مردي كه همسرش را به دليل عضويت در تلگرام به قتل رسانده بود با رضايت اولياي دم از قصاص نجات يافت. او تصور ميكرد همسرش در كانالهايي فعاليت ميكند كه مردان زيادي در آن عضو هستند.
٢٧ اسفند پارسال كشف جسد زني جوان در خانهاش به كلانتري ١١١ هفت چنار اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد جسد متعلق به مادر ٣٥ ساله خانواده است كه به دليل فشار بر گردن خفه شده است. همزمان با صدور دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني، تحقيق از پسر مقتوله آغاز و مشخص شد كه «شك پدر خانواده به همسرش» منجر به وقوع درگيري و قتل شده است. پسر ٢٢ ساله به كارآگاهان گفت: «مدتي بود كه پدرم به خاطر عضويت مادرم در شبكههاي اجتماعي به او شك كرده بود. شب حادثه، از من خواست به خانه خواهرم بروم تا بتواند اختلافاتش را با مادرم حل كند اما روز بعد، با من تماس گرفت و گفت سري به خانه بزن. وقتي رفتم، با جسد مادرم روبهرو شدم كه با جوراب خفه شده بود.»
با ثبت اظهارات پسر مقتوله، كارآگاهان دستور تحقيق از پدر خانواده را صادر كردند اما به دليل ناپديد شدن ناگهاني او همزمان با روز حادثه، در انجام آن ناكام ماندند. سرانجام و در شرايطي كه فرضيه «وقوع قتل از سوي پدر خانواده» تقويت شده بود، متهم ٤٠ ساله پس از ١٩ روز زندگي پنهاني، خود را به كلانتري معرفي و در همان ابتدا به قتل همسرش اعتراف كرد. او به كارآگاهان گفت: «همسرم از مدتي قبل در گروههاي تلگرامي عضو بود كه مردان زيادي در آن فعاليت داشتند. من مخالف اين عضويت بودم براي همين چند بار از او خواستم از اين گروهها بيرون بيايد اما قبول نكرد. در يك مقطعي هم از او خواستم سر كار نرود كه نپذيرفت. احساس ميكردم اين رفتار او باعث ايجاد فاصله عاطفي بين ما شده. تا اينكه روز حادثه، پسرم را به خانه دخترم فرستادم تا با همسرم خصوصي حرف بزنم اما وقتي پسرم رفت، دوباره با همسرم دعوايم شد و اول با چاقو دو ضربه به دستش زدم و بعد با جوراب خفهاش كردم. ترسيده بودم براي همين فرار كردم و صبح با پسرم تماس گرفتم و گفتم به مادرت سر بزن. حدودا ١٩ روز در شهرهاي مختلف بلاتكليف بودم تا اينكه تصميم گرفتم خودم را به پليس معرفي كنم.»
با ثبت اعترافات متهم، پرونده براي صدور حكم در اختيار شعبه نهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي كشكولي قرار گرفت و صبح ديروز جلسه رسيدگي به آن با حضور متهم و اولياي دم برگزار شد. در ابتداي جلسه، دختر، پسر، مادر و پدر مقتوله، بدون قيد و شرط متهم را بخشيدند تا او از قصاص نفس نجات يابد. پس از آن متهم پشت جايگاه ايستاد و با تكرار درخواست بخشش از اولياي دم گفت: «من و همسرم مشكلي با هم نداشتيم و سالها با هم زندگي كرديم. تا اينكه او وارد تلگرام شد و در كانالهايي فعاليت كرد كه مردهاي زيادي در آن بودند. سر همين موضوع با هم درگير شديم و او به خانه مادرش قهر كرد. روز حادثه، پسرم او را به خانه برگرداند اما من از او خواستم كه پيش خواهرش برود تا بتوانم با مادرش خصوصي حرف بزنم و اختلافاتم را حل كنم. اما دوباره با هم دعوايمان شد و من با چاقوي آشپزخانه دو ضربه به دستش زدم كه بلافاصله پشيمان شدم و زخمش را با شال بستم. طرفهاي ساعت ٤ صبح، همسرم گفت ميخواهد به خانه مادرش برود كه مخالفت كردم. او هم يك جوراب زنانه دور گردنش انداخت و تهديد به خودكشي كرد. خيلي عصباني شدم و به سمتش رفتم. دو طرف جوراب را كشيدم و خفهاش كردم.»
متهم در آخرين دفاعيات خود بار ديگر از اولياي دم تقاضاي بخشش كرد. در پايان دادگاه نيز قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر كنند؛ سه تا ١٠ سال حبس در انتظار متهم خواهد بود.