مرد جوان که با حالتی آشفته و پریشان وارد یکی از کلانتریهای مشهد شده بودف برای رهایی دختر۱۶ساله اش از دامی که به ان گرفتار آمده، استمداد کرد.
به گزارش خراسان، وی گفت: از روزی که فهمیدم دختر ۱۶ ساله ام با جوانی بی بند و بار ارتباط عاطفی دارد گویی دنیا بر سرم خراب شد و روزگارم به تلخی گرایید.
او بر اثر غفلتهای من و مادرش که همواره فکر میکردیم هنوز خردسال است و از دوستیهای خیابانی با جنس مخالف چیزی نمیداند از حدود سه سال قبل با پسری به نام مجید آشنا شده بود و ما هم توجهی به رفتارهایش نداشتیم چرا که او تک دختر خانواده بود و ما رفت و آمدهایش را کنترل نمیکردیم.
خلاصه زمانی حقیقت ماجرا را پذیرفتم که دخترم درگیر یک عشق احساسی شده بود و نصیحتهای دلسوزانه من و مادرش هیچ تاثیری در افکار و رفتارهای او نداشت. این ماجرا زمانی شدت گرفت که آن پسر نوجوان به در منزلمان آمد و با عربده کشی و سر و صدا خانواده ام را تهدید میکرد که اگر به ازدواج او با دخترم رضایت ندهم چنین و چنان میکند.
من که خوب میدانستم این سر و صداها و عشقهای خیابانی عاقبتی جز تیره روزی و طلاق ندارد با احساس نگرانی از آبروریزی بیشتر به تحقیق درباره آن جوان پرداختم، اما باز هم بررسی هایم نشان میداد که او جوانی بی قید و بند و شرور است که حتی خانواده اش نیز او را طرد کرده اند و هم اکنون به ناچار نزد مادربزرگش زندگی میکند.
از سوی دیگر نیز رفتارهای نامعقول و غیراخلاقی آن جوان موجب شده بود تا هیچ کس دل خوشی از او نداشته باشد و از طرف دیگر مجید در حالی قصد ازدواج با دخترم را دارد که حتی شغل مناسبی هم ندارد و از بیکاری اوقاتش را با دوستان نابابش میگذراند و...
این پدر جوان در حالی که بغض گلویش را میفشرد و قطرات اشک به آرامی از گوشه چشمانش سرازیر شده بود، ادامه داد: نصیحت هایم هیچ تاثیری در رفتارهای دخترم ندارد و او با آن که سکوت اختیار میکند، اما هم چنان به این رابطه غیراخلاقی ادامه میدهد.
از طرفی هم من مهارتهای علمی درباره چگونگی برخورد با این گونه عشقهای احساسی را ندارم و رفتارهایم موجب جریتر شدن دخترم شد تا جایی که چند شب قبل و برای آن که ما را تهدید کند در یک اقدام احمقانه دست به خودکشی زده بود که اگر دیر متوجه میشدیم و او به موقع به مرکز درمانی نمیرسید امروز پدری سیاهپوش بودم که دخترش به خاطر هیچ و پوچ و تنها به دلیل هوی و هوسهای احساسی جان خود را از دست داده بود.
دیگر نمیدانم چگونه با این مشکل برخورد کنم و به دختر نوجوانم بفهمانم که تا چه اندازه اشتباه میکند و با این تصمیمهای احمقانه در بی راههای قدم میگذارد که عاقبت آن از هم اکنون مشخص است، از سوی دیگر هم میترسم این ماجرا تاوان سنگین تری داشته باشد و دخترم تا آخر عمر در آتش این اشتباه بزرگ بسوزد و...
شایان ذکر است به دستور سرگرد قاسم احمدی (رئیس کلانتری سیدی) خانواده این مرد جوان به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری معرفی شدند تا دیگر مراحل مشاوره و خدمات روان شناسی را در مراکز مشاورهای پلیس خراسان رضوی طی کنند.