bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۶۵۸۴

محاکمه عامل تعرض به16دختربچه و زن

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۲۲ آذر ۱۳۸۸


 مردي که متهم است 14 دختربچه و دو زن را مورد تعرض قرار داده است روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. به گزارش خبرنگار اعتماد، در ابتداي جلسه حسن تردست رئيس شعبه 74 دادگاه کيفري که رياست دادگاه را برعهده داشت، گفت؛ «محاکمه متهمان به طور معمول غيرعلني انجام مي گيرد اما از آنجايي که اين پرونده در رسانه ها بازتاب داشته است و مردم مي خواهند واقعيت را بدانند تصميم بر علني بودن آن گرفته شد.»
 
سپس علي عطار نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در مورد کيفرخواست گفت؛ «امير متهم 25ساله پرونده جنايات خود را از سال گذشته آغاز کرد و اوايل امسال توسط پليس در ورامين بازداشت شد. او به 14 دختربچه بين هشت تا 10 سال و دو زن تعرض کرده است. 

امير قربانيان خود را در محيط هاي خلوت پيدا مي کرد و اگر مي توانست بر آنها غلبه کند آنها را مورد آزار قرار مي داد.»عطار ادامه داد؛ «هيات محترم قضات، موضوع دردناک اينجاست که متهم قربانيان خود را از ميان دختربچه هاي بي پناهي انتخاب مي کرد که توان مقاومت نداشتند و نمي دانستند بايد چطور از خود مراقبت کنند. 

اين مرد علاوه بر اينکه بچه ها را مورد آزار قرار مي داد آنها را کتک هم مي زد.»وي در مورد جرائم امير گفت؛ «اين مرد علاوه بر اينکه 16 زن و کودک را مورد تعرض قرار داده است به آنها توهين نيز کرده و قربانيان را ربوده و مورد ضرب و جرح قرار داده و زيورآلات آنها را نيز تخريب کرده است. من به عنوان نماينده دادستان تهران تقاضاي صدور حکم قانوني در اين خصوص را دارم.»

در ادامه جلسه دادگاه 11 تن از شاکيان که در دادگاه حضور داشتند پشت تريبون قرار گرفتند و خواستار مجازات متهم شدند. اولين شاکي پدر دختري به نام زهرا بود. وي گفت؛ «دختر من هشت سال بيشتر ندارد. روز حادثه من از سر کار به خانه برگشتم. دخترم را ديدم که در حياط آب بازي مي کرد. وارد خانه شدم. چند دقيقه يي گذشته بود که همسرم از من پرسيد زهرا را نديدي.
 
گفتم او در حياط است اما همسرم جواب داد کسي در حياط نيست. با هم بيرون رفتيم تا دنبال او بگرديم. زهرا را پيدا نکرديم. چند دقيقه يي گذشت و من داشتم کم کم به اين نتيجه مي رسيدم که بايد پليس را خبر کنم که ديدم دخترم آمد. او گريان خود را به آغوش مادرش انداخت. هر چه پرسيدم چه شده است به من چيزي نگفت. همسرم او را به اتاقي برد و با وي صحبت کرد. 

دخترم گفت؛ داشتم حياط را تميز مي کردم که ديدم مردي وارد حياط شد. مرا صدا کرد. بيرون رفتم. او به شدت من را کتک زد و به ساختمان نيمه کاره يي برد. در آنجا من را مورد آزار قرار داد.» اين مرد ادامه داد؛ «دخترم حال خوبي نداشت. او را بيمارستان رسانديم و در بيمارستان هم موضوع تجاوز را تاييد کردند. من به پليس شکايت کردم و چند روز بعد خبر دادند متهم دستگير شده است.»دومين نفري که در جايگاه حاضر شد پدر دختري به نام سپيده بود. 

او گفت؛ «ساعت 9 صبح بود. دخترم از خانه بيرون رفت تا سر کلاس زبانش حاضر شود. او رفت و چند دقيقه بعد برگشت. برافروخته بود. او برايم توضيح داد مردي با موهاي جوگندمي وي را از خيابان ربود و به منطقه خلوتي برد و قصد تعرض داشت.» اين شاکي ادامه داد؛ «دخترم با داد و فرياد در برابر متهم مقاومت کرد اما متهم به صورتش چنگ انداخت و گردنبندش را پاره کرد. من اين موضوع را به پليس خبر دادم.»

سپس زني به نام اعظم که موفق شده بود از دست امير فرار کند در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ «من هر روز صبح ساعت 45/8 وارد مطب محل کارم مي شدم و آنجا را آماده مي کردم تا دکتر هم بيايد. داشتم کارهايم را انجام مي دادم که مردي با موهاي جو گندمي و چشم آبي وارد آپارتمان شد. يکدفعه به سمت من حمله کرد. من فرياد زدم. او دستش را روي صورتم گذاشت تا صدايم درنيايد. من خودم را به ميز و صندلي مي کوبيدم و سعي مي کردم طوري سر و صدا به راه بيندازم که واحد هاي بغلي متوجه شوند و به کمکم بيايند. مرد چشم آبي که ترسيده بود مرا رها کرد و گردنبندم را کند. بعد لباس هايش را پوشيد و فرار کرد.»

در ادامه پدر يکي ديگر از قربانيان در جايگاه حاضر شد و گفت؛ «آن روز دخترم را فرستادم تا از مغازه خريد کند. مدت زمان زيادي طول کشيد و خبري از او نشد. به مغازه رفتم و صاحب مغازه گفت دخترت خريدش را کرد و رفت. هر جايي را که فکر مي کردم گشتم. مدتي گذشته بود که ديدم ماشين پليس دخترم را در حالي که گريه مي کند به مقابل خانه آورد.
 
ماموران ديده بودند مردي قصد تعرض به دخترم را دارد و سعي کرده بودند او را بازداشت کنند اما موفق نشده بودند و دخترم را به خانه آورده بودند.» نفر بعدي که در جايگاه حاضر شد پدر دختر 9ساله يي به نام هانيه بود. او گفت؛ عيد امسال دخترم داشت در پارکينگ خانه بازي مي کرد. من صداي داد و فرياد شنيدم. فکر کردم بچه ها بازي مي کنند. صدا قطع شد و چند لحظه بعد فرياد کمک کمک از داخل پارکينگ شنيدم.
 
بيرون رفتم و ديدم زن همسايه دخترم را بغل کرده و فرياد مي زند. او گفت مردي وارد پارکينگ شد و قصد داشت به هانيه تعرض کند. آن زن با متهم درگير شده و توانسته بود دخترم را از دست او نجات دهد. مدتي گذشت و من عکس اين مرد را در روزنامه ديدم و به دخترم نشان دادم. او گفت اين مرد همان فردي است که در پارکينگ به او حمله کرده بود.

سپس شاکي ديگر پرونده که پدر دختري 10ساله به نام فاطمه بود، در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ «پسر کوچکم خانه مادربزرگش بود. همسرم، فاطمه را به دنبال پسرمان فرستاد. مدتي گذشت و دخترم نيامد. من با خانه مادر همسرم تماس گرفتم. او گفت فاطمه نيامده است. داشتم دنبال او مي گشتم که فاطمه با لباس هاي خوني وارد خانه شد و گفت مردي او را ربوده و مورد آزار قرار داده است. 

از آنجايي که شاکيان ديگر در جلسه محاکمه حاضر نشده بودند هيات قضات با توجه به شکايتي که آنها قبلاً مطرح کرده بودند محاکمه را ادامه دادند و از متهم خواستند براي دفاع از خودش در جايگاه حاضر شود. زماني که امير متهم 25ساله براي دفاع از خود در برابر اتهامات مطروحه مقابل قضات قرار گرفت، گفت؛ «هيچ کدام از اين اتهامات را قبول ندارم. 

من يک ماه در اداره آگاهي تحت فشار بودم و به همين خاطر هم اعتراف کردم. آنچه شاکيان مي گويند مربوط به من نيست و شايد کسي که به آنها تعرض کرده است شخصي شبيه من باشد.متهم ادامه داد؛ افراد زيادي هستند که مانند من موهاي جوگندمي و چشمان آبي دارند و شايد فردي با اين مشخصات به آنها حمله کرده است. صحنه هايي را هم که باز سازي کردم به اراده خودم نبود و هر آنچه افسران پرونده گفتند من انجام دادم.بعد از پايان جلسه محاکمه هيات قضات شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران ادامه رسيدگي به پرونده را به روز شنبه هفته آينده موکول کردند.

برچسب ها: تعرض
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین