نشست زمین به خاطر استخراج بیرویهی آب از سفرههای آب زیرزمینی، یکی از تبعات خشکسالی در تهران و شهرهای بزرگفرارو- چشمانداز ایران یک خشکسالی شدید است. این چشمانداز زمانی بیشتر از پیش رنگ و بوی ترس و نگرانی میگیرد که بدانیم مراکز مهم جمعیتی مانند تهران، البرز و خراسان شمالی که منابع تامین آب کشور هستند در معرض خشکی بسیار شدید قرار گرفتهاند.
به گزارش فرارو، شاهرخ فاتح نسبت به دستوپنجه نرم کردن کشور در سالهای آینده با پدیده خشکسالی هشدار داده است. رییس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی گفته با نگاهی کوتاهمدت 84 درصد از مساحت کشور با درجات مختلفی از خشکسالی مواجهاند.
در این نگاه، 33 درصد خشکسالیِ ضعیف، 41 درصد خشکسالی متوسط، 10 درصد خشکسالی متوسط و دو دهم درصد نیز خشکسالی بسیار شدید در انتظار ایران است. در شاخص بلندمدت نیز 83 درصد از مساحت کشور، اما اینبار با 3 درصد خشکسالی بسیار شدید، مواجه است.
روند خشکسالی در ایران مدتهاست شروع شده و به گفته کارشناسان امسال دهمین سال متوالیای است که بارندگی کشور در مقایسه با میانگین 48 ساله پایینتر است. به دنبال همین سدهایی که روزگاری در پی رساندن آب به مردم ساخته شدند، تا 50 درصد آبشان را از دست دادهاند و هرسال آبی که به این فضاها وارد میشود کمتر میشود.
براساس شاخصهای سازمان ملل و موسسه بینالمللی مدیریت آب هم، ایران در وضع بحران شدید آبی قرار دارد. ایران اگر بخواهد همین وضع کنونی را هم حفظ کند باید تا سال 2025، 112% به منابع آب قابل استحصال بیفزاید؛ کاری که به زعم کارشناسان غیرممکن است و اگر ممکن هم باشد بسیار سخت خواهد بود.
همین هشدارهاست که کارشناس مختلف را نسبت به آینده شهرها، بهخصوص کلانشهرها نگران کرده است. محمد امینقانعیراد جامعهشناس معتقد است بحران آب تنها مشکلات زیستی ایجاد نخواهد کرد، بلکه بهدنبال آن مشکلات اجتماعی زیادی هم به همراه دارد.
دکتر محمد درویش مدیر دفتر آموزش و مشارکتهای مردی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با فرارو در تحلیل شرایط حاضر و راهکارهای پیشرو میگوید وقتِ آن رسیده که بهجای تراکمفروشی به فکر توسعه انسانمحور باشیم تا از پیشروی بیشتر بحرانهای ناشی از خشکسالی در امان بمانیم.
این فعال محیط زیست با تایید سخنان آقای شاهرخ فاتح –رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور- گفت: هشدار آقای فاتح درست و خطر شدت خشکسالی در مراکز جمعیتی کشور جدی است.
به گفته محمد درویش اگر ما نتوانیم بهسرعت و متناسب با واقعیتهایِ علمِ آمایش سرزمین، چیدمان توسعه را بازمهندسی کنیم و سکونتهای انسانی را از نو تعریف نکنیم بحران جدیتر خواهد بود.
وی در ادامه در تشریح وضعیت ایران گفت: ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و استعداد تمرکز جمعیت بالای 5 میلیون در کلانشهرهایش را ندارد.
به گفته او با جمعیت فعلی کلانشهرها جزیرهای حرارتی در اطراف آنها ایجاد شدهاست. مثلا در تهران آب از یکصد کیلومتری از سرشاخه طالقان به سمت شهر هدایت میشود. این یعنی در این سالها ما به واقعیت جغرافیایی کشورمان توجه نکردهایم.
مدیر دفتر آموزش و مشارکتهای مردی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه به این سئوال که "در این شرایط چه کارهایی برای پیشگیری از خشکسالی میتوانیم بکنیم؟" پاسخ داد: اولین کار توزیع عادلانه ثروت و امکانات در کشور است. ایران در بدترین سناریو 100 میلیارد آب قابل استحصال دارد، اما اغلب سکونتگاههای آن خشک هستند و منابع آبی در کشور بهطور یکسان توزیع نمیشود.
دکتر درویش میگوید ما باید به سمت ساخت بسترهایی حرکت کنیم که سبب شود مردم به سمت کلانشهرها حرکت نکنند. باید موج مهاجرت را مهار کنیم و در شهرهای مبداء مهاجرت جذابیت ایجاد کنیم تا مردم خودشان کلانشهرها را ترک کنند؛ البته در این میان به هیچوجه نباید از قوانین سختگیرانه بهره گرفت چون پاسخگو نخواهد بود.
وی همچنین تاکید کرد: وقتی بهترین امکانات شغلی، فرهنگی، درمانی و غیره در تهران انباشت شده طبیعی است که در این شهر تردد روزانه 11 میلیون افزایش پیدا کند.
درویش با اشاره به انتقال پایتخت ادامه داد: اقدام دیگر این که ما باید پایتخت سیاسی را منتقل کنیم؛ همچون تجربه خیلی دیگر از کشورهای دنیا که پاسخگو بودهاست.
وی گفت: واقعیتی که وجود دارد این است که از سال 1335 تا کنون 34 هزار روستا در کشور از دست رفته است، چون زمینه تولید در آنجا فراهم نبودهاست.
به گفته این کارشناس زندگی عشایری نیز در پیِ چرای زودرس و حرکت با خودرو در پی سیاستهای اشتباه ما نابود شدهاست.
محمد درویش تاکید دارد که بنابراین باید یک سامانه همهگیر در روند توسعه کشور حاکم باشد تا بتوانیم از بحرانهای جدی مسیر نجات پیدا کنیم.
این کارشناس درباره مشکلات اجتماعیای که شهری مانند تهران با آن دستوپنجه نرم میکند توضیح داد: همینحالا هم شهرهای بزرگ ما در بحران قرار دارند. در تهران شهرداری اعلام کرده که 20 میلیون از عمر ایرانیها در ترافیک هدر میشود که اگر آن را با ساعت کار در نظر بگیریم برابر میشود با 10 هزار میلیارد تومان. به جز این حاصل ترافیک کلافگی و عدم تحمل و بیماریهای دیگر است.
به گفته درویش در این شهر مردم حوصله یکدیگر را ندارند. در تهران 2 هزار نفر در سال در اثر آلودگی هوا کشته میشوند و این در حالی است که تنها 13 درصد از حمل و نقلهای شهر با مترو انجام میشود و بیشتر ساکنین این شهر درون خودروهایی تکسرنشین هستند.
وی همچنین ادامه داد: تهرانیها از سوی دیگر با معضلاتی مانند دیابت، چاقی و .. مواجهاند که این خودش 30 هزار میلیارد به اقتصاد ضربه میزند. و همینحالا در تهران بالاترین میزان خودکشی و طلاق را داریم.
محمد درویش با این توضیحات تاکید کرد که بنابراین بحرانِ شهر تهران مروبط به آینده نیست و همین حالا اتفاق افتادهاست. چرا که چیدمان شهری این شهر و دیگر کلانشهرها بهجای انسانمحور بودن خودرومحور بودهاست.
به گفته این فعال محیط زیستی در تمام این سالها ما با "سد" آب لازم را برای مردم فراهم کردیم، اما حواسمان نبود که این جمعیت فقط با آب نیست که زنده میماند.
این کارشناس همچنین تاکید میکند که در تهران، اصفهان، مشهد، قم، اراک و تمام مراکز جمعیتی کشور مشکلات محیط زیستی و زیستی ما جدی است.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد همچنان شهرداریها به تراکمفروشی ادامه دهند در این بحران دست و پا خواهیم زد.
محمد درویش در انتها نیز نتیجه گرفت که "باید هزینه زندگی در شهری مانند تهران، به نفع زندگی در شهرهای دیگر، افزایش پیدا کند، در غیر این صورت شورش اجتماعی تنها یکی از بحرانهای خشکسالی خواهد بود".
آقاجان همه میدونن بحران آب جدیه، پس چرا کاری انجام نمیدید؟! مسئولین غیرتمند و وطن پرست ما فقط بلدن که با شور و حرارت فراوان ابعاد مختلف بحران رو برای ما واکاوی کنن! همه هم ماشالله دکتر و مهندس و تحلیلگر ارشد! ولی کی قراره یه کار عملی انجام بده معلوم نیست!
شاید از مردم انتظار دارن جلوی صدور مجوز حفر چاه رو بگیرن، شاید از مردم میخوان برای انتقال پایتخت اقدام کنن، شاید از مردم میخوان ثروت و امکانات رو در کشور بصورت عادلانه تقسیم کنن، شاید مردم باید برای بروزرسانی و بهینه سازی سیستم های فوق سنتی کشاورزی اقدام کنن، شاید مردم باید برای جلوگیری از کاشت محصولات کشاورزی که نیاز آبی فراوان دارن تصمیم عاجلی بگیرن، شاید مردم بودند که کارخانه های عظیم صنعتی مثل صنایع فولاد و مس رو در خشک ترین مناطق کشور مثل کرمان و اصفهان احداث کردند و با انتقال آب رودهایی مثل زاینده رود به این کارخانه ها تمام اقلیم منطقه رو بهم ریختن، شاید مردم بودند که با صدور بی رویه مجوز حفر چاه و همچنین سد سازی های مختلف در اطراف دریاچه ارومیه باعث خشک شدنش شدن.
این لیست همچنان ادامه داره ولی مغر من دیگه کشش نوشتن نداره !!!
مردم تنها کاری که میتونن و باید بکنن صرفه جویی در مصرف آب تصفیه شده هست که تازه حدود 10 درصد از این بحران رو شامل میشه. بقیه اش اگه خدا بخواد به عهده ی مسئولین تن پرور هست که لطف کنن و بجای پشت میز نشستن و گزارش نویس از ابعاد بحران، تکونی به تن مبارک بدن و کاری بکنن !!!!