bato-adv
کد خبر: ۲۳۱۴۶۰
پس از توافق هسته‎ای روابط دو خصم به کدام سمت می‌رود؟

دو راهی پیش روی ایران و آمریکا

فرارو- تعامل یا تقابل؛ این دو راهی است که پیش روی مناسبات تهران – واشنگتن پس از توافق جامع هسته‌ای قرار گرفته است. اینکه دو کشور کدام مسیر را پیش می‌گیرند هنوز محل تردید است و موضوع بحث در محافل سیاسی و رسانه‌ای.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۷ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴
فرارو- تعامل یا تقابل؛ این دو راهی است که پیش روی مناسبات تهران – واشنگتن پس از توافق جامع هسته‌ای قرار گرفته است. اینکه دو کشور کدام مسیر را پیش می‌گیرند هنوز محل تردید است و موضوع بحث در محافل سیاسی و رسانه‌ای.
 
به گزارش فرارو، اخیرا مناسبات تهران – واشنگتن پس از توافق جامع هسته‌ای به موضوع تحلیل و تفسیر برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای قرار گرفته است که در وهله نخست این اتفاق حکایت از آن دارد که در سطح نخبگان آمریکایی توافق جامع و نهایی هسته‌ای با ایران قطعی به نظر می‌رسد.

بر پایه این قطعیت است که اکنون آینده مناسبات و روابط دو کشور به موضوع مورد بحث و تحلیل تبدیل شده است و از مقامات سابق و تحلیل گران و کار‌شناسان مسائل بین‌المللی تا مقامات و سناتورهای کنونی را بر آن داشته است که درباره آن اظهار نظر کنند.

در همین حال چندی پیش اندیشکده «صلح» آمریکا میزبان برخی مقام‌های اسبق این کشور و کار‌شناسان بین‌المللی پیرامون گفت‌وگوهای ایران و ۶ قدرت جهانی و تاثیر آن بر روابط تهران و واشنگتن بود.

در این نشست که افرادی چون «جیم اسلاتری» نماینده اسبق مجلس نمایندگان آمریکا، «مایکل سینگ» تحلیلگر سابق اندیشکده «امنیت ملی» و نیز «هوارد برمن» رییس اسبق کمیته امور خارجی سنای آمریکا و برخی دیگر حضور داشتند به بحث در زمینه آینده مذاکرات ایران با قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا پرداختند.

در این نشست عمده حاظران و سخنرانان تقریبا یک نظر واحد داشتند و مدعی بودند که نمی‌توان انتظار گشایش در مناسبات تهران – واشنگتن پس از توافق جامع را داشت.

به گفته مایکل سینگ «منافع ایران و آمریکا در موارد بسیاری با هم متفاوت هستند بنابراین گشایش بزرگ در روابط بین این دو کشور بعد از توافق بعید است.»

روز گذشته نیز جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه و رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در گفت‌و‌گو با شبکه تلویوزیونی سی‌ان‌ان در اظهاراتی مشابه اتحاد آمریکا و ایران پس از توافق هسته‌ای را توهم خواند.

این در حالی است که پیش از این نظرات و تحلیل‌هایی متفاوت با آنچه مقامات و تحلیلگران دیروز و امروز آمریکایی بیان کرده‌اند نیز مطرح شده است.

بسیاری از تحلیلگران در ایران و آمریکا معتقدند که توافق هسته‌ای، پس از چندین دهه خصومت و دشمنی میان ایران و آمریکا، می‌تواند فرصت‌های بی‌سابقه‌ای برای «بهبود تدریجی» این روابط تیره‌وتار ایجاد کند و در صورت دستیابی به توافق جامع هسته‌ای دوکشور می‌توانند گام‌های هرچند در ابتدا کوچک و آهسته، اما رو به رشدی در جهت از بین بردن این دشمنی دیرینه بردارند.

در همین حال پس از تفاهم لوزان مقام معظم رهبری در جمع مداحان با تأکید بر اینکه مذاکره با آمریکایی‌ها فقط در مورد موضوع هسته‌ای است و نه هیچ موضوع دیگری خاطرنشان کردند: البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته‌ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های خود دست بردارد، این تجربه را می‌توان در مسائل دیگر ادامه داد.

این سخنان رهبری ایران بازتاب گسترده‌ای در محافل سیاسی و رسانه‌ای جهان داشت و انتظارات از تاثیر توافق جامع هسته‌ای بر مناسبات تهران – واشنگتن را افزایش داد.

با این حال با اظهارات اخیر مقامات دیروز و امروز آمریکا، این انتظار کاهش پیدا کرده است و این سوال را بیش از پیش برجسته کرده است که به واقع مناسبات دو کشور پس از این توافق چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد.

توافق هسته‌ای، پلی برای نزدیک شدن ایران و آمریکا
یک استاد روابط بین الملل دانشگاه برخلاف مقامات و تحلیلگران آمریکایی معتقد است که این توافق می‌تواند پلی برای نزدیک شدن ایران و آمریکا به یکدیگر شود.

علی بیگدلی، با بیان این مطلب در گفت‌و‌گو با فرارو درباره آینده مناسبات ایران و آمریکا پس از توافق جامع هسته‌ای گفت: استراتژی جدید آمریکا و مخصوصا استراتژی جدید دولت باراک اوباما، نگاه محدود به خاورمیانه به نگاه معطوف به شرق تغییر پیدا کرده است.

وی افزود: با گسترش توان و قدرت سیاسی، امنیتی – نظامی چین، بازگشت جزایر استراتژیک ماکائو و هنگ کنگ از انگلیس به چین و پارامترهای جمعیتی و موقعیت ژئو استراتژیک و گسترده چین سبب شده است که تصمیم سازان سیاسی – اقتصادی و امنیتی آمریکا در پی تدوین یک استراتژی نوین در قبال منطقه شرق آسیا با هدف مهار چین باشند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به اینکه نیاز آمریکا به نفت خاورمیانه به پشتوانه منابع نفتی حاصل از سنگ‌های رسی یا به تعبیر دیگر «انقلاب نفتی شل» کاهش پیدا کرده است، خاورمیانه به لحاظ سیاسی جایگاه استراتژیک خود را نزد تصمیم گیران و تصمیم سازان در کاخ سفید از دست داده است و شرق آسیا و خاور دور از اهمیت استراتژیک و ژئوپلوتیک برخوردار شده است.
 
بیگدلی تصریح کرد: از این رو آمریکا پیش از کاهش تمرکز خود بر خاورمیانه نیازمند است که در دوره حساس برای گریز از بحران گذار خاورمیانه با کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران وارد تعامل شود و زمینه برقراری ثبات در این منطقه را فراهم آورد.

وی افزود: با توجه به برخی اشتراک منافع ایران و آمریکا در خاورمیانه دو کشور پس از توافق جامع هسته‌ای چاره‌ای جز تعامل و همکاری در برخی موضوعات از جمله مقابله با تروریسم ندارند.

این استاد دانشگاه گفت: اما پیش از آن نیاز است که دو کشور به یک فهم مشترک و جلب اعتمادی دست پیدا کنند که توافق هسته‌ای می‌تواند به مبنای این فهم مشترک تبدیل شود.

بیگدلی افزود: از سوی دیگر باراک اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود تاکید کرده بود که در حوزه سیاست خارجی در مورد رابطه دو کشور ایران و کوبا تصمیماتی خواهد گرفت و تلاش خواهد کرد پرونده این دو کشور را در همین دوران به یک سرانجامی برساند.

وی ادامه داد: اوباما در مورد پرونده رابطه با کوبا گام‌های موثری تاکنون بر داشته است و تا حدود زمینه از سرگیری و عادی شدن روابط واشنگتن – هاوانا را فراهم کرده است.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: با توجه به افت محبوبیت اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری او تلاش خواهد کرد که حتما در مورد پرونده دوم در حوزه سیاست خارجی هم تصمیمات مهمی را اتخاذ کند که این تصمیمات می‌تواند و به نوعی آن را به سرانجام برساند که این تصمیم می‌تواند برای حزب دموکرات در پایان دوران ریاست جمهوری اوباما به یک برگ برنده تبدیل شود.

وی تصریح کرد: از این رو معتقدم که با توجه به علاقه‌مندی آمریکا برای واگذاری ماموریت برقراری صلح و ثبات به کشورهای منطقه از جمله ایران و همچنین عمل به تعهدی که اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود در مورد تعیین تکلیف پرونده روابط با ایران داده بود، مذاکرات هسته‌ای و توافق جامع می‌تواند به پلی برای نزدیک شدن بیشتر تهران – واشنگتن تبدیل شود.

بیگدلی در مورد اینکه مخالفت‌های مطرح شده در محافل سیاسی و رسانه‌ای آمریکا تا چه اندازه می‌تواند این پل را سست کند گفت: در آمریکا سیاست‌ها سیال هستند و هیچ تاکتیک و استراتژی ثابتی جز تحقق منافع ملی وجود ندارد. بنابراین اظهار نظر‌ها و بیان مخالفت‌ها نمی‌تواند مسیر سیاستی را برای حصول منافع ملی تغییر دهد.

وی در خاتمه گفت: زمانی که این واقعیت روشن شود که برای منافع ملی نیاز است که گشایش‌هایی در روابط آمریکا با کشوری انجام گیرد، تندرو‌ترین افراد و گروه‌ها هم دست از مخالفت می‌کشند و تصمیم گیران و تصمیم سازان برای حصول منافع ملی هم راستا می‌شوند و این ویژگی کشورهای دموکراتیک است که می‌توانند به سرعت مسیر خود را به سمت منافع ملی تغییر دهند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
کشوری که از کودتا حمایت و پشتیبانی کرد، کشوری که از دیکتاتور حمایت کرد، کشوری که با انقلاب یک ملت مقابله کرد، کشوری که از صدام جمایت و پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی کرد، کشوری که هواپیمای مسافر بری را با موشک سرنگون کرد، کشوری که مردم یک کشور رو تحریم کرد، کشوری که گروه های تروریستی و داعش را برای کنترل قدرت ایران به وجود آورد و...
با این کشور که هنوز به همان شیوه گذشته بر علیه ما رفتار میکند می توان براساس احترام متقابل رابطه عادی برقرار کرد؟!!!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو