bato-adv
کد خبر: ۲۳۷۸۷۲
نقد شهرسازانه مسکن مهر

اشتباه مسکن مهر

محمدباقر نادی
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۰۳ تير ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمدباقر نادی*؛ زندگی بشر همواره پر از اشتباه و تجربیات گوناگون است، اما موفقیت از آن کسانی است که از خطاهای خود، تجربه ای برای آینده کسب کنند. در بسیاری از مواقع نیز استفاده از تجربیات دیگران، مشورت کردن و کار کارشناسی برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ راهگشاست و موجب صرفه جویی در زمان می‌شود تا برای یافتن راه حل مناسب روش آزمون و خطا طی نشود.

می‌گویند آخرین اشتباه انسان، بهترین معلم اوست؛ بنابراین، منطقی به نظر می‌رسد که بشر با مرور اشتباهات گذشته، آنها را تکرار نکند. هدف از این نوشته نقد شهرسازانه مسکن مهر می‌باشد تا با شفاف‌سازی و نقد آن، اشتباهات گذشته در بخش مسکن تکرار نشود.

بسیار پیش آمده که تعریف شهروندان و مهندسان شهرساز از شهر متفاوت بوده تا جایی که به جای حل مسائل شهری، مسئله یا مشکل جدیدی ایجاد شده است. اما راه حل درست در مسائل شهری چگونه به دست می‌آید؟

آیا نتایج پروژه‌های شهری با نتایج پیش بینی شده طرح یکسان است؟ اگر نیست چرا اینگونه است؟نقش دولت و شهروندان در موفقیت طرح‌های شهری چیست؟

در کلیات طراحی مسکن مهر آمده است که هماهنگی با بستر طبیعی، فرهنگی و تاریخی شهر و نیز ایجاد تنوع در فرم و نمای بناها برای ایجاد امکان تمایز بناها الزامی است، پس چرا اینگونه نشد و مسکن مهر با مهر و امضای خاص و جدیدی ساخته شد؟

یکی از جواب‌های این قبیل سوالات را می‌توان در تصمیم‌گیری‌های از "بالا به پایین" جستجو کرد، چرا که امروزه ثابت شده مدیریت از "پایین به بالا" می‌تواند در پاسخگویی به مسائل شهری بهتر عمل کند و شهروندان، خود بهتر می‌توانند درباره مسائل شهری تصمیم بگیرند؛ زیرا شهروندان قرار است در شهر زندگی کنند.

در مسائل و مشکلات شهری، ازجمله بخش مسکن، مداخله مستقیم دولت اشکالاتی از جمله، برهم خوردن پیوندهای اجتماعی و روابط همسایگی، گسترش اسکان غیر رسمی، تامین اعتبار مالی و طولانی شدن پروژه را به دنبال دارد؛ در حالی که نقش تسهیل‌گری و تأمین خدمات و زیرساخت‌ها توسط دولت و مشارکت شهروندان در این بخش، به کاهش چشمگیر چنین مشکلاتی می‌انجامد؛ چراکه دولت می‌تواند با استفاده از تسهیلات مناسب، خود شهروندان را به ساخت مساکنی در داخل شهر تشویق کند. بدین ترتیب با مشارکت شهروندان در ساخت و سازهای شهری، حس تعلق آن‌ها به شهر افزایش یافته و موجب می‌شود آنها خود، در جهت توسعه و پیشرفت شهر گام بردارند.

در پروژه مسکن مهر قرار بر این بود که واحدهای مسکونی در مکان‌های قابل سکونت و دارای خدمات زیربنایی تامین و احداث شود اما این‌گونه نشد تا مشکلاتی همچون تأمین زیرساخت‌هایی مانند دسترسی به آب، برق، گاز، فاضلاب و...، در این مکان‌ها وجود داشته باشد.

با نگاهی وسیع‌تر به این پروژه، عدم وجود فضاهای عمومی(پاتوق‌های اجتماعی) و نبود خدمات روبنایی مانند مدرسه، مسجد و فروشگاه، عدم محوطه‌سازی، ورودی نامناسب شهرک، عدم وجود ارزش‌های معمارانه، نبود فضاهایی برای حضور شهروندان و بازی کودکان و...، مشخص می‌کند که مسکن مهر دیدی کالبدی به شهر داشته و واحدهای مسکونی صرفاً خوابگاهی ایجاد کرده است و ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سایر ابعاد شهری را در نظر نگرفته به طوری که حتی نمی‌توان نام شهرک را برآن گذاشت.

از چهار عامل اصلی یعنی زمین، سرمایه، مصالح و مدیریت که در تولید مسکن نقش دارند، کاهش قیمت زمین در تولید مسکن، نقطه قوت طرح مسکن مهر محسوب می‌شود ولی آن هم متاسفانه به نحو مناسبی انجام نشد چراکه زمین‌هایی در حاشیه و دور از مرکز شهر برای احداث مساکن مهر در نظر گرفته شدند.

استفاده از زمین‌های بایر اطراف شهر و بی توجهی به زمین‌های قابل ساخت داخل شهر که نمونه بارز مدیریت "از بالا به پایین" و بی‌توجهی به مشارکت شهروندان است، علاوه بر تحمیل هزینه‌های گزاف نگهداری از شهر بر مدیریت شهری و شهروندان؛ مصرف بی رویه زمین شهری که منبع تجدید ناشدنی است، اتلاف منابع انرژی و زیرساخت‌های شهری و رشد ناموزون و غیر قابل کنترل شهرها را به دنبال دارد که هریک به صورت جداگانه جای بحث فراوان دارد.

با نگاه زیبایی شناسانه به پروژه مسکن مهر، می‌توان گفت مسکن یک پدیده انسانی است و نمی‌تواند در قالب‌های یکسان قرار گیرد و خوش نشان دهد؛ زیرا یکنواختی الگوی آن موجب گمگشتگی در فضای آن می‌شود. همچنین برحسب آب و هوا، شیب زمین و سایر ویژگی‌های اقلیمی هر شهر، شیوه ساخت و سازها باید متفاوت باشد.

مسکن مهری‌ها به شرایط فرهنگی و اجتماعی متقاضیان آن‌ها نیز بی توجه بوده اند؛ چراکه ساخت فرهنگ‌های شهری صدها سال زمان نیاز دارد و نباید خرده فرهنگ‌های گوناگون را که پیامدهایی به دنبال دارد درکنار هم ساکن کرد.

این پیامدها برای شهرهایی با جمعیت کمتر ممکن است قابل چشم پوشی باشد؛ زیرا افرادی که درآنجا ساکن می‌شوند از خود شهر هستند و فرهنگ افراد در شهرهای کوچک تفاوت چندانی ندارد، اما در حاشیه شهرهای بزرگ احتمالا مشکلاتی از قبیل افزایش جرم‌خیزی در این مناطق را به دنبال خواهد داشت که البته گذر زمان و ساکن شدن افراد در آنها، تحقق یا عدم تحقق مطلب فوق را مشخص می‌کند.

در مجموع می‌توان گفت تجربیات شهرسازی نشان داده است سیاست دخالت مستقیم دولت، آن هم با این حجم وسیع نمی‌تواند راه حل‌های مناسبی برای مسائل و مشکلات شهری ارائه دهد، همچنان که در سیاست‌های ابلاغی امام خمینی(ره) نیز آورده شده است که مسکن را خود مردم بسازند، اما در مسکن مهر، مسکن را دولت ساخت.

بنابراین انتظار می‌رود که استفاده از تجربیات داخلی و خارجی در حوزه مسکن، منجربه احداث پروژه‌های موفق مسکونی توسط خود شهروندان شود و تجربیات گذشته حوزه مسکن، آخرین آزمون و خطا برای رسیدن به مسکنی متناسب با فرهنگ شهر و ساکنان آن، مسکنی با هزینه‌های معقول و صرفه اقتصادی گردد.

گر ازین منزل ویران به سوی خانه روم/ دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم


*دانشجوی شهرسازی

مجله خواندنی ها
مجله فرارو