فرارو- موضوع استفاده سیاسی از تریبونهای مذهبی معمولا در ایام مذهبی مثل ماه رمضان و محرم و صفر به چشم میآیند. متهم ردیف اول این موضوع هم مداحانی هستند که در پشت میکروفن هیاتهای عزاداری مواضع سیاسی میگیرند. این مداحان را نزدیک به جریان سیاسی اصولگرا میدانند و به ندرت پیش آمده است که مداحی علیه جناح اصولگرا سخنی به زبان بیاورد یا در حمایت از جناح اصلاحطلب حرفی بزند.
حجت الاسلام هادی غفاری از روحانیون سرشناس دهه اول انقلاب که به جریان اصلاحطلب نزدیک است. از بعضی روحانیون سرشناس همچون آیت الله منتظری نقل کرده است که اعتقاد داشتند که جناح راست به دنبال بسیج مداحان به نفع خود است.
به گفته غفاری «اینها معتقد بودند که این قشر از جامعه بدلیل مذهبی بودن مردم، در بین آنها نفوذ دارند، پس شما هم بروید نفوذ کنید. اما ما اشتباه کردیم که به حرف ایشان گوش ندادیم. ما باید مداحان را بسیج میکردیم. همان کاری که اصولگرایان کردند. باید تشکل ایجاد میکردیم و نیروهای مداح را تربیت میکردیم. چون جامعه ایران، مذهبی است مداحان قشری هستند که در میان آنان نفوذ دارند. ما منکر وجود و نقش مداحان نمیشویم. ما باید سواد، علم و اندیشه و خط فکری سالم و اصلاحطلبانه به آنها میدادیم. هرچند بسیاری از مداحان با خط مشی فکری اصلاح طلبانه وجود دارند ولی باید تشکلی برای سازماندهی آنان ایجاد میکردیم.»
اما به راستی چقدر این سخن غفاری درست است. اگر بپذیریم که مداحان سیاسی فقط اصولگرا هستند، آیا وجود مداحان با گرایش سیاسی اصلاحطلب در مراسم مذهبی به معنای آغاز جدال در مراسم و مناسک مذهبی نیست؟ یا آنکه تضارب آرایی را در پی خواهد داشت که منجر به افزایش آگاهی مداحان و مخاطبان آنها میشود؟
از دین استفاده ابزاری نکنیم
محمدتقی فاضل میبدی، تحصیلکرده حوزه علمیه و استاد دانشگاه به فرارو میگوید: در تعالیم دینی ما اینکه دین ابزار دست سیاست شود نکوهیده و محکوم است. حضرت علی (ع) در چندین خطبه نهج البلاغه میفرمایند که دین را برای دنیا طلبی و هوای نفس ابزار کردهاند. اما متاسفانه این موضوع بعد از انقلاب در کشور ما باب شده است. هر گروه سیاسی از دین مایه میگذارد و مطلبی را علیه گروه دیگر استخراج می کند. اینکه انسان بخواهد از تعالیم دینی برای خرد کردن انسان دیگری استفاده کند و رقیب خود را از بین ببرد تعالیم دین نیست بلکه تعالیم کفر است.
فاضل میبدی ادامه می دهد: فرقه گرایی از آداب دوران جاهلیت بود و کاری است که در حکومت های فرعونی انجام می شد که قرآن در برابر آن می فرماید «فرقوا دینهم و کانوا شیعا». اسلام آمده است که همه فرقهها را بر محور کلمه «سواء» دور خود جمع کرد. قرآن آنجا که میفرماید «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا» میخواهد همه را گرد یک کلام فرا بخواند.
مذهب علیه مذهب
این استاد دانشگاه میگوید: اینکه گروه های سیاسی بخواهند از دین مایه بگذارند به معنای فرقه فرقه کردن مسلمانان با ابزار دین است. گوهر دین، معنویت، اخلاق و عقلانیت است. اگر همه بر گرد این سه چیز جمع شوند، اختلافات کم می شود. مشکل امروز دنیای اسلام نیز همین است که دین به ابزار تبدیل شده است. داعش دین را ابزار خود قرار داده است. در مقابل داعش هم کسی که با داعش می جنگد ابزار دین را در اختیار دارد. به تعبیر مرحوم دکتر شریعتی مذهب علیه مذهب اتفاق افتاده است. به این ترتیب هم قاتل مسلمان است و هم مقتول. در مقیاس بسیار کمرنگتر هم این موضوع را میتوانیم در ایران ببینیم که گروه اصولگرا دین را برای مقابله با جریان اصلاحطلب به کار میگیرد و در مقابل هم گروه اصلاحطلب میخواهد دین را علیه اصولگرایان به کار بگیرد.
او با تاکید بر اینکه استفاده ابزاری از تریبون های مذهبی خلاف نظر قرآن است ادامه می دهد: هرچیری که باعث تفرقه و ایجاد شکاف بیشتر شود خلاف دعوت قرآن است. تضارب آرا در زمینه های مذهبی، سیاسی و ... امر نیکویی است اما استفاده ابزاری از دین در تریبون های مذهبی به معنای تضارب آرا نیست، بلکه تخاصم آراست.
این روحانی تاکید ادامه میگوید: در یک سوی جنگ صفین علی بن ابیطالب (ع) به عنوان سمبل اسلام و قرآن قرار داشت و در طرف دیگر، معاویه خود را خلیفه پیغمبر معرفی میکرد و قرآن را بر سر نیزه برافراشته بود. در جنگ نهروان هم خوارج با قرآن استدلال میکردند و حضرت علی (ع) خود قرآن ناطق بود. به این ترتیب در برابر چنین صفآراییهایی نمیتوان از واژه تضارب آرا استفاده کرد بلکه باید آنها را تخاصم آرا خواند.
به اعتقاد این استاد دانشگاه تضارب آرا به معنا بحث است و در آن یک طرف نباید خود را محق و دیگری را باطل بداند. اما در گروه های سیاسی ما تضارب آرا وجود ندارد چرا که هر گروهی خود را حق و دیگری را ناحق می داند.
مجالس مذهبی سیاسیون کمرونق شده است
فاضل میبدی با بیان اینکه تخاصم باعث کمرونق شدن منبرهای مذهبی شده است میگوید: الان همه گروه های سیاسی که جلسات مذهبی برگزار می کنند مخاطب کمی دارند. این هم در اصولگرایان وجود دارد و هم در اصلاحطلبان. دیگر هیچ کدام آنها مخاطبی مثل مخاطبان اول انقلاب ندارند. به هرحال این دو گروه در عرصه سیاست حکومت کرده اند. حکومت نتوانسته مشکلات مردمی را به درستی پاسخ دهد، مردم هم نسبت به این مسائل بیتفاوتتر شدند. مساجد، نمازهای جمعه و مجالس مذهبی خلوت شده اند و این را مخصوصا می توان در نخبگان کشور مشاهده کرد.
این استاد دانشگاه معتقد است: به هرحال ما از ابتدای انقلاب دین را به گونه ای معرفی کردیم که پاسخ گوی همه مشکلات است. اما در این چند سال نتوانستیم مشکلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم را پاسخ دهیم. طبق گفته مسئولین، آمار اعتیاد جامعه روز به روز بیشتر می شود. این در حالی است که طبق آمار روز به روز تعداد تریبونهای مذهبی بیشتر می شود و مراسم های مذهبی ما مثل اربعین باشکوه تر برگزار میشود. این ها به آن معناست که تبلیغات مذهبی تاثیری نداشته اند.
روحانیون از مداحان بیشتر از دین استفاده ابزاری می کنند
این روحانی در واکنش به این ادعا که استفاده ابزاری از دین به واسطه بعضی مداحان انجام میشود میگوید: من معتقدم روحانیون نسبت به مداحان استفاده ابزاری بیشتری از دین میکنند. ضربه ای که برخی روحانیون به دین و سیاست زده اند بیشتر از مداحان بوده است. برای نمونه اگر به همین صدا و سیما نگاه کنیم، میبینیم گاهی مطالب عقل ستیزانه و عقلگریزانهای بیان میشود که جز فرار جوانان از دین اثر دیگری ندارد. متاسفانه صدا و سیما هم هر روحانی که جلوه قشنگ تر و صدای بهتری داشته باشد را از تلویزیون پخش می کند. در حالی که من این کار را خیانت می دانم. ما در این ایام 10 سخنران که بخواهند از عقلانیت، معنویت و اخلاق سخن بگویند نداشتهاید. اینها به نوعی میخواهند از دین استفاده ابزاری و خود را چهره نما کنند. بنابراین من قبول ندارم که فقط پای مداحان را وسط بکشیم. بلکه مقصر اصلی روحانیون هستند.
او تاکید میکند: باید بفهمیم پیام دین برای جامعه چه بوده است. باید به این معنا برگردیم که دین آمده تا به اختلافهای جامعه پایان دهد، تعالیم اخلافی دهد و عدالت اجتماعی برپا کند. بزرگان ما هم باید این ها را در جامعه جا بیندازند. اگر این سه در جامعه وجود داشته باشد جامعه دینی است و گرنه جامعه دینی نیست ولو اینکه شعارهای مذهبی جامعه زیاد باشد.