bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۴۱۴

نگاهي به جوابيه ارشاد به مسجدجامعي

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۸


آيا خانه کتاب تغيير نکرده است
در دولت هاي پيشين وقتي قدم به وزارت يا بخش هاي تابع آن مي گذاشتيم با مديران و کارشناسان متخصصي که سالياني در آن زمينه تلاش کرده و دانش و تجربه آموخته بودند روبه رو مي شديم، براي نمونه کتاب ماه دين را حجت الاسلام والمسلمين حسن طارمي اداره مي کرد که کتاب ها و مقالات او در دو دهه اخير در عرصه دينداري و دين پژوهي در رده اول بوده است، مسووليت علمي دانشنامه جهان اسلام قريب بيست سال است بر عهده اوست و حتماً مي دانيد اين دانشنامه منتسب به رهبر جمهوري اسلامي و زير نظر ايشان است.

کتاب ماه تاريخ و جغرافيا را آقاي دکتر خيرانديش رئيس سابق گروه تاريخ دانشگاه شيراز و عضو موثر کتاب هاي درسي مديريت و هدايت مي کرد، سوابق علمي او در اين زمينه آن چنان درخشان است که کسي در آن ترديد ندارد.کتاب ماه ادبيات و فلسفه، کتاب ماه علوم اجتماعي و حتي کتاب ماه کودک توسط مديران ارشد که در نوع خود از اخيار بوده اند، اداره مي شد. 

کتاب هفته را سيدفريد قاسمي و دکتر شکرخواه هدايت مي کردند که سوابق علمي و پژوهشي کم نظير آنها در عرصه مطبوعات بر کسي پوشيده نيست. 

گذشته از همه اينها وزير بسياردان آن دوره يعني آقاي مسجدجامعي از يک خانواده روحاني که چند نسل آن در بين مردم قم و تهران و نجف و مشهد و کاشان به زهد و علم مشهور و مقبول بوده اند برخاسته و همگي در اسلام خواهي و اخلاقيات مشهورند.

نمي خواهم بگويم همه مسوولان و مديران بهترين ها بودند ولي نسبت به دوره دولت نهم وضعيت بسيار بهتر بود. به دليل تجربه و تخصص کساني مثل آقاي طارمي يا آقاميري يا آقاي سميعي بود که چاپ و نشر ديني هم سيري رو به رشد داشت.قبلاً گفتم اگر فهرست مديران سابق و لاحق منتشر شود بسياري از حقايق روشن خواهد شد. 

الان مي گويم، يک جدول ديگر جلوي نام مديران و مسوولاني که در عرصه هاي کتاب حوزه دين کار مي کنند، افزوده شود و طرح ها، نوآوري ها و خلاقيت هاي آنها معرفي گردد.

گذشته از مباحث مديريتي، نکته قابل تامل ديگري در اينجا مطرح شده است؛ جوابيه نويس معتقد است آقاي مسجدجامعي با مبنا قرار دادن پايان سال شمسي در آمارها به اشتباه داوري کرده و آقاي پرويز هم در مصاحبه مي گويد ملاک خردادماه است و در خردادماه آمارها تکميل مي شود.
 
براي اولين بار است که يک مدير فرهنگي از يک سو در عنوان آمار خانه کتاب دست مي برد و از سوي ديگر مبناي آمار را خردادماه فرض مي کند. در حالي که عرف ناشران اين گونه است که آمارهاي خود را تا اسفند و نهايتاً تا آخر فروردين تکميل مي کنند تا اطلاعات لازم را در اختيار مديريت نمايشگاه بين المللي کتاب بگذارند.
 
زيرا نمايشگاه محلي براي گزينش ناشر نمونه، چاپ کتاب کارنامه نشر سال گذشته، تخصيص غرفه و ده ها تصميم گيري ديگر است و هر چه آمار تاليفات و آثار بيشتر شود، ناشر شانس بيشتري خواهد داشت. پاراگراف هاي 15 تا 19 مجدداً به مقايسه آمارهاي چاپ و نشر کتب حوزه دين در دو دوره پرداخته و چنين ادعا مي کند؛ آمار نبايد يک بعدي عرضه شود بلکه بايد همه ابعاد در نظر گرفته شود. فعاليت و سياست هاي اين حوزه بستگي به قواعد و معيارهاي ديگري هم دارد. 

گذري بر کارنامه اسلام خواهي دولت نهم
سخن امثال من با شما همين جاست؛ اولاً در دوره نهم همه چيز و همه بخش هاي نظام جمهوري اسلامي با وزارت فرهنگ و ارشاد همسويي داشته و تعارض ها و جدال هاي گذشته منتفي بوده است؛ ثانياً اين دولت مدعي اسلام خواهي و ترويج اصولگرايي است و با انگيزه ترويج ديانت در سراسر جهان و ضديت با ليبراليسم و سکولاريسم روي کار آمد.
 
از اين رو مهم ترين قاعده و معيار براي آن بايد توسعه فرهنگ ديني و رشد کتاب ديني مي بود. نخستين کاري که از چنين دولتي که شعارهاي اصولگرايي، معنويت گرايي و اسلام خواهي آن گوش هاي همگان را پر ساخته، رشد آمار کتاب و نشريه در حوزه دين و اسلام و تشيع است. اما اکنون بعد از چهار سال شاهد چنين واقعيتي نيستيم. حال بايد در شعارها و عملکرد اين دولت و بخش فرهنگي آن شک کرد يا در توانايي ها و استعدادهاي مديريتي آن يا مساله ديگري هست؟ به هر حال آن معاونت بايد به وجدان بيدار دين پژوهان اين مرز و بوم پاسخ گويد. در جايي از اين پاراگراف نوشته شده؛ بله کاهش بوده ولي چند درصد ناچيز. پرسش امثال من اين است که شما که با رويکرد ترويج اسلام در سراسر جهان و حتي مسلمان شدن چاوس، مورالس، بوش و اوباما آمده ايد، چرا نتوانسته ايد حتي جوان ايراني را از نظر ديني ارضا کرده و کتاب هاي ديني مورد نياز اقشار ايرانيان مسلمان را انتشار دهيد و در اختيارشان بگذاريد، و نسبت به دوره يي که شما مي گوييد سکولارها و ليبرال ها سر کار بوده اند و به اقرار خودتان نه تنها افزايش که فقط «چند درصد ناچيز» کاهش داشته ايد. شما نه تنها نبايد کاهش مي داشتيد، بلکه بايد درصد قابل توجهي رشد مي نموديد. به هر حال کاهشي که شما اقرار کرده ايد و رويه ديگر آن رشدي که در دوره گذشته بوده، گوياي بسياري از واقعيت ها است. به چند فقره از اين واقعيت ها اشاره مي شود.

1- رشد کتب حوزه دين در دوره گذشته نشانگر اسلام خواهي، تدبير و دلسوزي مديران و کارشناسان آن زمان براي ترويج فکر و فرهنگ اسلام، قرآن و عترت است؛

2- کاهش کتب ديني در دوره نهم مبين ناتواني و فقدان تخصص مديران يا کاذب بودن شعارهاي آنها است؛ 3- اگر شاخص هاي ديگري مثل رشد جمعيت، رشد تحصيلات عمومي و تخصصي در ايران، رشد شاخص هاي علم در جهان و بالاخره رشد آمار کتاب دين در جهان اسلام در نظر گرفته شود، لزوماً کتب ديني نسبت به دوره پيشين بايد چندين برابر رشد مي يافت. از اين رو کاهش رشد در سنجش با ديگر شاخص ها نه تنها ناچيز بودن آن را زير سوال مي برد بلکه نشانگر فاجعه يي جبران ناپذير است. 

پاراگراف 19 تا 24 درباره سياستگذاري هاي کلان به ويژه سياست هاي مندرج در برنامه چهارم در ارتباط با چاپ و نشر است ولي در اين جوابيه بسياري از ناشران متهم به دستيابي به ثروت هاي بادآورده و رانت خواري شده اند؛ طبعاً اين اتهام متوجه توليدگران کتب ديني هم هست.
 
اولاً آنچه در اين جوابيه آمده چند نکته را به درستي و شفافيت بيان نکرده است؛ 1- محورها و بندهاي مربوط به چاپ و نشر کتاب حوزه دين در برنامه چهارم؛ 2- کارهاي متناقض دولت اصلاحات با مصوبات برنامه چهارم؛ 3- کارهايي که دولت نهم بر مبناي برنامه چهارم انجام داده است. وزارت ارشاد چرا در سال پاياني برنامه متوجه اين مطلب شده و آن را اعلام نموده است. لابد مي دانيد برنامه چهارم که شما براي اجراي آن اينقدر فخر مي فروشيد در دوره و زير نظر چه کسي نوشته شده و مديران ارشد شما درباره آن چها که نگفته اند. ثانياً حتي يک مورد شنيده نشده که کسي در عرصه کتاب ديني، به اتهام جابه جايي کاغذ و کسب ثروت نامشروع به دادگاه معرفي و محکوم شده باشد.

برچسب ها: مسجد جامعی ارشاد
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین