموند منتشر می کردیم، الأن وضعیت کاملاً متفاوت بود."

وقتی فیلم این پرسش را مطرح می کند که اگر کشوری با شهروندان خود صادق نباشد، کارمند به چه کسی وفادار است؟ گان گفت که او به این موضوع فکر نکرده است و تنها نگرانی او، جنگ قریب الوقوع و پایان دادن به یک سلسله وقایع وحشتناک بود.

وی توضیح داد كه این یادداشت سرو صدای بزرگی به پا کرد زیرا افشا کننده استفاده های غیرقانونی از اصول دیپلماتیک در سازمان ملل بود و نشان می داد كه چگونه سرویس های اطلاعاتی انگلستان و آمریكا قصد باج گیری از دیپلمات ها را داشتند.

فریب و ممانعت
گان اضافه کرد: "آنچه توجه من را جلب کرد این است که این دولت ها نتوانستند آنچه را که می خواستند به روش قانونی به دست آورند، بنابراین سعی کردند از روش های نادرست و غیرقانونی این کار را به انجام برسانند. من سعی کردم جلوی آن ها را بگیرم و مانع این کار شوم."

وقتی از آنها سؤال شد که آیا در فیلمی که ماجرا را روایت می کند شرکت کرده اند؟ مارتین برایت گفت وقتی کارگردان «گاوین هود» به آنها اطمینان داد که فیلمنامه و کار فیلم سعی دارد که به واقعیت نزدیک باشد، از ابتدا با پروژه همکاری کردند اما به شکلی متفاوت. وی افزود: "آنچه که روی پرده ظاهر شد با آنچه اتفاق افتاده شباهت نزدیکی داشت. گان در هنگام فیلمبرداری صحنه های سرویس اطلاعاتی مشاور بود و من مشاور فیلمبرداری گفتگوهایی بودم که در روزنامه انجام دادم."

برایت خاطرنشان کرد: این فیلم بیش از هر چیز یک فیلم سرگرم کننده بود و نه یک فیلم مستند و این مهم بود، چرا که یادآور داستانی است که تقریباً در انگلستان فراموش شده بود و آن مفهوم صداقت است، جایی که یک زن جوان مصمم است با وجود تمام فشارها تسلیم نشود و حقیقت را بگویید.

رئیس جمهور آمریکا با مشاهده این وبسایت امروز دروغ می گوید، همان طور که نخست وزیر انگلیس دیروز دروغ گفت، انگار هیچ چیزی تغییر نکرده است. گان اشاره می کند اگر مردم می دانستند که این کارها از سال 2003 آغاز شده است، امروز می توانستند مشکلات را بهتر درک کنند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو