رییسجمهور کشورمان با تاکید بر اینکه اساتید و فرهیختگان یک سرمایه برای کشور محسوب میشوند، گفت: چرا این واقعیت را باور نمیکنیم که ایران از آن تمام ایرانیان جهان است.
فرارو- رییسجمهور کشورمان با تاکید بر اینکه اساتید و فرهیختگان یک سرمایه برای کشور محسوب میشوند، گفت: چرا این واقعیت را باور نمیکنیم که ایران از آن تمام ایرانیان جهان است.
حجتالاسلام و المسلمین روحانی رییسجمهور کشورمان در مراسمی که به مناسبت سی و سومین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، با تاکید بر اینکه دانشگاه آزاد اسلامی قدمی مهم برای توسعه فضای علم و دانش در کشور بود، خاطرنشان کرد: آغاز راه تاسیس دانشگاه آزاد، با مشکلات فراوانی توأم بود و در آن روزها شعارهایی مبنی بر اینکه همه چیز باید دولتی باشد در کشور حاکم بود.
گزیده اظهارات روحانی را در ادامه میخوانیم:
اگر در آن زمان همت، تلاش و پیگیری آیتالله هاشمی رفسنجانی و موافقت امام(ره) نبود شاید تأسیس چنین دانشگاهی در آن روزگار کاری غیرممکن بود.
در آن زمان همه حرفها این بود که آموزش باید رایگان باشد، خیلیها به یاد دارند که در آن شرایط بزرگانی همچون مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی این کار را آغاز کردند.
آیتالله هاشمی یکی از سرداران انقلاب اسلامی بودند و در پیروزی این انقلاب نقش بسزایی داشتند، آیتآلله هاشمی برای استقرار انقلاب اسلامی تلاش بسیاری کرده و در شورای انقلاب و ساماندهی و شکلگیری مجلس شورای اسلامی و هماهنگی میان قوا در شرایط حساس سالهای پس از انقلاب و همچنین در جنگ تحمیلی و پیروزی رزمندگان ما در برابر تجاوز دشمن اقدامات بسیار موثری انجام دادند.
در کنار خدماتی که آیتالله هاشمی انجام دادهاند بیتردید تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی یکی از برگهای زرین تلاشهای ایشان برای کشور محسوب میشود.
انجام این کار در کشور و تلاش برای تاسیس و پیشرفت آن صبر و تحمل بسیاری را میطلبد،اگر عدهای با چنین طرحهایی مخالفت میکنند ممکن است قصد و غرض بدی نداشته باشند و فقط تفکرشان اینچنین باشد.
تا این تفکرات به هم نزدیک شوند و بتوانیم در مسائل اصلی کشور به اجماع نظر برسیم هنوز مقداری فاصله داریم، دانشگاه آزاد اسلامی این اصل را ثابت کرد که چنانچه هر کاری را ولو کارهای علمی و فرهنگی و آموزشی را به مردم، صاحبنظران و مختصصان آن رشته واگذار کنیم، آن کار بهتر و سریعتر به هدف خود میرسد.
اگر کاری که دانشگاه آزاد اسلامی در طول 33 سال انجام داده است را دولت بر عهده میگرفت اولا بودجه لازم برای این کار را نداشت، ثانیا بروکراسی دولت نمیگذاشت که چنین کار عظیمی در این مدت انجام بگیرد.
در زمان تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی عدهای حتی از نمایندگان مجلس اول که با لحنی تندتر صحبت میکردند معتقد بودند که این دانشگاه، دانشگاه سرمایهداران کشور است. در آن زمان اینگونه به نظر میآمد که میخواهیم دانشگاهی تاسیس کنیم که در آن فقط آنهایی که وضع مالی بهتری دارند وارد شوند اما امروز مشاهده میکنیم که آنهایی که در این دانشگاه درس خوانده و آنهایی که درس میخوانند جزو کدام طبقه از جامعه هستند.
من معتقدم که هنوز حوزههای علمیه ما در زمینه آزادی در بحث از دانشگاههایمان جلوتر هستند. در حوزههای علمیه شاگردان به راحتی در برابر اساتید خود انتقاد و ایستادگی میکنند و حرف میزنند اما ممکن است در دانشگاهها آنقدر آزادی وجود نداشته باشد که چنین فضایی حاکم شود.
اگر از دانشگاهها استقلال و آزادی را بگیریم در آن زمان دانشگاه مرده است البته باید در دانشگاهها اخلاق حاکم باشد و هویت دینی و ملی مورد احترام قرار بگیرد اما در دانشگاهها باید آزادی، استقلال علمی و آکادمیک برقرار باشد.
باید از فضاهایی که در آن عده ای میخواهند در دانشگاهها دخالت کنند تا حد امکان خارج شویم.
باید بگذاریم دانشگاهها روی پای خود بایستند، من از روز اول همواره در شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کردهام که وظایف این شورا باید محدود شود و باید بگذاریم که دانشگاهها روی پای خود بایستند چرا که اساتید هم بهتر بلدند و هم میدانند که در دانشگاهها چه خبر است. آنها از دیگران دلسوزتر هستند.
در سفر به نیویورک شاهد علاقهمندی بسیاری از اساتید و دانشجویان خارجی به ایران و حضور در ایران بودم. لازم و ضروری نیست که چنین افرادی در ایران بمانند بلکه باید در کشور فضایی فراهم کنیم که این افراد در رفت و آمد باشند. باید با اساتید و فرهیختگان و نخبگان سراسر کشور ارتباط برقرار کنیم.
گاهی هنگامی که استادی وارد کشور میشود فردی به دلایل واهی گذرنامه وی را میگیرد و از او پرسشهایی مطرح میکند. کافی است به فردی بگوییم که برای پاسخ به پرسشهایی وارد اتاقی شوید. در آن زمان دیگر مرغ از قفس پریده است.
چرا برخی از مامورین آنقدر به خود حق میدهند و کدام قانون به آنها میگوید که در برابر یک استاد و فرهیخته و سرمایهای ماندنی اینگونه برخورد کند، چرا به اساتید خود احترام نمیگذاریم و چرا این واقعیت را باور نمیکنیم که ایران از آن تمام جهانیان است.
تمام ایرانیان به سهم خود مالک و صاحب این کشور هستند و کشور برای همه جمعیت ایرانی است. در مورد آنها هیچ کس جز قانون نمیتواند برخورد کند.
گاهی اتفاق میافتاد که در برخی مقاطع در دانشگاههای دولتی تنگنظریهایی ایجاد میشد و این موجب میشد که یک استاد نتواند کرسی خود را حفظ کند.
در برابر استاد و صاحبنظر مقداری سعه صدر داشته باشیم، دانشگاه آزاد اسلامی در مقاطعی با جذب و استفاده از برخی اساتید موجب حفظ سرمایهها در کشور شد.
زمانی فردی برای استخدام مراجعه میکند نباید از او پرسیده شود که در کدام دانشگاه درس خوانده است بلکه باید از او سوال شود که نزد کدام اساتید درس خوانده است.
بدترین زمان برای یک دانشگاه آن است که دانشگاهی ساکت، آرام و ناظر باشد و فقط مسائل و مشکلات جامعه را نگاه کند. باید فضایی فراهم شود که دانشگاههای ما حضور و مشارکتی جدی در جامعه داشته باشند و احساس وظیفه کنند.
دانشگاهها باید حرف بزنند، نقد کنند و مشارکت و حضور داشته باشند، گرچه ممکن است دانشگاهیان با بقیه نهادها مشکلی داشته باشند و مثلا از قوه قضاییه بترسند و یا در مورد مجلس ملاحظاتی را لحاظ کنند اما از آنجایی که دیواری کوتاهتر از دولت وجود ندارد دانشگاهیان میتوانند از دولت انتقاد کنند.