bato-adv
کد خبر: ۴۰۰۴۶

خواستگار کينه جو برادر و نامزد دختر مورد علاقه اش را کشت

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۱۰ بهمن ۱۳۸۸

خواستگار کينه جو وقتي فهميد دختر مورد علاقه اش به زودي به عقد پسرخاله خود درخواهد آمد، سناريويي خونين را طراحي کرد و برادر و نامزد دختر را به قتل رساند.

اين جنايت آبان ماه در اصفهان به وقوع پيوست و در اين مدت کارآگاهان و بازپرس ويژه قتل براي دستگيري متهم تحقيقات گسترده يي انجام دادند و سرانجام موفق شدند از اين جنايت هولناک رازگشايي کنند.

پيامک هاي تهديدآميز
روز دوم آبان ماه اعضاي خانواده پسري 22 ساله به نام ابوالفضل در پي چند تلفن و پيامک تهديدآميز نگران جان فرزند خود و پسر خاله 20 ساله او شدند و تصميم گرفتند پليس را در جريان واقعه قرار بدهند. آنان به کارآگاهان توضيح دادند پسري به نام جمشيد که زماني خواستگار دخترشان بود آنها را تهديد کرده و گفته است پسرشان سعيد و پسرخاله او را به نام ابوالفضل به قتل خواهد رساند. آنچه بر نگراني اين خانواده دامن مي زد ناپديد شدن ناگهاني سعيد و ابوالفضل بود. در اين بين يک پيامک ديگر به دست خانواده سعيد رسيد که جمشيد در آن ادعا کرده بود اين پسر را کشته و جسدش را در اطراف کانال کباب انداخته است. ماموران زماني که با اين خبر مواجه شدند به دستور بازپرس شاه محمدي بازپرس ويژه قتل اصفهان به محل اعلام شده رفتند و به جست و جو در محدوده کانال آبي که در چهار کيلومتري نصرآباد جرقويه قرار دارد، پرداختند. اين عمليات پس از پنج ساعت افسران جنايي را در برابر يک جنازه قرار داد. جسد متعلق به سعيد بود و قاتل با يک سلاح کلاشينکف گلوله يي را به سر وي شليک کرده بود. با کشف اين جسد بازپرس شاه محمدي در برابر يک دوراهي قرار گرفت. او اکنون به سرنوشت مبهم پسرخاله مقتول فکر مي کرد. آيا ابوالفضل هم به قتل رسيده يا هنوز زنده بود و مي شد براي نجات وي کاري انجام داد. کارآگاهان مامور شدند درباره هر دو احتمال تحقيق کنند. آنان به اين نتيجه رسيدند که اگر جمشيد، ابوالفضل را کشته باشد بايد جسد او را نيز در همان حوالي کانال رها کرده باشد اما تاريکي هوا مانع ادامه يافتن عمليات جست و جو شد.

دومين جنازه
روز بعد بار ديگر گروه تجسس به محدوده جرم رفت و بعد از چند ساعت جست و جو جنازه ابوالفضل را در فاصله پيکر نخستين قرباني پيدا کرد. ابوالفضل نيز مانند پسرخاله اش با کلاشينکف از ناحيه سر هدف گلوله قرار گرفته بود.

در ادامه مادر سعيد تحت بازجويي قرار گرفت و سرنخ هايي را در اختيار کارآگاهان قرار داد. او گفت؛ «مدت ها پيش جمشيد که پسري چوپان است به خواستگاري دخترم آمد اما شوهرم با اين وصلت مخالفت کرد. پس از اين ماجرا تهديدهاي جمشيد عليه خانواده من آغاز شد تا اينکه روز گذشته (روز حادثه) او طي چندين مورد تماس تلفني ما را تهديد کرد و در يک پيامک نوشت؛ «برويد و جسد فرزندتان را در کانال آب کباب ببينيد.» مادر مقتول ادامه داد؛ «ما اول ادعاهاي جمشيد را باور نکرديم اما وقتي پيامک ها تکرار شد و ما نتوانستيم اثري از سعيد و ابوالفضل پيدا کنيم به ماجرا شک کرديم و از پليس کمک خواستيم.»

دستگيري
پس از آنکه جزيياتي از اين جنايت به دست آمد، بازپرس شاه محمدي به تيمي ويژه ماموريت داد هرچه زودتر جمشيد را بازداشت کند. کارآگاهان در گام نخست نتوانستند ردي از جوان فراري به دست بياورند اما با پيشرفت تحقيقات به قرائني دست يافتند که نشان مي داد جمشيد در اين جنايت از يکي از دوستان خود کمک گرفته است. اين پسر وقتي تحت بازجويي قرار گرفت اعتراف کرد در جريان کشتارها قرار داشته و اکنون نيز هرازگاهي با جمشيد در تماس است. اطلاعاتي که اين فرد در اختيار پليس قرار داد افسران جنايي را به يک قدمي متهم رساند و آنان فهميدند جمشيد پس از ارتکاب جنايت به شهرکرد گريخته است. بالاخره ماموران با شناسايي مسير تردد متهم در کمين او نشستند و توانستند پسر انتقام جو را بازداشت کنند. جمشيد که سوابقي مانند حمل سلاح غيرمجاز، ورود به عنف و سابقه شرارت دارد هنگامي که تحت بازجويي قرار گرفت به کشتن ابوالفضل و سعيد اقرار کرد و گفت؛ «چند سال قبل به خواستگاري خواهر سعيد رفتم اما پدر دختر با اين امر مخالفت کرد و همين موضوع باعث شد از اين خانواده کينه به دل بگيرم. من از مدت ها پيش دنبال انتقام بودم و وقتي فهميدم ابوالفضل، پسرخاله دختر مورد علاقه من به خواستگاري وي رفته و ازدواجش قطعي شده است نقشه قتل او را هم طراحي کردم و بالاخره در روز دوم آبان ماه نقشه ام را به اجرا درآوردم.»

متهم ادامه داد؛ «با توجه به رابطه دوستانه يي که با سعيد داشتم او را سوار موتورسيکلتم کردم و با بهانه واهي او را به محل کانال بردم و بعد از چند دقيقه هنگامي که پشت به من قرار گرفته بود با سلاحي که خريداري کرده بودم يک گلوله به سرش شليک کردم. بعد طي تماس با دوستم از وي خواستم ابوالفضل را به نقطه ديگري ببرد. خودم نيز در آن محل مستقر شدم. حدود نيم ساعت بعد دوستم به همراه ابوالفضل به محل قرار آمد. در حالي که او کنار آتش نشسته بود و خودش را گرم مي کرد به بحث و مجادله با وي پرداختم و در يک فرصت مناسب همان اسلحه را به سمت سرش هدف گرفتم و شليک کردم. سپس با مخفي کردن سلاح، سوار بر موتور از جاده هاي فرعي و بياباني منطقه را ترک کردم.»

پايگاه اطلاع رساني عبرت درباره اين پرونده خبر داد با اقارير صريح جمشيد و بازسازي دقيق صحنه جنايات در حضور بازپرس ويژه قتل اصفهان او با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد تا پرونده براي رسيدن به تصميم قطعي و مجازات وي به دست قضات دادگاه کيفري استان سپرده شود.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین