خبر كاهش ناگهاني مستمري بازنشستگان نيروهاي مسلح اگر از گرماي 39 درجه تابستان تهران داغتر نباشد، سردتر هم نيست.
بالاخره هر چه باشد بازنشستگان آن هم از نوع نظاميان محتاط و محافظهكار خبرساز شدهاند. نظامياني كه اگر در زمان خدمت زير پرچم با آنها برخورد ميكردي، ميفهميدي كه ممكن است از سنگ خارا اطلاعات بيرون بيايد اما از آن خير.
شايد سازمان بازنشستگان نيروهاي مسلح براي كمتر خبرنگاري حوزه خبري فعالي بوده باشد. به ويژه آنكه همواره مهمترين خبرش در سالهاي پيشين به چگونگي افزايش مستمريها از طريق اجراي قانون نظام هماهنگ پرداخت، مبلغ مستمريها براي سالهاي آينده و اعلام جزئيات مربوط به آن اختصاص داشت. شايد همين مساله باعث شد تا وقتي مبلغ مستمريها براي سال جاري به همراه جزئيات آن در آخرين روزهاي سال گذشته (87) اعلام شد برخي به سرعت برق از انتشار اين خبر به عنوان آغاز زودهنگام رقابتهاي انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري ياد كردند.
به همين دليل وقتي امروز خبر كاهش ناگهاني مستمري بازنشستگان نيروهاي مسلح مثل بمب خبري منفجر شد كمتر دفترچه تلفن خبرنگاري را ميتوان سراغ داشت كه در آن نام و نشاني از سازمان بازنشستگان نيروهاي مسلح و مسوولانش وجود داشته باشد .
وقتي هم كه از انتظار در پشت خطوط هميشه مشغول 118 و شمارهتلفنهاي بيجوابي كه از سوي كاربرانش بينتيجه ميماند،خسته ميشوي چارهاي نداري جز آنكه در گرماگرم آفتاب داغ ظهر،خيابانهاي پايتخت را طي كني و گزارشت را حضوري بنويسي.
به ياد ميآوري كه زماني ساختمان سازمان بازنشستگان نيروهاي مسلح را در خيابان وصال نرسيده به تقاطع بلوار كشاورز ديدهاي و آن موقع فكرش را هم نميكردي كه بالاخره يك روزي براي تهيه گزارش مجبور شوي به آن ساختمان مراجعه كني.
از سر انقلاب با تاكسي خيابان وصال را به سمت فاطمي بالا ميروي و نرسيده به بلوار كشاورز پياده ميشود، همانجا كه پيشتر تابلوي سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح را به طور گذري ديده بودي اما اين بار نه از نشان سازمان خبري است و نه از سرباز وظيفهاي كه گهگاه در مقابل آن ميايستاد.
«سازمان از اينجا رفته خيابان كارگر»؛ اين را راننده هنگاميگويد كه ميخواهد باقيمانده كرايه را بدهد. چارهاي نيست دوباره سوار ميشوي تا خودت را به محل جديد سازمان برساني.
خيابان فاطمي، تقاطع كارگر، مقصد بعدي تو است كه بخشي از آن را پياده آمدهاي، از نگهبان «اداره مهندسي ارتش» كه درست در همين تقاطع قرار دارد. نشاني سازمان بازنشستگان نيروهاي مسلح را ميپرسي و او به تو ميگويد كه چنين سازماني در انتهاي غربي خيابان فاطمي قرار دارد و تو بايد دو چهارراه ديگر را طي كني. رانندگان گذري تمايلي به سوار كردنت ندارند، از تاكسي و اتوبوس هم فعلاَ خبري نيست براي همين چارهاي نميماند جز آنكه به قول معروف باز هم پياده گز كني.
در نهايت به ساختمان مزبور ميرسي، ساختماني شمالي كه ظاهرش نوساز است و در زير آفتاب ظهر نمايان و درخشان است. ساختماني كه روي آن عنوان سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح(كه از كنار هم قرار گرفته شدن حروف برجسته تشكيل شده)نقش خورده است.
براي ورود بايد از اتاق نگهباني بگذري، داخل ميشوي پيرمردي كه خود هماكنون از نظاميان بازنشسته محسوب ميشود به همراه يك ستوان كه ظاهرش به افسرهاي وظيفه ميخورد در اتاقك نگهباني هستند، علاوه بر آن تعدادي مراجعهكننده و مقرريبگيران نيروهاي مسلح نيز در اتاق حضور دارند افسر جوان كه بر حسب ستارههايي كه بر دوش دارد، ستوان دوم نيروي زميني ارتش است دليل آمدنت را ميپرسد؛زن جواني متوجه ميشود كه براي چه آمدهاي و بدون هيچ آشناي قبلي هيجانزده ميگويد: «لطفاَ حقيقت را بنويس» و بعد ضمن تاييد ماجرا در اداره بازنشستگي غرب تهران،ميگويد كه حداقل از مستمري 24 هزار نفر به طور ناگهاني 100 تا 250 هزار تومان كم شده است.
به گفته وي درواقع همانطور كه در سال87 به مستمريها اضافه شد پس از گذشت پنج ماه از شروع سال جديد به دليل نقص مدارك در درجه و رتبه، مستمري اين افراد كم شده است. البته ادعاهاي ديگري نيز شنيده ميشود. برخي از مراجعه كنندگان نيز با ناراحتي ميگويند معمولا افزايش مستمريها مربوط به فصل انتخابات است.
نشاني تلفن اداره مزبور را ميگيري تا بعداَ زنگ بزني، در اين مدت نگهبان پير چندين بار با تلفن داخلي روابط عمومي را گرفته است يا حداقل اينطور وانمود ميكند، اما كسي در آن سوي خط تلفن را جواب نميدهد، مودبانه به تو حالي ميكند كه نميتواني داخل بشوي، «شما بايد به سيدخندان بروي، سازمان مركزي آنجاست، اينجا كانون بازنشستگان ارتش است، «تلفن محل جديد سازمان بازنشستگان نيروهاي مسلح را به تو ميدهد و در ضمن ميگويد از مستمري من كه تا حالا چيزي كم نشده است از اتاق نگهباني كه بيرون ميآيي، تلفنت زنگ ميخورد، سردبير است و از تو ميپرسد كه تا حالا چه كار كردي،؟ پاسخ روشن است.