bato-adv
کد خبر: ۲۲۸۶۱۳
روایت نیویورک‎تایمز از مذاکرات با قهوه، شب بیداری و مصالحه

ناگفته‎های خواندنی از لوزان!

فرارو- مذاکرات لوزان یکی از صدها مباحثه انجام شده میان مقامات ایران و آمریکا بود؛ مقاماتی که یکی از سخت ترین مذاکرات مربوط به توافقنامه های کنترل تسلیحاتی تاریخ را پشت سر گذاشتند. اما مسئله اینجا است که چطور دو کشوری که تا این اندازه به هم بی اعتماد هستند توانستند دستیابی به یک توافق را مدیریت کنند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۴
فرارو- مذاکرات لوزان یکی از صدها مباحثه انجام شده میان مقامات ایران و آمریکا بود؛ مقاماتی که یکی از سخت ترین مذاکرات مربوط به توافقنامه های کنترل تسلیحاتی تاریخ را پشت سر گذاشتند. اما مسئله اینجا است که چطور دو کشوری که تا این اندازه به هم بی اعتماد هستند توانستند دستیابی به یک توافق را مدیریت کنند.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، پس از دو سال دیپلماسی محرمانه، افزایش تدریجی تعاملات، هشت روز مذاکرات متوالی و چندین شب بیدار ماندن و مذاکره کردن در لوزان سوئیس- آنقدر فشرده که مقامات در زمان صرف صبحانه مانند کسانی بودند که از یک پرواز 20 ساعته آمده اند- توافقی که روز پنج شنبه نهایی شد مملو از شرط و ماده بود.

این توافق محدودیت های جدی را بر فعالیت های هسته ای ایران اعمال می کند و از نظر تئوریک بازه زمانی برای تولید تسلیحات هسته ای را به یک سال می رساند. هر دو طرف سازش قابل توجهی از خود نشان دادند. این توافق برای آمریکا بدین معنی است که یک ایران مجهز به زیرساخت های محدود هسته ای را پذیرفته است. برای ایران نیز این توافق به معنی پذیرش محدودیت های شدید بر تاسیسات هسته ای و تعهد به آنچه اوباما سرزده ترین رژیم بازرسی های تاریخ  دانسته، خواهد بود.

مطمئنا طی سه ماه آینده کمکش های بیشتری برای نهایی کردن این توافق و تنظیم توافق جامع وجود خواهد داشت. چراکه مذاکره کنندگان با صورت حساب های سرسام آوری هتل بوریواژ را ترک کردند- سوئیت ها دراین هتل برای هر شب بیش از یک هزار و 500 دلار (براساس نرخ ارز در بازار آزاد معادل چهار میلیون و 800 هزار تومان) است.

هرگاه که وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکایی در هتل رفت و آمد می کرد، یک وایت برد نیز با خود حمل می کرد که مقامات ایرانی یا آمریکایی درک خود از مسائل را گاه به انگلیسی و گاه به فارسی روی آن نوشته بودند.

این وایت برد نقش دیپلماتیک مهمی داشت و به دو طرف اجازه می داد پیشنهادات خود را بدون آنکه روی کاغذ آورده شود، مطرح کنند. به گفته چندین تن از مقامات آمریکایی که برای تنظیم این مقاله با آنها گفتگو شد، این مسئله به ایران اجازه می داد بدون ارسال یک سند به تهران برای بازبینی که ممکن بود از سوی تندروها لطمه بخورد، مذاکره کند.

یکی از مقامات کاخ سفید در اینباره گفت: «این ایده یک راه حل با فناوری بسیار پائین بود.» (اما مشکلات خود را هم داشت. یکی از مقامات آمریکا با ماژیک معمولی روی وایت برد نوشت و بعد به سختی توانست ارقام محرمانه طبقه بندی شده را پاک کند.)

و این شرایط بسیار متفاوت از سال نخست ریاست جمهوری اوباما بود که به گفته یکی از مشاوران ارشد وی، مسئله ایران بیش از هر موضوع دیگری در «اتاق وضعیت» آمریکا مورد بحث قرار می گرفت. اوباما در پایان سال نخست به نتایج مهمی رسید. اینکه اگر ایران به بمب دست پیدا کند، «مهار» کلاسیک کارساز نخواهد بود؛ کشورهای عرب سنی، از جمله عربستان نیز تلاش خواهند کرد که اقدامی مشابه صورت دهند. ضمن اینکه استراتژی دولت بوش مبنی بر توقف مذاکرات تا زمان توقف چرخش تمام سانتریفیوژها نیز به نظر بیهوده بود؛ ایران در سال 2003 تنها صدها سانتریفیوژ  فعال داشت، این تعداد در زمان روی کار آمدن اوباما به هزاران سانتریفیوژ رسیده بود و حال بالغ بر 19 هزار دستگاه بود.

تاکید بر برچیدن کامل برنامه هسته ای ایران نیز کارساز نبود؛ این مسئله تنها باعث نابودی مذاکرات پیش از آغاز آن می شد. آمریکا امیدوار بود که با اعمال تحریم های اقتصادی ایران شرایط غرب را بپذیرد. با گذر زمان اما بلندپروازی های اهداف دولت اوباما تقلیل یافت.

اوباما عمیقا بحث مصالحه فنی تا مشکلات سیاسی را بررسی می کرد. وی خلاصه سه پیشنهاد متفاوت در مورد چگونگی تبدیل راکتور آب سنگین اراک به صورتی که این راکتور فعال بماند اما پلوتونیوم لازم برای ساخت بمب را تولید نکند را مطالعه کرده بود. اما با نزدیک شدن ضرب الاجل ها و گذر از آنها، دولت آمریکا مجبور بود که سازش بیشتری داشته باشد. برای مثال بجای اعمال محدودیت های سختگیرانه در طول یک توافق 15 ساله، مذاکره در مورد اعمال سختگیرانه ترین محدودیت ها در یک بازه زمانی حداقل 10 ساله را آغاز کرد.

یک ماه پیش زمانیکه جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا آماده بازگشت به مذاکرات لوزان می شد، فرانسوی ها با صراحت پرسیده بودند که آیا وی و تیمش آنقدر روی این توافق سرمایه گذاری کرده اند که ممکن است برای عدم عبور از ضرب الاجل پایان مارس، دست به سازش های غیرعاقلانه ای بزنند یا خیر.

یکی از مشاوران کری در پاسخ به منتقدان گفت: «شما اینگونه مسائل را می شنوید و دلتان می خواهد بگویید چرا شما ماه ها پای میز مذاکره نمی نشینید تا ببینیم آیا می توانید بهتر عمل کنید؟»

شرمن به عنوان یکی از منظم ترین دیپلمات ها همچنان وایت بردهای خود را به دنبال داشت و این مسئله در تضاد با اتاق های لوکس محل مذاکرات در بوریواژ بود. اما در روند مذاکرات، به نظر می رسید هر مسئله ای که حل می شود، دو مشکل دیگر جایگزینش می شوند.

کری به وضوح حس می کرد که در قفس است: او سه بار به دوچرخه سواری رفت (دو بار مجبور شد برگردد تا به تلفن رئیس جمهور پاسخ دهد). او برای خوردن اسنک خیابانی را در پیش گرفت و نهایتا در کافه ای دیده شد، در حالی که در جشن تولد چند خبرنگار آمریکایی شرکت کرده بود. در داخل اتاق های مذاکره، دستگا اسپرسو مدام روشن بود چراکه ایرانیان و آمریکایی ها سعی می کردند بیدار بمانند.

اما زمانیکه ضرب الاجل 31 مارس رسید، ترک میز مذاکره گزینه درستی نبود. یکی از مقامات ارشد آمریکایی گفت: «مسئله شکل گیری این گردهمایی بود- حال شما می توانید توافق را ببینید. مفاد آن را می دانید اما کنار هم قرار دادن آن، مسئله دیگری است.»
ایرانی ها می دانستند این ضرب الاجل برای کری- که نیاز داشت به کنگره نشان دهد پیشرفت هایی صورت گرفته- اهمیت زیادی دارد اما برای طرف ایرانی اینطور نبود. کری اما همچنان به برنامه زمانی بازگشت خود پایبند بود- شاید به عنوان یک تاکتیک برای فشار. در واقع تیم وی چمدان های برای بارگیری در هواپیما را سه بار بستند چراکه حس می کردند زمان بازگشت نزدیک شده است.

این در حالی بود که پس از یک دور شب بیداری و مذاکره در روز چهارشنبه، زمانیکه از همتای ایرانی وی، محمدجواد ظریف سوال شد که چقدر خوابیده است، او گفت: «دو ساعت و من خوش شانس شان بودم.»

تبادلات پایانی سخت بود. زمانیکه طرف ایرانی تاکید داشت که بخشی از سانتریفیوژهای فوردو را نگه دارد و اوباما پس از آنکه ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا اطمینان داد که این تاسیسات هیچ تهدیدی نخواهد داشت، این امتیازدهی را پذیرفت. 

در مورد راکتور آب سنگین اراک که قرار شد بازطراحی شود، نیز راه حل مسئله به همین شکل به دست آمد. به گفته یکی از مقامات ارشد آمریکایی، مونیز گفت که این راکتور، پلوتونیم در سطحی که برای تولید سلاح استفاده می شود تولید نخواهد کرد و اگر ایران بخواهد تقلب کند، همان موقع قابل کشف است. 

مسئله پیچیده دیگر این بود که طرف ایرانی نمی خواست فهرست کامل موارد مورد توافق منتشر شود. بنابراین توافق شد که هر طرف موارد خود را منتشر کند- البته تا جایی که این موارد به طور مستقیم در تناقض با هم نباشند. اما دو سندی که از اتاق مذاکرات خارج شد، تفاوت هایی داشت. در شرایطی که کری روز پنج شنبه پشت میکروفن از اعمال تمام محدودیت ها بر ایران صحبت کرد، ظریف روایت متفاوتی داشت: «ما به غنی سازی ادامه می دهیم، ما به تحقیق و توسعه ادامه می دهیم، راکتور آب سنگین اراک به روزرسانی می شود و تاسیسات فوردو همچنان باز می ماند.»

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
سطح فکر بعضی ها چقدر .......
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
اول اینکه در اینجور موارد کشور میزبان که ابنجا سوییسه یک مقداری از هزینه ها رو متقبل میشه. دوم و مهمتر ار هر چیزی یه لحظه فکر کنید به هزینه ها و خسارت های اقتصادی اجتماعی و سیاسی که در طول این همه سال به واسطه تحریم ها و انزوای بین المللی به ایران تحریم شد که رقمش سر به صدها میلیارد دلار میزنه. سوم پولهای نجومی بادآورده ای که معدود افرادی در طول این سالها به واسطه شرایطی که به ایران تحمیل شد به جیب زدند و خندیدن و رفتن.حالا اگه کسی عقل درستی داشته باشه میاد صحبت پول هتل بوریواژ لوزان رو پیش میکشه؟!
عباس12
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
هنوز که نه به بار نه به دار
ناشناس
United States
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
هزینه هتل لوزان در مقابل زیانهای ناشی از تحریمها.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
حالا فکر کردی اگه این پول رو به هتل بوریواژ نمی دادن، می دادن به من و شما؟!!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲۲
ناشناس
United States
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
تاسف برای جامعه مدنی‌ ایران که فقط به فکر جلیلی یا ظریف است، ولی نمیداند که برای ۱۰۰ سال دارند ایران را به یک کشور حاشیه تبدیل میکنند، و ما هنوز درگیر مدیر جهانی‌، هاله نور, ظریفه ۷ دولت ح ریفه!!!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
از آمریکا چه خبر؟؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
معلوم هم نیست بد باشه. شما سنگاپور را نگاه کن. ابدا هیچ منابع نداره و کشور کوچک و به قول شما حاشیه ای هست ولی عینا مشابه پیشرفته ترین شهرهای امریکا هست. حتی مالزی که سنگاپوریها مسخره میکنند هم جلوتر از ایران هست.
لیلیوم
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
تاسف برای هموطنانی که در رفتنشان از کشور اگر حرفی نباشد در بیخبریشان از ملت در وطن مانده و تحمل مشکلات کرده بسیار است. شما که طاقت مشکلات را نداشتید و رفتید و الان در یک جامعه پیشرفته با تمام امکانات زندگی میکنید برای این مردم سختی کشیده نسخه نپیچید و اجازه دهید ما هم کم کم مسیر پیشرفت و رسیدن به رفاه معمول یک کشور توسعه یافته را به خود ببینیم و از مزایای آن استفاده کنیم.
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
خوب حساب و کتاب میکنید!دوران اخمدی نژاد هزینه خانوارهای همراه تیم سیاسیون در هر شب چقدر میشد؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
درود ! سودش به مردم نخواهد رسید !
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
این هزینه هتل در مقابل تلاش جهت تعیین سرنوشت ملت ایران چه اهمیتی دارد!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
این گزارش نیویورک تایمزه!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
واقعا موافقم!

خب که چی؟ بنده خدا تیم ایرانی اگه به خودشون بود که هتل سه ستاره و پنج ستاره واسشون توفیری نداشت. از امکانات هتل که نمیخواستن استفاده کنن (و نکردن، مثل بار هتل و اسپا و استخر و امثالهم).

دیگه نمیشد به 7 تا نماینده دیگه گفت پاشید بیاید تو اون یکی هتل که ارزونتره!

این گدا بازی ها اصلا یعنی چی؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
فکر کنم کل هزینه ها (هتل و غیره) با دولت سویس بود. چون چند مرتبه از سخاوتمندی دولت سویس تشکر شد.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
کدام سرووشت، این حرفی است که آن مرد در کله شما وارد کرده است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
آقا صالح 180میلیارد دلاره کجای کاری ......البته 800میلیارد دوره 8 ساله را میگفتی بهتر بود؟؟؟وووو
صالح
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
ابتدا تفریح که نمیکردند، دوم اینکه زن و بچه همراهشون نبردن، و سوم اینکه مثل اونی که اسمشو نمیخوام بیارم زن و بچه هاشون نرفتن توی منهتن برای خرید و اینا، چهارم اینکه کلا میشه 100 میلیون تومن، نمیدونم رحیمی چقدر خورده ولی شما 3000 میلیارد رو تقسیم کنی میشه 30 هزار تا مذاکره دیگه جا داره. پنجم اگه درست بشه 18 میلیارد دلار پول ایران آزاد میشه که فقط مال یکی از بندای توافقه. بازم بگم.
محمد
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
پسر جان 180 میلیارد دلار
هعهه
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
پول هتلي كجاي كار هست !!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
اشتباه مثبت دادم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
مذاکرات هسته ای ظریف
کورتون ها چه می کنند؟ روش عمل اصلی داروهای کورتونی در بدن، سرکوب کردن سیستم ایمنی است! شاید تعجّب کنید ولی واقعیت همین است. کورتون ها وقتی وارد بدن می شوند وارد معرکه جدال بین ارتش دفاعی بدن و مهاجمان خارجی می شوند و نیروهای مسلّح بدن ما را سرکوب و خاموش می کنند و به این ترتیب صلح و صفا برقرار می شود و جنگ خاتمه می یابد! در واقع، مصرف کورتون خیانت به بدن است؛ ایجاد یک آشتی احمقانه و ناپایدار در برابر دشمن غدّار است. کورتون ها در حالی که مهاجمان، در بدن ما فعّال و حاضر هستند، نیروهای دفاعی ما را سرکوب می کنند و به دروغ فریاد می زنند که: « آسوده بخوابید؛ شهر در امن و امان است!» در حقیقت، احساس آرامش و سلامتی بعد از استفاده از داروهای کورتونی، ناشی از پایان جنگ به نفع نیروهای مهاجم است. به راستی انسان عاقل کدام را می پسندد؟ جنگ تمام عیار با مهاجمین که با عوارضی مثل درد و تب و کسالت همراه است تا پیروزی واقعی حاصل شود یا صلحی به نفع دشمن که آرامش و آسایش موقّت – تا حمله بعدی دشمن که چندان دور هم نیست – را به دنبال دارد؟ باید دانست که هر بار مصرف کورتون، حمله بعدی دشمن را نزدیک تر و او را خطرناک تر می کند.
مجله فرارو