bato-adv
کد خبر: ۲۸۰۱۰۱

پوپولیسم ایرانی

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۱۹ تير ۱۳۹۵
احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: مخالفان دولت روحانی، بیش از آنکه تصمیم داشته باشند ماشین دولت را از کار بیندازند و ناكارآمدي آن را به رخ بكشند، تلاش‌شان بر این است تا چهره شخص رئیس‌جمهور را نزد افکار عمومی مخدوش کنند. اگر خصیصه رئیس دولت اصلاحات، صداقتی توأمان با صمیمیت بود و همین مشخصه محبوبش می‌کرد، روحانی به‌واسطه حضور در نهادهای رسمی قدرت از جمله شورای‌عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان رهبری از شخصيتي مهم و مؤثر در افكار عمومي برخوردار است و در عين حال در ساختار نظام مهم است و مؤثر.

مهم‌بودن حسن روحانی از سابقه‌اش نشأت گرفته است و مؤثربودنش به‌ دلیل موفقیت در مذاکرات هسته‌ای است. همین موفقیت هم از او فردی ساخته که گویا می‌تواند مسائل لاینحل را با صبر و حوصله و رایزنی با نهادهای قدرت حل‌وفصل کند. از دل مذاکرات هسته‌ای دو چهره سیاسی بارز؛ محمدجواد ظریف و حسن روحانی متولد شدند که با خاطره جمعی مردم پیوند خوردند. اين سنخ شخصیت‌های سیاسی که از دل حوادث ملی قامت‌مند می‌شوند، به‌راحتی قامت‌شان نمی‌شکند. اما از سوی دیگر مخالفان‌شان را متحد و مصمم می‌کنند. اینک جریان اصلاحات در کنار چهره‌های شاخص غیررسمی دو چهره مؤثر دیگر نیز دارد که در انتخابات‌های سرنوشت‌ساز با سرمایه اعتماد مردمی می‌توانند کارساز باشند.

بدیهی است که مخالفان اصلاحات بر آن شوند تا این اعتماد را مخدوش کنند یا از بین ببرند.  

از‌این‌رو انتظار می‌رود آنها با شیوه قلمروگذاری و قلمروزدایی به مقابله با دولت برخیزند. مخالفان، نخست قلمروهایي را تخریب و بعد قلمروزدایی می‌کنند و به دنبالش قلمرو تازه‌ای می‌سازند اما عمده کارشان کدگذاری این شیوه‌های تخریب است. آنها با کُدِ «فیش‌های نجومی» آغازيدند و در قلمرو دیگر با در کنار هم قرار‌دادن نام اسفندیار رحیم‌مشایی و حسین فریدون قدم تازه‌ای برای کدگذاری برداشتند.

با علم به اینکه هر دوِ این قلمروها، قلمروهای آلوده دولت سابق‌اند که مورد حمایت صددرصدی آنها بوده است، اما «پوپولیسم ایرانی» بیش از آنکه به معنای واقعی «پوپولیسم» باشد و درصدد آن باشد تا از مطالبات مردم و استیفای حقوق آنها حمایت کند، بیشتر هدفش سرمایه‌گذاری بر فراموشی مردمِ درگیر با مسائل روزمره و سوءاستفاده سیاسی از نسيان آنهاست. از‌این‌رو پوپولیسم ایرانی بیش از آنکه به شیوه معهود و مألوفش در پي احقاق حق باشد، به هیأت تئوري براي عوام‌فريبي درمی‌آید. هیچ پوپولیسمی بدون دشمن فرضی شکل نمی‌گیرد و هیچ جریان پوپولیستی بدون هم‌ارزسازي مطالبات مردم به‌راه نمی‌افتد.

این تئوری در دستگاه پوپولیسم ایرانی قلب ماهيت پيدا مي‌كند و به‌جای احقاق حق، در سوداي بهره‌گیری از تئوری‌اش برای رسیدن به قدرت است. آینه تمام‌نمای این ترفندِ کارگرافتاده، محمود احمدی‌نژاد بود. اینک پوپولیسم ایرانی از جایگاه اصلی‌اش، رسانه‌های اصولگرا سر درآورده است. آنها با ایجاد هم‌ارزی کاذب ميان مطالبات مردم و مقاصد مقطعي خود، درصددند خواسته‌های معوق‌مانده از دولت قبل را هم‌ارز کرده و از دل آن پوپولیسم تقلبی راه‌اندازی کنند، پس مي‌كوشند به افكار عمومي چنين القا كنند كه روحاني با احمدي‌نژاد فرق چنداني ندارد و تنها اين حاميان احمدي‌نژادند كه دچار تحول شده‌اند. جاي شگفتي نيست رسانه‌های اصولگرایی که تا سه‌سال پیش از اشتباهات فاحش دولت چشم‌پوشی می‌کردند و خود را به ندیدن می‌زدند، اینک چنین تیزبین شده باشند.

و بی‌دلیل نیست که این روزها رسانه‌های اصولگرا نگران معیشت مردم، مسکن، بیمه و سلامت آنها باشند. اصولگرایان با هم‌ارز قراردادن مطالبات مردمي و منافع سياسي، به‌جای آنکه پاسخ‌گوی اشتباهات گذشته‌شان باشند، در قامت پرسشگر و منجی ظاهر مي‌شوند. پوپولیسم ایرانی حتی در دسته‌بندی مطالبات برای عوام‌فریبی نیز ناکارآمد است، زیرا در این مطالبات هرگز سخنی از کارنامه نهادهای خارج از قوه مجريه و شهرداری‌ها که مردم بیش از هر چیز دیگر آماده شنیدنِ عملکرد آنها هستند به میان نمی‌آید.

پوپولیسم ایرانی حتی در قامت عوام‌فریبی هم نمی‌تواند كاري از پيش ببرد، زيرا ناگزیر است در برابر بسیاری از مطالبات سکوت اختیار کند و از برپایی بینشی پوپولیستی به معنای واقعی كلمه ناتوان است و در این عقیم‌بودگی است که عامدا به‌سوی قلمروگذاری و قلمروزدایی تخریب روی می‌آورد و از اهداف برانگیزاننده واقعی دور می‌شود. پوپولیسم ایرانی، دستگاه تخریبی است برای تخریب ماشین دولت و چهره‌های متنفذ سیاسی که خطری جدی برای اصولگرایان هستند. بازتولید این تئوری و گفتمان آن به عملکردی دامن می‌زند که چون مسبوق به سابقه است نمی‌تواند اعتماد مردم را جلب کند و چه‌بسا به خلق سیاستی ارتجاعی بينجامد.

با نگاهی گذرا به تاریخ مخالفان دولت اصلاحات به‌وضوح این نکته پدیدار می‌شود که پوپولیسم ایرانی برای ضربه‌‌زدن‌ مقطعی و به قصد عوام‌فریبی پا‌گرفته و در گذر زمان اثرش را از دست داده و فراتر از این به عکس خود بدل شده است. نمونه بارز آن قیاس جایگاه کنونی احمدی‌نژاد با هاشمی‌رفسنجانی است که احمدی‌نژاد در تمام دوره ریاست‌جمهوری‌ خود پيوسته به چهره او خنج مي‌کشید.
برچسب ها: روحانی پوپولیسم
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۹
مردم ما مشکل معیشت دارند،تا زمانیکه این مشکل هست هیچ کس از پوپولیست بدش نمیاد!!
آقای روحانی گفت چنان رونق اقتصادی ایجاد کنم که مردم این یارانه رو نیاز نداشته باشند،پس کو اون رونق اقتصادی و درامد سرشار!!!!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو