bato-adv
کد خبر: ۳۰۳۸۴
مشکلات کارگران هر روز بیشتر می شود

اعتراض یقه آبی ها جای موج سبز را می گیرد؟!

تاریخ انتشار: ۱۵:۴۲ - ۰۲ شهريور ۱۳۸۸


فرارو- محمود احمدی نژاد شبیه مردم لباس می پوشد، با ادبیات کوچه بازاری سخن می گوید و محور شعارهای خود را توجه به محرومین و اوضاع معیشتی آنها قرار داده است. پس از چهار سال از فعالیت او اما این سوال مطرح است که سیاست های دولت وی تا چه اندازه توانسته است در راستای بهبود وضع معیشتی کارگران و کارمندان قدم بردارد.

به گزارش فرارو، به هنگام تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمود احمدی نژاد با ارائه آمار و نمودارهائی خبر از کاهش تورم، کاهش نرخ بیکاری و بهبود وضعیت اقتصادی کشور در دولت خویش می داد اما رقیبان وی شدیدا به آمار اعلام شده از سوی وی معترض بوده و آنها را اشتباه اعلام می کردند.

به هر تقدیر محمود احمدی نژاد به عنوان پیروز کارزار انتخابات معرفی شد و باید برای چهار سال دیگر سکان اداره کشور را در دست بگیرد و علیرغم آمارهایی که او از شرایط خوب اقتصاد می داد اما کارشناسان بر این عقیده اند که مشکلات در هم پیچیده اقتصادی بزرگ ترین مشکل وی برای اداره کشور است، مشکلی حتی بزرگ تر از "موج سبز" و معترضین به نتیجه انتخابات. مشکل او اکنون برطرف کردن نیاز یقه آبی ها است.

هر روزه خبرهای تلخی از تعطیلی کارخانه ها و عدم دریافت حقوق و اعتراض کارکنان بیکار شده و... به گوش می رسد و از دیگر سو نیز نرخ اقلام مصرفی مردم روز به روز افزایش می یابد. واقعیتی که در جامعه وجود دارد متفاوت با چیزی است که رئیس دولت نهم-دهم خبر از آن می دهد.

به عنوان مثال روز دوشنبه 2/6/1388 خبرگزاری کار ایران خبر از تجمع كارگران واگن پارس اراك در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق می دهد. بنا بر خبر این خبرگزاری، كارگران شركت واگن پارس اراك براي ششمين بار در طول 4 ماهه اخير در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و دستمزد ماهيانه در محوطه داخل شركت تجمع كردند.

یک عضو شوراي اسلامي این شركت با اشاره به اينكه كارگران در طول 5 ماهه اول سال‌جاري تنها در سه مرحله مجموعاً 500 هزار تومان، در مقابل شيفت كاري روزانه و اضافه كاري دريافت كرده‌اند، گفت: كارفرما مطالبات كارگران را به صورت درصدي و فقط براي ساكت كردن موقتي پرداخت مي‌كند و مسؤولان استان نيز كه در جريان موضوع هستند؛ نه تنها تا به حال كوچكترين قدمي براي حل مشكل برنداشته‌اند بلكه اوضاع را بدتر هم كرده‌اند.

همچنین در خبر دیگری می خوانیم که کارگران نساجی کاشان 22 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند. در خبر دیگر آمده است که شرکت ناجی سیمین با چهل درصد ظرفیت خود فعالیت می کند و کارگران اضافی خود را تعدیل کرده است.

در خبری دیگر می خوانیم که کارگران شرکت واگن پارس فقط یک سوم حقوق خود را دریافت کرده اند. کارگری در اینباره می گوید:« وقتي حقوق خرداد ماه پرداخت شد كارگران به جاي 700 هزار تومان، فقط 200 هزار تومان دريافت كردند.»

در خبر دیگری هم آمده است:« كارگران صنايع مخابرات راه دور ايران در انتظار دريافت مطالبات معوقه.»

از این دست خبرها که حکایت از بیکار شدن جمع کثیری از کارگران و یا عدم دریافت حقوق آنها دارد بسیار است اما اکنون این مسئله به کارمندان نیز سرایت کرده است. به عنوان مثال چند روز پیش ایلنا خبری را مبنی بر اخراج تعدادی از کارمندان بنیاد ایران شناسی منعکس کرد.

در این خبر می خوانیم:« نزديك به 60 نفر ازكاركنان بنياد ايران‌شناسي كه بيشتر از پژوهشگران اين بنياد هستند در هفته‌هاي اخير به دليل عدم تمديد قرارداد كار، اخراج شدند.»

با درنظر گرفتن این خبرها مشخص می شود که نرخ بیکاری نه تنها نمی تواند کاهش یافته باشد بلکه منطقا باید افزایش آنرا در نظر گرفت و بالا رفتن دائمی کالاهای ضروری مردم نیز خبر از افزایش تورم می دهد.

دلایل این امر بسیار است و کارشناسان واردات بی رویه و حساب نشده کالا از خارج را یکی از اصلی ترین عوامل ورشکستگی بنگاه های اقتصادی داخلی می دانند.

فارغ از این امر اما تبعاتی که بیکاری کارگران در جامعه دارد غیر قابل جبران است. طبیعی است که این کارگران باید به تامین مخارج زندگی خویش و برطرف کردن نیازهای خانواده خود درآمدی داشته باشند و زمانی که بیکار می شوند به هر کاری دست می زنند تا طعم نداری و گرسنگی را نچشند. عده ای از آنها به کارهای کاذب روی می آورند و حتی ممکن است برخی از آنها وارد فعالیت های خلاف قانون شوند.

به هر تقدیر طبیعی است که فقر سر منشا جرایم و فساد است و ایجاد اشتغال و برطرف کردن نیازهای مردم کلیدی ترین راه جلوگیری از این مسئله است.

از دیگر سو اما کارگران تا حدی می توانند خشم خود به خاطر بیکاری و گرسنگی را تحمل کنند و از طرق قانونی پیگیر مطالبات خود شوند و اگر این امر گسترده و دائمی شود بروز هر حرکت اعتراضی غیر منطقی دور از ذهن نیست. 

چند ماه پیش بود که در خبر ها آمد کارگران فرنخ و مه نخ قزوین به خاطر چندین ماه عدم دریافت حقوق جاده بین المللی قزوین را بستند. این کوچکترین شکل اعتراض کارگرانی است که از وضعیت خود عاصی شده اند و دیگر چیزی برای از دست دادن، ندارند.

با توجه به وضعیت خاص کشور توجه به کارگران و برطرف کردن نیاز های آنها ضروری است. چون اگر اعتراضات کارگری گسترش یابد و شکلی سراسری پیدا کند به راحتی می تواند کشور را فلج نماید که مسلما این امر به سود هیچ کسی نیست.

این ماجرا اینقدر حساس شده است که سایت "الف" وابسته به احمد توکلی مینویسد:« طی چند ماه گذشته تمامی اخبار دال برشکل گیری گسترده اعتراضات یقه آبی ها دارد. ادامه روند کنونی و بی توجهی به رکود بنگاههای اقتصادی موج اعتراضات آبی را به راه خواهد انداخت.ناگزیر این موج شباهت هایی هم با موج سبز خواهد داشت. به نظر می رسد این تحرکات از طرح هلندی رسانه‏ای هم خطرناک تر باشد. شاید از نسخه بیلدربرگی براندازی نرم هم جلوتر رود. شاید هم برخی بخواهند آن را پروژه آژاکس 3 بنامند.تحرکات آبی‏ها بدون شک متعصبانه است. تنها مچ بند سبز نیست که جای خود را به یقه های آبی می دهد. انگیزه اصلی این حرکت خودجوش نگرانی از گرسنگی خانواده و شیر خشک فرزند نوزاد و اجاره مسکن آخر ماه و ادامه تحصیل فرزند و درمان همسر است.»

در ادامه مطلب این سایت، نویسنده با طعنه به بازداشت شدن فعالین سیاسی معترض به نتیجه انتخابات (موسوم به جنبش سبز) می نویسد:« هر نفر که بیکار شود با خود حداقل 4 نفر را به زیر خط فقر می برد.این خانواده بدون شک مستعد فساد می شود.سرکوب جنبش آبی ها و برگزاری دادگاه فیروزه ای ،حتی اگر به تواب سازی هم بیانجامد ،باز هم مانع فساد و انحرافات اجتماعی نخواهد شد.آنومی و دختران فراری، ایدز و کودکان خیابانی و طلاق و اعتیاد و سرقت و قتل موج قرمزی است که پس از بی توجهی به اعتراضات آبی به سادگی قابل مهار نخواهد بود.»

وضعیت اقتصادی اقشار پائین جامعه و مشکلات اجتماعی در پی آن اکنون اینقدر عریان شده است که حتی یک سایت اصولگرا در خصوص آن اینگونه هشدار می دهد پس لازم است که رئیس دولت نهم که اکنون بر صندلی ریاست دهم نیز تکیه زده است به شعارهای خود عمل نموده و با در نظر گرفتن تدابیری گام هایی در خصوص بهبود وضعیت اقتصادی کارگران(یقه آبی ها) بر دارد.

bato-adv
مجله خواندنی ها