bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۸۳۱

اعداد و ارقام در ادبیات دولت نهم

تاریخ انتشار: ۱۷:۵۰ - ۰۵ خرداد ۱۳۸۸


فرارو- دولت نهم مفاهیم جدیدی را وارد فضای سیاسی ایران کرد که یکی از آنها وارونه جلوه دادن واقعیات و بیان آمارهای نادرست است. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این روند این قدر شدت پیدا کرده است که کارشناسان اقتصادی نسبت به از میان رفتن شفافیت و جعل آمار ابراز نگرانی می کنند.

در طول زمانی که دولت محمود احمدی نژاد روی کار بوده است همواره شاهد بودیم که آمارها به گونه ای بیان شده اند که تفاوت بسیاری با واقعیت دارند و این مسئله اینقدر پر رنگ است که پیشتر یکی از شخصیت های سیاسی با طعنه به این آمار ها گفت که انسان گمان می کند در بهشت زندگی می کند نه ایران.

بی شک دولت نهم در حوزه اقتصاد عملکرد قابل قبولی نداشته است و این به نوعی پاشنه آشیل این دولت تلقی می شود اما از همان ابتدا دولت نهم به گونه ای آمار می داد که به هیچ عنوان با واقعیت جامعه سازگار نبود و این روند اغراق در آمارها و وارونه کردن مسائل در ایام انتخابات به اوج خود رسیده است. مواردی که در زیر بیان می شود نمونه هایی از آمارهای شبهه ناکی است که توسط دولت نهم مطرح شده است.

تعداد فقرا
سال گذشته وزیر رفاه دولت نهم با در نظر گرفتن در آمد روزی یک دلار! برای تعیین خط فقر اعلام کرد که در سال هشتادو شش، 49 هزار نفر زیر خط فقر شدید قرار داشتند. این اظهار نظر وزیر رفاه در حالی بود که معاون اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبری رییس جمهوری همان موقع اعلام کرد که بین 14 تا 15 میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند.

علیرغم این مسئله اما کارشناسان اقتصادی معتقدند این 15 میلیون نفر فقیر شامل تعداد افرادی است كه زیر خط فقر خشن هستند و تعداد فقرا حدود 50 درصد جامعه است و 70 درصد جامعه با 40 درصد امكانات و درآمد كشور زندگی می كنند و این شكاف شدید طبقاتی و توزیع درآمد نامناسب باعث شده كه افراد فقیر افزایش یابند و طبقه متوسط كوچك شود و گروهی كوچك با درآمد بالا و امكانات زیاد و اكثریت با درآمد كم و فقر زندگی كنند.

مسئولین امر در دولت نهم بارها با مشخص شدن میزان درآمد برای تعیین خط فقر مخالفت کرده و آنرا بی فایده دانسته اند و در برابر نیز منتقدین علت اصلی این مسئله را بیم دولت نهم برای مشخص شدن میزان واقعی تعداد فقرا قلمداد کرده اند.

نرخ بیکاری
میزان نرخ بیکاری نیز از آن دست مواردی است که دولت آماری غیر واقعی در خصوص آن انتشار داده است. دولت نهم در حالی ادعا می کند که نرخ بیکاری را تک رقمی کرده است که واقعیت جامعه چیز دیگری را نشان می دهد. در طول چهار سال گذشته تعداد بسیاری از کارخانه ها ورشکست شده اند و به خاطر بالا رفتن سرسام آور قیمت مسکن میزان ساخت و ساز افت شدیدی کرد و به این خاطر تعداد زیادی از کارگران این حوزه ها بیکار شدند.

اما دولت نهم که وام های بسیاری در قالب طرح بنگاه های زود بازده به متقاضیان داده است وام های داده شده را در راستای اشتغال زایی در نظر گرفته است که با شکست این طرح و خرج شدن قسمت زیادی از این وام ها در اموری به غیر از تولید و ایجاد اشتغال نمی توان چندان نسبت به آمار ترک رقمی نرخ بیکاری که توسط دولت اعلام شده است خوشبین بود.

در این راستا سال گذشته دکتر برادران شرکا رئیس سابق سازمان منحل شده مدیریت و برنامه ریزی گفت: «اگر ما میزان وام‌های داده شده و به تبع آن میزان اشتغال فرض شده به هنگام ارائه وام را برای ارائه‌ آمار اشتغال ایجاد شده مبنا قرار بدهیم چنین آماری محل اشکال است از طرف دیگر آمارهای متفاوت ارائه شده از سوی مسئولان نیز مساله را پیچیده‌تر کرده است».

میزان درآمد دولت
در دوران دولت نهم قیمت نفت رشد بالایی داشت و به 140 دلار در هر بشکه نیز رسید. این درآمد بالا این امکان را در اختیار دولت قرار داد تا به راحتی اوضاع اقتصادی کشور را سروسامان دهد اما عدم برنامه ریزی صحیح اقتصادی باعث شد دولت نهم به این مهم دست پیدا نکند و به جای پاسخگویی نسبت به عملکرد خود تلاش میکند میزان درآمد خود را کمتر از مقدار واقعی بیان کند.

بانک مرکزی درآمد نفتی دولت نهم را 211میلیارد دلار عنوان کرده است و این در حالی است که وزیر ارشاد دولت نهم چندی پیش این مقدار را 208 میلیارد دلار مطرح نمود اما منتقدان دولت نهم میزان واقعی را چیزی در حدود 270 تا 300 میلیارد دلار می دانند.

درهمین راستا صفار هرندی چندی پیش برای پاسخ دادن به منتقدان دولت ضمن فرافکنی، درآمد دولت میرحسین موسوی را 500 میلیارد دلار عنوان کرد و این در حالی است که درآمد نفتی 8 سال دولت میرحسین موسوی در حدود 100 میلیارد دلار بوده است که چیزی در حدود 170 میلیارد دلار کمتر از درآمد چهار ساله دولت احمدی نژاد است.

سرمایه گذاری خارجی 
برای میزان جذب سرمایه خارجی هم آمارهای ضدو نقیضی عنوان شده است. به گزارش برنا رئيس کل سازمان سرمايه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ايران در يک نشست خبری با خبر نگاران گفت: «جذب سرمايه گذاری خارجی مستقيم طی سال های 80 تا 83 حدود 875 ميليون دلار بوده که اين رقم  با رشد 300 درصدی طی سال های 84 تا 87 به بيش از 7/2 ميليارد دلار رسيده است.» سایت رسمی دولت نیز اعلام کرده است که تا پایان سال 88 جذب سرمایه گذاری خارجی به 4 میلیارد دلار خواهد رسید.

بر خلاف این آمارها اما منتقدان دولت معتقدند که این آمار واقعی نیست و از آنجا که به جز دولت هیچ نهاد دیگری از میزان جذب سرمایه خارجی مطلع نیست نمی توان مقدار واقعی آنرا مشخص کرد. اما چوندر بعضی موارد آمار ارائه شده در این خصوص توسط ارگان های مختلف تفاوت های فاحشی با یکدیگر دارند، کارشناسان امر عنوان می کنند که این مقدار جذب سرمایه گذاری خارجی نیز محل تردید است.

در این خصوص مرتضی الویری شهردار سابق تهران می گوید: «بزرگنمایی آماری از سوی وزیر سابق دولت احمدی نژاد تا جایی پیش می‌رود که میزان سرمایه گذاری خارجی را 11میلیارد دلار اعلام می‌کند در حالی که آمارها و بررسی‌هایی که انجام داده‌ام نشان می‌دهد که وی 50 برابر دروغ گفته‌است و ما هیچ تریبونی برای مشخص کردن این دروغ ها نداریم». 

اینها فقط نمونه هایی از آمارهای غیر واقعی و اغراق شده دولت نهم است واگر دوران چهار ساله دولت نهم به طور دقیق بررسی شود آمارهای بی شماری می توان یافت که واقعی بودن شان جای تردید دارد.

دولت نهم اینقدر در ارائه آمارهای غیر واقعی پیش رفته است که حتی روزنامه اصولگرای جمهوری اسلامی نیز آنرا دست مایه طنز قرار داد و نوشت: «به گزارش خبرگزاری فارس دکتر داودی معاون اول رییس جمهور در مراسم افتتاح کارخانه سیمان ساروج کنگان گفت: «در هر سال از فعالیت دولت نهم تقریبا شش برابر دولت های گذشته کار شده است». یکی آهی کشید و گفت: خدایا برسان یک من برنج و دو من روغن. رفیقش به او گفت: یک من برنج دو سیر روغن می خواهد نه دو من. اولی جواب داد: حالا که خیالیه بگذار چرب ترش کنیم!» 

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ارائه اینگونه آمارها از سوی دولت رشد تساعدی یافته است و این روند به گونه ای است که ناظرین سیاسی نسبت به از میان رفتن شفافیت و بیان حقایق در عرصه اقتصاد ابراز نگرانی می کنند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو