فرارو- محمدپارسا، دانشآموز دبیرستانیِ کرمانشاهی، به لیست خودکشیِ دانشآموزان در سال جاری پیوست. او چندروز پیش و پس از زنگ تفریح اول به دستشویی مدرسه رفت و خود را با کمربندش حلقآویز کرد. او سیزدهمین نوجوان دانشآموزی بود که با کُشتنِ خودش زنگ خطرِ خودکشی در افراد کمسنوسال را دوباره به صدا درآورد. با مرگِ محمدپارسا هنوز بحث بر سرِ این است که کدامیک بیشتر از همه دانشآموزان را به فکر خودکشی میاندازند؛ فضای مدرسه یا محیط خانه؟
به گزارش فرارو، تنها چندروز قبل از دانشآموز 13ساله کرمانشاهی دختری یزدی خودش را از آخرین طبقه آپارتمان به پایین پرتاب کرده بود. قبلتر از او پسر 11ساله تهرانی با روسری مادرش خود را از چارچوب در بالکن حلقآویز کرد؛ آنهم در فصل امتحانات.
آذر، آبان، مهر، شهریور، تیر و خردادماه هم دانشآموزان دختر و پسر دیگری با دست خودشان به زندگی خاتمه دادند.
اوجِ این خودکشیها در آبانماه بود؛ زمانی که خودکشی پنج نوجوانِ 11 تا 16 ساله در شهرهای مختلف سروصدای زیادی بهپا و رسانهها را شوکه کرد. اما ادامه خودکشیها در ماههای بعد پاسخ به دو سئوال را مهمتر کرد؛ کدام عوامل در خودکشی نوجوانان یا دانشآموزان نقش دارد و چه آماری از خودکشی آنها در دست است؟
کنکاش در آمار خودکشی دانشآموزان نتایج زیادی بهدست نمیدهد. گفته میشود ایران به طور کلی رتبه 48 را در خودکشی در جهان دارد. اینکه خودکشی نوجوانان ایرانی در چه جایگاهی قرار دارد چه در آمارهای جهانی و چه در آمارهای داخلی موضوعی مبهم است.
تنها آمار قابل استناد که بارها و بارها رسانهها به آن اشاره کردهاند به پژوهشی برمیگردد که چندسال پیش موسسه رحمان بهدست آورد. طبق این پژوهش در سالهای 81 تا 83 111 کودک اقدام به خودکشی کردند.
پژوهش موسسه رحمان همچنین گفته 57.4 درصد از این کودکان ساکن مناطق جنوب و اطراف تهران و 47 درصد از آنها نیز بیمارانی دارای زمینه اختلال روانی بودهاند.
با اینحال کارشناسان سعی کردهاند تا بنا بر دادههای جهانی و علمی اعداد و ارقامی را برای خودکشی نوجوانان در ایران حدس بزنند. گفته میشود در جهان بهازای هر خودکشی موفق 60 خودکشی ناموفق رخ میدهد.
کارشناسان بنابر این نتیجهگیری محاسبه کردهاند که با توجه به خودکشی سیزده دانشآموز در سال جاری، به طور کلی 780 دانشآموز و نوجوان دیگر اقدام به خودکشی کردهاند.
هرچند که به طور قطعی نمیتوان به این دادهها استناد کرد، اما به گفته تحلیلگران همینمیزان از اطلاعات درباره خودکشی دانشآموزان هم میتواند قابلتامل است.
برای کشف عوامل موثر در خودکشی دانشآموزان، کارشناسان زیادی در ماههای اخیر با رسانهها سخن گفتند. عوامل اجتماعی-روانی، مسائل خانوادگی و سیستم آموزشی چند دلیل ثابت در اظهارنظر این کارشناسان بود.
سعید معیدفر –جامعهشناس- فردگرایی افراطی را عامل مهمی در خودکشی دانشآموزان میداند. او گفته "ما شاهد کمرنگشدن حیات اجتماعی در زندگی کودکان و نوجوانان هستیم".
این جامعهشناس همچنین معتقد است که اگر روند به همین صورت باشد، در آینده شاهد بیگانگی اجتماعیِ بیشتر کودکان و نوجوانانمان خواهیم بود.
سلمان نهادی –روانشناس کودک- در تحلیل این خودکشیها از افزایش حجم تنهایی فرزندان سخن گفتهاست. او گفته فرزندان ساعتها دور از خانواده نگه داشته میشوند و این صرفا یک تنهایی فیزیکی نیست.
همچنین یک مشاور آموزشی پایینتر بودن قدرت مدیریت اضطرابهای محیطی در نوجوانان را عاملی بر رشد انگیزه خودکشی در آنها میداند.
مصطفی فروتن –رفتارشناس اجتماعی و روانشناس- هم عوامل مختلفی شامل فقر، اختلاف خانوادگی، عوامل جغرافیایی، گروه دوستان، هیجان بالا، بیماریهای بیولوژیکی، روانشناختی و روانپزشکی را در خودکشی دانشآموزان دخیل دانستهاست.
اما در این مدت دو عامل اصلی خانواده و مدرسه در رشد انگیزه خودکشی در دانشآموزان بیشتر از سایر عوامل مور توجه قرار گرفتند. اکثر کارشناسان روانشناسی و جامعهشناسی گفتهاند این دو نهاد در چگونگی نگاه نوجوانان به زندگی نقش خیلی پررنگی دارند.
دکتر مهدی ملکمحمد –مشاور و روانشناس- گفته دنیایی نامرئی در جهانبینی کودکان شکل گرفته که میتواند انگیزههای خطرناک را به آنها آموزش دهد. او معتقد است این دنیای نامرئی بهدلیل ضعف آموزشها در خانواده و بهخصوص مدرسه در نوجوانان قوت گرفتهاست.
سعید معیدفر نیز درباره نقش مهم مدرسه در چگونگی رفتار دانشآموزان گفته "در حال حاضر موفقیت در درس و کنکور تبدیل به تنها مهارتی شده که ما به بچههایمان میآموزیم. مهارت با هم بودن، انگیزش اجتماعی معقول و ... به دانشآموزان یاد داده نمیشود".
کارشناسان در حالی به نقش مهم مدرسه اشاره میکنند که معاون پرورشی و فرهنگی وزير آموزشوپرورش معتقد است مدرسه هنوز امنترین جا برای دانشآموزان است.
حمیدرضا کفاش گفته اگر مشاورین مدرسه نبودند تعداد آسیبهایی که حول دانشآموزان شکل میگرفت بسیار بیشتر بود. وی تاکید کرده "نبايد با تكرار مدام هويت دانشآموزی، تمام مسووليت را بر گردن آموزشوپرورش بيندازيم، در چنين موضوعي دانشكدههای روانشناسی، خانوادهها و دستگاههای مختلف مسووليت سنگينی بر گردن دارند".
پیش از این نیز معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفته اینکه رسانهها از لفظ "خودکشیِ دانشآموز" استفاده میکنند باعث میشود که خودکشیها به آموزش و پرورش مرتبط شود.
علی زرافشان همچنین از رسانهها خواسته با این لفظِ خودکشی دانشآموز به این اخبار دامن نزنند، چرا که همینکار هم باعث الگوبرداری خواهد شد.
همچنین رییس اداره مشاوره تحصیلی و تربیتی آموزش و پرورش استان یزد اظهار کرده "بیانصافی است که این حادثه تلخ به آموزش و پرورش نسبت داده شود". رضا کرمینژاد این گفته را در پی خودکشی دانشآموزان یزدی بیان کردهاست.
با اینحال کارشناسان و تحلیلگران نقشِ آموزش و پرورش را در خودکشیهای دانشآموزی پررنگ میدانند.
مهدی سرویهمپا –مددکار اجتماعی-در پاسخ به اینکه نباید نقش آموزش و پرورش در خودکشیها را مهم دانست گفته "آموزش و پرورش چه بخواهد و چه نخواهد در تمام مسائل مربوط به گروه سنی 6 تا 18 سال دخیل است؛ چراکه دانشآموزان نصف زمان روزانه خود را در مدرسه میگذرانند".
به زعم جامعهشناسان و روانشناسان در نظر گرفتن دو عامل مدرسه و خانواده به عنوان عوامل اصلی خودکشی نوجوانان اجتنابناپذیر است.
با اینحال آیا باید دعا کنیم که امسال شاهد خودکشی چهاردهمین دانشآموز نباشیم یا با توجه به تحلیل کارشناسان از خودکشیهای بعدی جلوگیری کنیم؟