bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۹۷۵۹۴
سیدمحمود دعایی مطرح کرد

روایت دیدار آیت‌الله سیستانی با امام خمینی (ره)

ایشان بدون تردید یکی از نقش‌آفرینان کلان در محفوظ‌نگه‌داشتن عراق از شر آمریکا، داعش، وهابیون و بعثی‌هاست. در این سفر هم مشتاقانه به محضر ایشان رفتم و همان سادگی و بی‌آلایشی سابق و همان محیط بسیار صمیمی و به دور از هرگونه تزیین و تشریفات را دیدم. آدم تصور می‌کند شخصیتی در موقعیت مرجعیت جهان تشیع باید دستگاه و دیوان و حاجب و دربان و سلسله مراتب و... داشته باشد، اما این انسان بزرگ فارغ از همه این مسائل، در خانه محقر و به‌غایت ساده‌ای زندگی می‌کند و همان‌جا پذیرای مراجعان است؛ جهانی است بنشسته در گوشه‌ای».
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸

روایت دیدار آیت‌الله سیستانی با امام خمینی (ره)

حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، از اعضای دفتر حضرت امام خمینی، در طول تبعید ایشان در نجف اشرف است که سال‌ها در خدمت امام و نهضت اصیل امام بود و پس از انقلاب به ترتیب در سمت سفیر ایران در عراق و نماینده امام و سرپرست مؤسسه اطلاعات قرار گرفت.

به گزارش جماران، محمود دعایی اخیرا به نجف اشرف سفر کرده و در ملاقاتی که با حضرت آیت‌الله‌العظمی سیستانی داشته است، روایتی بدیع از رابطه گرم و صمیمانه آیت‌الله سیستانی با امام را از زبان ایشان بازگو می‌کند.

دعایی از چگونگی دیدار خود با آیت‌الله سیستانی این‌گونه می‌گوید: «چندی پیش آقای دکتر ایاد الجبوری، رئیس سندیکای روزنامه‌نگاران نجف اشرف، به همراه هیئتی مطبوعاتی و فرهنگی به ایران آمدند. از جمله ملاقات‌ها و بازدید‌های این هیئت، دیدار از روزنامه اطلاعات بود. در ملاقاتی که ما با هم در روزنامه اطلاعات داشتیم به‌دلیل سابقه حضور حضرت امام در نجف اشرف و حضور این‌جانب در دفتر حضرت امام در آن سال‌ها و شناختی که دوستان رسانه‌ای مستقل و غیربعثی عراقی از نهضت امام داشتند، صمیمیتی میان ما ایجاد شد. آن‌ها به من ابراز لطف کردند و من نیز معرفت و شناخت عمیق آن‌ها را از نهضت اصیل حضرت امام ستودم. اخیرا به مناسبت صدونهمین سالگرد آغاز انتشار نشریات سیاسی، اجتماعی و علمی در نجف اشرف، سندیکای روزنامه‌نگاران نجف جشنواره‌ای برگزار کرد تا هم مانایی و پایداری رسانه‌های این شهر مقدس را به جشن بنشیند و هم فرصتی گران‌قدر برای انتقال و تبادل تجربیات انباشته روزنامه‌نگاران مسلمان را به‌وجود آورد و برای حصول همین مقصود از رئیس سندیکای روزنامه‌نگاران عراق استاد مویداللامی و رؤسای سندیکا‌های روزنامه‌نگاران استان‌های عراق به این جشن دعوت شده بودند و نیز از روزنامه‌نگاران و مدیران جراید اصیل و استخوان‌دار منطقه از جمله از کشورهایی، چون سوریه، عراق، بحرین، عربستان، عمان، ایران و برخی دیگر از کشور‌های اسلامی».

دعایی در ادامه افزود: «مراسم باشکوهی بود و علاوه‌بر اهالی مطبوعات، مسئولان محلی و نمایندگان مجلس هم در آن حضور داشتند. از ایران من به اتفاق آقایان امید شریفی و میثم ایوبی، دعوت شدیم و ما نیز وفق این دعوت روز ۲۸ فروردین به نجف اشرف مشرف شدیم و فرصتی بود هم برای زیارت و هم شرکت در آن مراسم و برخی برنامه‌های حاشیه‌ای از جمله بازدید از چند موزه مطبوعاتی. پنهان نمی‌شود کرد که انگیزه اصلی من از پذیرش دعوت آن‌ها توفیق تشرف به نجف اشرف و عتبات عالیات بود. مدت‌ها مترصد بودم فرصتی پیش آید و این توفیق نصیبم شود که برای عرض ادب و زیارت عتبات مقدسه بروم؛ در عین حال، میل داشتم که در حاشیه این زیارت‌ها بر سر مزار مادرم هم بروم و این فرصت را بالاخره دست تقدیر و مشیت الهی مهیا کرده بود».

قدر‌شناسی از آیت‌الله سیستانی
او ادامه داد: «من هر موقع که به نجف مشرف می‌شدم سعی می‌کردم محضر آیت‌الله‌العظمی سیستانی را درک کنم. من به ایشان ارادت و علاقه خاصی دارم. منش و روش ایشان، نقشی که ایشان در جهان تشیع و بلکه جهان اسلام دارند، نقش تعیین‌کننده‌ای که در پایداری نظام حاکم بر عراق دارند، نقش ایشان در پیشگیری از فروپاشی حکومت عراق و پیشگیری از نفوذ داعش و به هر حال، پیشگیری از هرنوع توطئه و فتنه‌ای که علیه کیان شیعه در می‌گرفت و می‌گیرد، نقشی بسیار هوشمندانه و حیاتی است. اقل حق‌شناسی ما، به‌عنوان مسلمان شیعه ایرانی، سپاس‌مندی و نشان‌دادن درک این نقش‌آفرینی ممتاز یک مرجع بزرگ شیعه ایرانی است که مدت‌هاست پرتو نقش‌آفرینی و اثرگذاری‌اش در روند‌ها و فرایند‌های سیاسی و ایدئولوژیک، ابعاد منطقه‌ای و جهانی یافته است.

ایشان بدون تردید یکی از نقش‌آفرینان کلان در محفوظ‌نگه‌داشتن عراق از شر آمریکا، داعش، وهابیون و بعثی‌هاست. در این سفر هم مشتاقانه به محضر ایشان رفتم و همان سادگی و بی‌آلایشی سابق و همان محیط بسیار صمیمی و به دور از هرگونه تزیین و تشریفات را دیدم. آدم تصور می‌کند شخصیتی در موقعیت مرجعیت جهان تشیع باید دستگاه و دیوان و حاجب و دربان و سلسله مراتب و... داشته باشد، اما این انسان بزرگ فارغ از همه این مسائل، در خانه محقر و به‌غایت ساده‌ای زندگی می‌کند و همان‌جا پذیرای مراجعان است؛ جهانی است بنشسته در گوشه‌ای».

‌منزلی ساده و به دور از تشریفات
دعایی، منزل آیت‌الله سیستانی را این‌گونه توصیف کرد: «ایشان در ملاقات‌هایشان در همان منزل روی یک موکت دوزانو می‌نشستند و اینک برای رعایت حال میهمانان اجازه داده‌اند که چهارپایه‌هایی در آن اتاق تعبیه شود. مشابه چهارپایه‌های چوبی که معمولا در قهوه‌خانه‌های معمولی آن‌ها را مشاهده می‌کنیم؛ نه ظاهری دارد که بوی تشریفات دهد و نه ارزش مادی که شائبه اسراف و تبذیر بگیرد. ساده، تمیز و مهربانانه. من در ملاقات سعی کردم دستشان را ببوسم و ایشان از بوسیدن دست امتناع داشتند و با تواضع اجازه ندادند. عرض ادب کردم به محضرشان و در دل مراتب ادب، حق‌شناسی و شکرگزاری خودم را به پیشگاه الهی به‌جا آوردم که این کوه عظیم علم و تقوا را لنگرگاه ثقل و ثبات عراق قرار داده است».

‌نحوه مواجهه آیت‌الله سیستانی با حضرت امام
دعایی درباره چگونگی دیدار آیت‌الله سیستانی با امام چنین اظهار کرد: «در این سفر، حضرت آیت‌الله‌العظمی سیستانی با لطف و عنایت خاصی که نسبت به همه مستقبلین و علاقه‌مندانشان داشتند، تفقدی به من داشتند و فرمودند که من تا به حال سعی کرده‌ام مصاحبه‌های تو را بخوانم و خوانده‌ام و نکته‌ای در مصاحبه‌های شما بوده و من می‌خواهم توضیح دهم که ذهن شما روشن شود. موضوع از این قرار بود که من در گذشته، در رابطه با سفر مرحوم شهید مطهری به عراق خاطره‌ای را نقل کرده بودم که ما برای مرحوم شهید مطهری در بیرونی منزل امام جلوسی گذاشته بودیم. نشستی برای ایشان بود که دوستانشان بیایند و با ایشان دیدار داشته باشند.

زمان آن نشست را شبی تعیین کرده بودیم که امام به بیرونی تشریف نمی‌آوردند. معمولا عصر جمعه امام به بیرونی تشریف نمی‌آوردند و معروف بود که آن شب را مطالعه درسی داشتند. ما از این فرصت استفاده کردیم و سعی کردیم جلسه‌ای ترتیب دهیم که آقای مطهری جلوسی داشته باشند و دوستانشان برای دیدار و ملاقات ایشان بیایند. تصادفا، امام وقتی مطلع شدند که آقای مطهری آنجا نشست دارند، به احترام آقای مطهری و علاقه‌ای که به ایشان داشتند به بیرونی آمدند و از اول تا آخر در آن جلسه نشستند. من در خاطراتم نقل کرده بودم که یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله سیستانی که از یاران حضرت امام بود به اطلاع ایشان رسانده بود که آقای مطهری در آنجا جلوس دارند و ایشان سؤال کرده بودند که آیا خود آقای خمینی هم می‌آیند و می‌نشینند؟ و آن شاگرد گفته بود که نه، امشب شبی است که ایشان معمولا به بیرونی تشریف نمی‌آورند.

آقای سیستانی هم برای ملاقات با آقای مطهری آمده بودند و ملاقات خوبی هم بود؛ و رفتند. تلقی دوست ما این بود که آقای سیستانی گمان می‌کردند که امام نمی‌آیند و وقتی آمدند دیدند امام هستند، پس بنابراین ملاقات با امام به شکلی به ایشان تحمیل شد. در صورتی که آقای سیستانی، هم نسبت به امام و هم نسبت به آقای مطهری علاقه ویژه‌ای داشتند و از این فرصتی که پیش آمده بوده طبیعتا می‌توانستند شادمان باشند».

‌تحمیلی‌نبودن دیدار با امام
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات با بیان اینکه ملاقات آیت‌الله سیستانی با امام تحمیلی نبوده است، گفت: «من در مصاحبه‌ای این داستان را از آن دوست نقل کرده بودم و درواقع روایت آن دوست را بازنشر داده بودم که انگار به بهانه ملاقات با آقای مطهری، ملاقات با امام به حضرت آیت‌الله سیستانی تحمیل شد و ایشان، شاید در برابر یک عمل انجام‌شده قرار گرفتند، اما ایشان با بزرگواری بسیار، به من فرمودند که آن ملاقات آقای مطهری را آقای احمدی‌شاهرودی به من اطلاع داد؛ به من گفت که آقای مطهری آمده‌اند و در بیرونی منزل آقای خمینی نشست دارند. وقتی ایشان گفت، من بدون توجه به اینکه آقای خمینی هستند یا نیستند به ملاقات ایشان رفتم.

همچنین حضرت آیت‌الله سیستانی تصریح داشتند که من نسبت به آیت‌الله آقای خمینی قدس‌سره‌شریف، علاقه دیرینه‌ای داشتم و متوالی و متعدد خدمت ایشان رسیده بودم و با ایشان ملاقات‌ها و مذاکراتی داشتم. حتی اگر مواردی پیش می‌آمد که ضرورتی اقتضا می‌کرد پیامی را بین ایشان و آقای خویی منتقل کنیم، من این خدمت را انجام می‌دادم و این نقش را ایفا می‌کردم و از علاقه‌مندان دیرینه ایشان بودم. اینکه نقل شده اگر من می‌دانستم ایشان آنجا بوده‌اند نمی‌آمدم، قطعا واقعیت ندارد و من دلم می‌خواهد که این ذهنیت را شما تصحیح کنید. اینک از این فرصت استفاده می‌کنم و ضمن پوزش از پیشگاه بزرگوارانه ایشان، نظر قاطع ایشان نسبت به مرحوم امام را بیان می‌کنم و امیدوار هستم که خداوند سایه این عالم بزرگ را که با دقت و ریزبینی مسائل ریزودرشت جهان اسلام و عراق و ایران را زیر نظر دارند، بر سر همه شیعیان و ملت‌های مسلمان برقرار و پایدار بدارد».

مجله خواندنی ها
مجله فرارو