محسن نوری*؛ دربارهی فضایل و فواید فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی بسیاری خوانده و میدانیم جهان پیرامون اکنون به اندازهی یک smart phon یا هر وسیلهای که ازآن برای اتصال به اینترنت استفاده میکنیم کوچک و قابل دسترس شده اند انحصار دولتی اخبار شکسته شده و کوهی از اطلاعات هر دقیقه و ثانیه بر ما سرازیر میشود بدونه اینکه زمان کافی برای تحلیل آنها داشته باشیم.
باید بپذیریم که زیباترین غریقی هستیم که در حال فرو رفتن در اقیانوس مجازی هستیم و تمام اعمالی که در گذشته به صورتی حضور فیزیکی انجام میشد امروزه با چند کلیک یا چند لمس (touch) انجام میشود دقیقتر و سریعتر از همیشه ... و این روند روز به روز بر سهولتش افزوده میگردد.
آنچه چنین تغییری را در ساحت زندگی فردی و اجتماعی اشخاص در جهت بهبود کیفیت آن ایجاد میکند همواره مطلوب بوده و تلاشهای گستردهای در این باب در حال انجام است تا سطح رفاه زندگی را بیش از پیش ارتقا دهد، اما آیا میتوان گفت: در تمام سطوح از زندگی شخص و اجتماعی افراد این چنین است؟
شبکههای مجازی چه فرصت هایی را ایجاد کرده و چگونه در تغییر ماهیت برخی رفتارهای اجتماعی تاثیر میگذارند؟
آنچه بیشترین تغییر را در برخی از افراد جامعه نسبت به یک معضل اجتماعی یا یک حادثه ایجاد کرده همین شبکههای اجتماعی در فصای مجازی است در تعریف جامعه شناسی کنشگر فردی است که در مجموعهای از روابط اجتماعی با افراد دیگر قرار میگیرد و از طریق حضور اجتماعی خود به نظام اجتماعی امکان تداوم یافتن و وجود میدهد.
زمانی کنشگری نسبت به یکموضوع را اینگونه متصور بودیم (جمعی با در دست داشتن پلاکاردها و نوشتههای اعتراضی در حال شعار دادن علیه عامل آن مشکل یا معضل مورد اعتراض) اگرچه ابتداییترین شیوهی کنش فردی نسبت به یک واقعه را شاید چنین تصوری برایمان رقم بزند، اما اینک قبل از ایجاد نافرمانی مدنی به شکل فیزیکیدر جهت اعتراض نسخهی مجازی آن در رسانهها اینترنتی متولد میشوند.
تشکیل کمپینها دیگر نیازمند زمان و مکان خاص برای تجمع افراد هم فکر ندارد نشانهی هرشخص همسو یک جملهی مشترک مزین شده به یک هشتک است که به سان آهنربایی سریع و نیرومند مخاطبانش را جذب میکند مکان و زمان دیگر بی معنی است آنچه معنا مییابد ایجاد حس اعتراض و تحریک کنشگری است امر سیاسی به این معنا است که انسان در عرصه اجتماعی بتواند با قدرت سیاسی رو در رو شود و توان چانه زنی، تقابل یا تعامل را با آن داشته باشد.
در جوامعی که امکان حضور فیزیکی برای بیان خواستههای خود به هر نحوی با محدودیت و انسداد مواجه میشود شکل جدیدی از کنشگری شکل میگیرد که خاموش و آهسته و بی نیاز از هویت حقیقی سعی در تاثیر گذاری و حل یک مساله دارد انتخاب چنین شیوهای برای بروز کنش نسبت به یک موضوع خاص از جهتی به دلیل کم هزینه بودن تبعات آن و از جهتی هم تبدیل یه یک نوع بیان و نمایش تصنعی از حساسیتمان نسبت یه اتفاقات پیرامونی خود است.
بسیاری از اندیشمندان معتقدند قدم اول در حرکت به سمت توسعه افزایش آگاهی است این آگاهی و اطلاع از وقایع و شرایط است که منجر به بروز اعتراضات در جهت بهبود آن میشود، اما آیا میتوان آگاهی کسب شده از فضای مجازی را کاتالیزوری در جهت کنشگری فعال دانست؟ یا اینکه فضا را باید چنان ایزوله دانست که هرانچه در آن اتفاق میافتد به دنیای واقعی سرایت نمیکند.
چنین فضایی که برایمان تمثالی خیالی از یک شرایط ایده آل و ازاد دارد که هرانچه را نمیتوانیم در دنیای حقیقی فریاد بزنیم را با نهایت غلظت به دیگران نشان میدهیم یک بازی نقش از انچه دوست داریم باشیم و رفتار کنیم، اما فریادهای مجازی در دنیای حقیقی شنیده نمیشود چرا که فضای شبکههای اجتماعی به یک صحنهی تئاتر تبدیل شده که هرشخص میتواند روزانه نقشهای زیادی ایفا کند؛ گاه در جلد یک معترض به سیاستهای زیست محیطی گاه فعال سیاسی و مدنی و گاه منتقد رفتارهای اجتماعی.
اما پایان این تئاتر به منزلهی عدم پایبندی در دنیای حقیقی به آنچه در این فضا از خود به نمایش گذاشتیم شاید این فضا و تولید محتوای آن در جهت تحریک اجتماعی برای کنشگری موثر در جهت رسیدن به هدف یا حل یک معضل عمومی درست عمل کند، اما در تَحرک افراد به کنشگری موثری در دنیای حقیقی وا مانده است علت این وا ماندگی را نباید در ماهیت این فضا جست و نمود بلکه آنچه مانع میشود افزایش اگاهی کسب شده از طریق این فضا کشنگری موثر را در دنیای حقیقی سبب شود مشخص نبودن منافع اشخاص و فقدان آگاهی صنفی است.
هانا آرنت رفتار انسان را در سه سطح بر میشمرد؛ تلاش معاش (شباهت با حیوان)، کار خلاقه (تمایز با حیوان)، عمل یا اکشن (خاص انسان) «عمل» عالیترین رفتار انسانی به معنای حضور موثر فرد در جامعه است که به فرد هویت میبخشد، به زندگی اش معنا میدهد و بین او با سایرین تمایز ایجاد میکند.
متاسفانه عمل به مثابهی کنشگری فعال در این فضا ناشی از یک سری احساسات زود گذر میباشد همه نقش منتقد را بازی میکنند و در مقام اعتراض منتظر ایجاد یک اتفاق مهم در جامعه میمانند خواه مرگ یک سیاستمدار باشد، خواه ریزش یک ساختمان، خواه سلفی گرفتن در مجلس، به صف میشویم و شبکههای اجتماعی را مملو از پستهای انتقادی له یا علیه موضوع مربوطه میکنیم.
گاهی حمایت و گاهی تخریب گاهی نقد منصفانه گاهی ژستهای روشنفکری تمام این تحرکات ما در همان فضا میماند و به خارج راه نمییابد طوفان توئیتری برای ازادی فلان شخصیت در فلان زندان در ان سوی اقیانوس آرام. (لایک) کردن این پست به منزلهی خشم و نفرت از یک رفتار ناصواب.
به اشتراک گذاشتن و دست به دست کردن فلان یادداشت تا به دست مسئولین برسد حقیقت تلخ این این است که مسئولیت اجتماعی هرشخص برای کنشگری فعال در جهت تاثیرگذاری واقعی محصور در شبکهها و رسانههای مجازی شده و اکثر افراد دین خود را نسبت به معضلات اینگونه ادا میکنند و وجدان خود را چنین آسوده مینمایند، اما حقیقت را که هرچه فریاد زنیم در همان فضا پژواکش در نهایت امر به یک هم نظر خود در همین شبکهها میرسد نه موضوعی حل میشود نه مسیری هموار تنها با این شیوه از مسئولیتهای اجتماعی خود در قبال بسیار موضوعاتی که نیازمند کشنگری فعال در ساحت زندگی حقیقی است شانه خالی کرده ایم.
*کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی