bato-adv

لغو کنسرت تنها در عرض پنج دقیقه!

نیروی انتظامی ممکن است در حکم خود برای لغو کنسرت بگوید که برای پیشگیری از وقوع جرم این کار انجام شده اما پرسش من این است که کدام جرم؟ آیا رواست جلوی هنرمندان سرشناسی که برای فرهنگ‌سازی مردم این مرز و بوم تلاش می‌کنند، گرفته شود و در عین حال برای جمع‌آوری رأی از خواننده معلوم‌الحالی حمایت شود که به عقیده من حتی عکس گرفتن با او کسر شأن هر انسان فهیمی است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۶ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۶

لغو کنسرت تنها در عرض پنج دقیقه!لغو کنسرت‌ها هم در حوزه اختیارات کسانی که صلاحیت و شناخت ندارند و انواع موسیقی سره را از ناسره باز نمی‌شناسند، نیست. هر تصمیمی هم در این میان بدون نظارت ارشاد، نادرست است.

کیوان ساکت، استاد موسیقی در روزنامه اعتماد نوشت: «بد نیست دقیق شوید و تمام کنسرت‌هایی که در طول این سال‌ها لغو شد‌ه‌ را مروری کنید؛ در اکثریت قریب به اتفاق این کنسرت‌ها کسانی که اصلا در زمینه هنر و موسیقی، مسوولیت و صلاحیتی نداشته‌اند، اجراها را لغو کرده‌اند.

اما پرسش اینجاست که آیا من به عنوان یک شخصیت حقیقی می‌توانم در کار نیروی انتظامی دخالت کنم؟ می‌توانم خودسرانه ماشین‌ها را جریمه و متهمان را دستگیر و بازداشت کنم؟ این کارها در حوزه اختیارات من نیست؛ چنان که لغو کنسرت‌ها هم در حوزه اختیارات کسانی که صلاحیت و شناخت ندارند و انواع موسیقی سره را از ناسره باز نمی‌شناسند، نیست. هر تصمیمی هم در این میان بدون نظارت ارشاد، نادرست است. مساله این است که آیا وزارت ارشاد تا این حد خفیف شده که کسانی که از نظر فرهنگی آشنایی با انواع موسیقی ندارند و قانون هم هیچ مسئولیتی را به آنها تفویض نکرده، می‌توانند دستور یک وزارتخانه را نقض کنند؟

کنسرت گروه ما (گروه وزیری) به خوانندگی وحید تاج که قرار بود بیست‌وسوم اسفندماه در شهر طرقبه برگزار شود، لغو شد؛ در حالی که برای برگزاری این کنسرت، اوایل تابستان و طی جلسه‌ای که این جانب و مدیر انجمن موسیقی و معاون محترم فرماندار و (استاد دلنوازی) با فرماندار محترم طرقبه داشتم، مطرح شده بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت و حتی خود آنها نیز برای آن تهیه‌کننده‌ای در نظر گرفته بودند.

در طول این مدت همه کارها با هماهنگی کامل پیش رفت، قراردادها نوشته شد و ما تمرینات لازم را برای روی صحنه بردن رپرتواری ویژه نوروز انجام داده بودیم اما صبح همان روز که بنا بود از تهران به مشهد سفر کنیم، مدیر اجرایی من در مشهد (آقای فرزانه) اطلاع داد که از سوی نیروی انتظامی، نامه‌ای به آنها ابلاغ شده مبنی بر این که انجام این کنسرت به مصلحت نیست. این تنها جمله‌ای بود که درباره لغو اجرای ما مطرح شد و دلیل دیگری در پی آن گفته نشد.

طبیعی است که در موارد این چنینی از آنجا که دلیل قانع‌کننده‌ای برای لغو مجوزها وجود ندارد، پاسخ روشن و شفافی هم نمی‌دهند. روی سخنم با جناب وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی است: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به حال مجوزهایی که صادر می‌کند، فکری کند. زیرا آن طور که پیداست کسی خط این وزارتخانه را نمی‌خواند. وزارت فرهنگ و ارشاد اگر نمی‌تواند از ادارات زیر مجموعه خود و مجوزهایی که صادر کرده حمایت کند دیگر چه لزومی به اخذ مجوز از سوی آن مرجع وجود دارد؟ می‌توانند از همان ابتدا اعلام کنند که ما مجوزهای‌مان را از نیروی انتظامی یا دفاتر امامان جمعه یا هر ارگان دیگری بگیریم که بتوانداز مجوز خود حمایت کند. چه لزومی هست برای اخذ مجوز از وزارت ارشاد، وقت‌مان را روزهای متمادی صرف کنیم و به سادگی و در عرض ۵ دقیقه آن را ملغی کنند؟

نیروی انتظامی ممکن است در حکم خود برای لغو کنسرت بگوید که برای پیشگیری از وقوع جرم این کار انجام شده اما پرسش من این است که کدام جرم؟ آیا رواست جلوی هنرمندان سرشناسی که برای فرهنگ‌سازی مردم این مرز و بوم تلاش می‌کنند، گرفته شود و در عین حال برای جمع‌آوری رأی از خواننده معلوم‌الحالی حمایت شود که به عقیده من حتی عکس گرفتن با او کسر شأن هر انسان فهیمی است. چطور می‌توان این وقایع را تفسیر کرد و جواب تاریخ را داد؟ دولتمردان، جناب وزیر ارشاد و همه کسان و فرزندان و نوادگان ما، تاریخ را خواهند خواند و شرمساری‌ آن تا ابد برای ما باقی می‌ماند.

در این بین شاید بگویید که باید از خانه موسیقی انتظار داشت تا داد هنرمندان این حوزه را از متولیان امر بگیرد اما متاسفم که این خانه هم در طول سال‌های فعالیتش، حمایتی از هنرمندان نکرده و تنها حامی چند نفری است که جمع محفلی درست کرده‌اند که موجب گله فراوان و عدم اعتماد اهالی موسیقی شده است. نمونه‌اش هم همین نامه اخیر آنها به وزیر ارشاد که با امضای چندین نفر از سرشناسان موسیقی منتشر شد و خیلی زود همه متوجه نادرست بودن آن شدند و بلافاصله همه آن هنرمندان اظهار بی‌اطلاعی کرده و امضای خود را انکار کردند. پس من نیز هیچ انتظاری از خانه موسیقی ندارم. مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.»

bato-adv
مجله خواندنی ها