فرارو- «چالش تفسیرها» از بیانیه نهایی مذاکرات لوزان۲ نه فقط میان ایران و قدرت بزرگ جهانی، بلکه در داخل کشور و میان دولت و دلواپسان نیز در جریان است.
به گزارش فرارو، پس از گذشت دو روز از تفاهم در وقت اضافه ایران و گروه ۱+۵ در مذاکرات لوزان۲، که منجر به صدور بیانیهای مشترک که حکایت از حصول توافق بر سر راهکارهای فنی و حقوقی به منظور دستیابی به «توافق جامع» داشت، تفسیرهای متفاوت و متناقضی از این بیانیه ارایه شده است.
برای نمونه از یک سو تیم مذاکره کننده هستهای ایران تاکید دارد که در پایان توافق جامع تمام تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان در رابطه با موضوع هستهای لغو خواهد شد و از سوی دیگر اطلاعیه وزارت خارجه آمریکا درباره تفاهم هستهای حاصل شده با ایران در جریان مذاکرات لوزان حکایت از آن دارد که قرار نیست این تحریمها یکباره لغو شود.
در خصوص صدور قطعنامه شورای امنیت برای لغو قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای ذیل آنها علیه کشورمان، نیز تیم مذاکره کننده هستهای ایران تاکید دارد که در پایان توافق جامع چنین قطعنامهای قرار است صادر شود.
این در حالی است که در اطلاعیه وزارت خارجه آمریکا آمده است که «تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل مرتبط با مسئله هستهای ایران همزمان با تکمیل اقدامات مرتبط با هستهای که نگرانیهای کلیدی (غنیسازی، فردو، اراک، ابعاد احتمالی نظامی و شفافیت) را پاسخ دهد، برداشته میشود.»
در حالی که بیانیه صادر شد و در پایان مذاکرات ۸ روزه لوزان که توسط محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران و فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرائت شد تا حدود زیادی بر صحت اظهارات تیم مذاکرات کننده هستهای ایران تاکید دارد.
ارایه تفسیر متفاوت از توافقات و تفاهمات به خصوص میان ایران و آمریکا موضوع تازهای محسوب نمیشود چرا که پیش از این نیز پس از توافق اولیه هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ در ژنو۳ موسوم به برنامه اقدام مشترک، آمریکاییها تفسیر خاص خود را در قالب فکت شیت ارایه کردند.
اجرای برنامه اقدام مشترک هم تناقض در توافق با اظهارات مقامات آمریکایی را اثبات کرد. به طوری که فکت شیت آمریکاییها درباره برنامه اقدام مشترک تفاوت زیادی با واقعیت توافق میان ایران و گروه ۱+۵ داشت.
عمده دلیل ارایه چنین تفسیرهای متفاوتی از تلاش برای اقناع افکارعمومی داخلی و به خصوص مخالفان تندروی جمهوری خواه با این هدف که نشان داده شود آمریکا در حصول توافق، دست برتر را با اعطای حداقل و کسب حداکثر امتیاز داشته است؛ ناشی میشود.
بر این اساس تفسیرهای متفاوت آمریکاییها از توافقات و تفاهمات هستهای بیشتر مصرف داخلی دارد. هر چند گاهی خوراکی که از سوی دولت آمریکا ارایه میشود در خارج و به خصوص در ایران نیز مصرف میشود.
در همین حال در ایران تندروهای داخلی که از ابتدای آغاز به کار دولت روحانی به دلیل اختلاف عقیده سیاسی و جناحی منتقد رویکرد متفاوت دولت در مذاکرات هستهای بودهاند بیش از آنکه به تیم مذاکره کننده و دولت ایران اعتماد کنند به تفسیر متفاوت آمریکاییها استناد میکنند.
از این رو در حالی که از تفاهم صورت گرفته از سوی
مردم،
ائمه جمعه، برخی مقامات و کارشناسان و صاحب نظرات کشورمان مورد استقبال قرار گرفته است، تندروها و دلواپسان داخلی با استناد به تفسیرهای ارایه شده از سوی آمریکاییها دولت و تیم مذاکره کننده را متهم به پنهان کاری یا همان دروغ گویی میکنند.
در همین حال روزنامه
کیهان در سرمقاله خود مدعی شده است که در مذاکرات لوزان کلاه سرمان رفت. در بخشی از این سرمقاله حسین شریعتمداری نوشت: فقط نیمنگاهی به متن توافق لوزان به وضوح نشان میدهد امتیازاتی که ایران سخاوتمندانه تقدیم حریف کرده است، شفاف و قابل اندازهگیری است اما، آنچه حریف بر عهده گرفته است، مبهم، چندپهلو و تفسیرپذیر است به گونهای که «وعده نسیه» گویاترین تعریف برای آن است.
وطن امروز هم در گزارش نخست ذیل تیتر ۱+۱۲ مدعی شد که اسناد مکتوب از عدم توازن فاحش دادهها و ستاندههای توافق لوزان حکایت میکند.
برخی نمایندگان مجلس در گفتوگو با خبرگزاریها مدعی شدند که این توافق منجر به
انهدام برنامه هستهای ایران شده است.
این در حالی است که منتقدان خارجی برنامه هستهای ایران از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گرفته تا
ری تکیه محقق شورای روابط خارجی آمریکا معتقدند که این تفاهم نه تنها برنامه هستهای ایران را به عقب نرانده است بلکه مهر تاییدی بر حقانیت ایران برای استفاده از برنامه صلح آمیز هستهای زده است.
در همین حال علی خرم، کارشناس مسائل بین الملل در سرمقاله روزنامه
اعتماد نوشت: آنچه دکتر ظریف تاکنون مذاکره و تفاهم کرده، ضامن حفظ صنعت هستهای و حفظشان و قدر و منزلت جمهوری اسلامی ایران در سطح بینالمللی است. وی توانسته تحریمها را ملغی کرده و ایران را شریک بینالمللی کشورهای هستهای قرار دهد.
بر این اساس به نظر میرسد که بار دیگر تمام آنچه که از سوی منتقدان هستهای با استناد به تفسیر متفاوت ارایه شده از سوی آمریکاییها دارد ریشه در اختلافات سیاسی و جناحی و نگرانی از مختومه شدن پرونده هستهای در دولت رقیب دارد.
این در حالی است که امروز محمد باقر قالیباف شهردار تهران در سرمقاله روزنامه
همشهری این روکرد را خیانت به آرمانهای دانست و نوشت: موضوع مذاکرات هستهای یک موضوع ملی و فراجناحی است و تحلیل و موضعگیری درباره آن از عینک منافع و مصالح گروهی و جنــــاحـی بزرگترین خیانت به آرمانهای انقلاب و آینده این ملت و سرزمین است.
قطعا ملاک بیانیه ای است که در یک فضای رسمی در دانشگاه لوزان از طرف آقای ظریف و خانوم موگرینی قراِئت شد