bato-adv
کد خبر: ۲۲۷۰۶۰
به بهانه تولد برناردو برتولوچی

فیلم‌هایم را نمی‌بینم که ناامید نشوم!

فرارو- خودش می‌گوید که حال پس از ۵۰ سال فعالیت در حوزه سینمایی و ساخت بیش از ۲۰ فیلم دیگر به یک پیرمرد ایتالیایی رنجور و خسته تبدیل شده است. ترجیح می‌دهد که سال‌های پایانی زندگی‌اش را به زندگی در مناطق کوهستانی بولونیا بگذراند. فیلم ببیند و رمان بخواند و خودش را سرگرم کند. هر چند که به گفته خودش این ریسک وجود دارد که پس از خواندن هر کتابی ایده‌ای جدید در ذهنش جرفه بزند و باز روز از نو، روزی از نو. خودش می‌گوید شخصیتش به فروغ فرخزاد نزدیک بوده است. یعنی کسی که هم شعر می‌سرایید و هم بسیار به فیلم سازی علاقه داشت. برناردو برتولوچی، کارگردان ایتالیایی حال دیگر ۷۵ سال دارد. رمان آخرین ساخته‌اش هم به نام «من و تو» تازه ترجمه شده و به بازار آمده است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۵ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۳
برتولوچی: فیلم‌هایم را نمی‌بینم که ناامید نشوم

فرارو
- خودش می‌گوید که حال پس از ۵۰ سال فعالیت در حوزه سینمایی و ساخت بیش از ۲۰ فیلم دیگر به یک پیرمرد ایتالیایی رنجور و خسته تبدیل شده است. ترجیح می‌دهد که سال‌های پایانی زندگی‌اش را به زندگی در مناطق کوهستانی بولونیا بگذراند. فیلم ببیند و رمان بخواند و خودش را سرگرم کند. هر چند که به گفته خودش این ریسک وجود دارد که پس از خواندن هر کتابی ایده‌ای جدید در ذهنش جرفه بزند و باز روز از نو، روزی از نو. خودش می‌گوید شخصیتش به فروغ فرخزاد نزدیک بوده است. یعنی کسی که هم شعر می‌سرایید و هم بسیار به فیلم سازی علاقه داشت. برناردو برتولوچی، کارگردان ایتالیایی حال دیگر ۷۵ سال دارد. رمان آخرین ساخته‌اش هم به نام «من و تو» تازه ترجمه شده و به بازار آمده است. 

«برناردو برتولوچی» (Bernardo Bertolucci) در خانواده‌ای اهل قلم به دنیا آمد. او بزرگ‌ترین فرزند خانواده و پدرش شاعر، مورخ هنر و منتقد فیلم بود. به دنیا آمدن در چنین محیطی کافی بود تا او را در سن ۱۵ سالگی دست به قلم کند. سیر فرهنگی زندگی‌اش از یک طرف و سوابق پدرش از طرفی دیگر همه کمک راه او بودند تا او را به دانشگاه هنر رم برسانند و چندی بعد از برای نوشتن اولین رمانش چندین جایزه معتبر را برایش به ارمغان بیاورند. 

خوش اقبالی برتولوچی اما به همین نقطه‌های روشن زندگی‌اش ختم نشد. «پیر پائولو پازولینی» با پدرش دوستی‌ای داشت. به همین خاطر نه تنها به او کمک کرد که اولین کتابش را منتشر کند بلکه او را به عنوان دستیار اول خود هم در فیلم «آکاتونه» انتخاب کرد. به این ترتیب پای برتولوچی به دنیای سینما هم باز شد. 

خودش در این باره گفته: «می‌خواستم همانند پدرم شاعر شوم اما پازولینی که قصد ساخت یک فیلم را داشت از من خواست تا دستیار او شوم و من دانشگاه را برای کمک به او‌‌ رها کردم و بدین صورت زندگی سینمایی من و پازولینی آغاز شد.»  
 
به گفته بسیاری حال تنها اوست که از نسل کارگردانان صاحب سبک و جنجالی سینمای ایتالیا باقی مانده است. 

علاوه بر نگاه متفاوتش به فیلم و حرکت در مسیر هنجارشکنی، مصاحبه‌هایش با چهره‌های ایرانی هم یکی دیگر از خبرها بود که تا مدت‌ها داغ بود و بر سر زبان‌ها. از ارتباط و گفتگوی کوتاهش با فروغ فرخزاد گرفته تا تعریف‌هایش از فیلم‌های بهمن قبادی.

برتولوچی: فیلم‌هایم را نمی‌بینم که ناامید نشوم

در سال‌های ۱۹۷۰ دیگر خبری از آن رونق ابتدایی که برتولوچی ورود به سینمایش را با آن آغاز کرد نبود. در آن دوران دیگر سینماگران و کارگردانان مجبور بودند که فیلم‌هایشان را با همکاری با چندین کمپانی آمریکایی، سوئدی، فرانسوی و آلمانی بسازند. 

برتولوچی هم در پشت سر پازولونی و دنبال کردن ایده‌های او، ایده‌های شخصی خودش درباره سینما را پروش می‌داد. ایده‌هایی که اصولا بر مبنای فردیت آدم‌ها و در زمان تغییرات اساسی و اجباری در زندگیشان حادث می‌شد. تغییراتی مانند اتفاقات سیاسی و انقلابی که هیچ راه حل ساده‌ای برای آنان وجود ندارد. واکنش تک تک این شخصیت‌ها به چنین تغییرات بنیادی زندگی. 

این ویژگی را تقریبا می‌توان در تمام آثار برتولوچی دید. با آنکه در آثاری مانند «رویاپرداز‌ها» یک سیر تاریخی و انقلابی روایت می‌شود اما پرداخت شخصیت‌ها در این سیر تحولی از قدرت بسیار بالایی برخوردار است.
 
بار‌ها گفته شده که می‌توان برتولوچی را از نسل کارگردانان نئورئالیست ایتالیا دانست. فیلمسازان در این جنبش سعی در نزدیک شدن هر چه بیشتر به «واقعیت» چه در روایت و چه در فرم را داشتند. ساخت فیلم‌های فروانی با موضوعیت فقر، تورم و بیکاری ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم در نسل اول این جنبش و همچنین توجه به مضامین اجتماعی پس از بهبود وضعیت اقتصادی در دهه‌های بعد همه نتیجه به راه افتادن این جنبش در سینمای ایتالیا بود.
 
برتولوچی اما نسل متفاوت تری از سینمای نئورالیسم ایتالیا بود. او در فیلم‌هایش واقعیت و سمبولیسم را با هم ترکیب کرد. او با سبک جدید و خاصش به مثابه شکافی در سینمای ایتالیا بود. به طوری که نه دیگر در زمره کارگردانان هالیوودی قرار می‌گرفت و نه تماما در چارچوب سینمای واقع گرایانه ایتالیا.


 
در میان ۲۰ فیلم بلندی که ساخت هر کدام به نوعی خبرساز شدند. «دنباله رو» اولین فیلم سیاسی‌اش بود. با آنکه «ژان لوک گدار» که برتولوچی او را مربی و الگوی خود می‌دانست از آن تعریف نکرد اما مورد توجه قرار گرفت. به گفته برتولوچی «من آن موقع معتقد بودم که سینما به دو دوره قبل از گدار و پس از گدار تقسیم می‌شود؛ مثل قبل و پس از میلاد مسیح. بنابراین افکار و اندیشه‌های او درباره فیلم برای من خیلی اهمیت داشت. اما او پس از تماشای فیلم هیچ چیز نگفت و فقط یک یادداشت به من داد و رفت. یادداشت را گرفتم؛ تصویر رئیس مائو بر روی آن بود و همینطور دست خط ژان-لوک که من از روی دست خطی که در فیلم‌هایش می‌دیدم شناختم. در این یادداشت نوشته شده بود: «شما باید با فردگرایی و سرمایه داری بجنگید.» 

فیلم «دنباله رو » علیرغم بی‌اعتنایی گودار به آن، به یکی از تأثیر گدار‌ترین فیلم‌های پس از جنگ جهانی تبدیل شد. برتولوچی با این فیلم نگاهی به گذشته فاشیستی ایتالیا انداخت و اختلال‌های روانی-جنسیتی را در مرکز آن مورد توجه قرار داد. 

 «آخرین تانگو در پاریس»‌اش پر حاشیه‌ترین ساخته‌اش شد. این فیلم اولین تجربه‌اش در خارج از ایتالیا و با ستاره‌های آمریکایی‌ای همچون «مارلون براندو» بود. فیلم پر حاشیه‌اش به علت برخی صحنه‌هایش سال‌ها در ایتالیا و کشورهای دیگر اجازه نمایش نداشت. دولت ایتالیا دستور داد تمام نسخه‌های فیلم را نابود کنند و دادگاه عالی ایتالیا حتی برای برتولوچی حکم زندان تعلیقی صادر کرد. فیلمی که مدل جوانی به نام «ماریا اشنایدر» را با بازی در نقشی غیرمتعارف و تروماتیک در برابر مارلون براندو، به شهرت رساند و در عین حال باعث افسردگی و بیزاری او از سینما شد.

برتولوچی پس از این حواشی‌ها اعلام کرد که «بعد از فیلم آخرین تانگو در پاریس به این نتیجه رسیدم که می‌توانم هر ایده‌ای که به ذهنم می‌رسد را به صورت فیلم درآورم.»

برتولوچی: فیلم‌هایم را نمی‌بینم که ناامید نشوم 
«من فیلم‌های خودم را نمی‌بینیم. فک می‌کنم اینجوری سالم‌تر و امن تره که فاصله‌ام رو حفظ کنم. از ناامید شدن می‌ترسم.»

دیگر فیلم‌هایش هم همچون «ماه» و «زیبایی ربوده شده» اوج ساختارشکنی‌اش بودند. 

اما در میان تمام این فیلم‌های خبرساز «آخرین امپراتور» موفق‌ترین ساخته او نامیده شد. این فیلم اولین فیلم غربی بود که مقامات چینی اجازه ساخت آن را در شهر ممنوعه صادر کردند. 

وی در سال ۱۹۸۷ با فیلم «آخرین امپراتور» برنده ۹ جایزه اسکار شد که جایزه‌ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی هم جزو آن‌ها بود. با این موفقیت برتولوچی اولین کارگردان ایتالیایی شد که توانست اینچنین در اسکار موفق باشد و جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را به دست بیاورد. این فیلم جایزه‌ بهترین فیلم بافتا و بهترین کارگردانی گلدن گلوب را نیز برای وی به‌ همراه آورد.
 
با اینحال در تمام این سال‌ها تمایل او به نوشتن و داستان نویسی از بین نرفت؛ فیلمهایی چون «آخرین تانگو در پاریس» و «زیبایی ربوده شده» براساس داستانی از او ساخته شده است علاوه بر آن یکی از ویژگی‌های فیلم‌هایش هم آن بود که از ادبیات اقتباس می‌کرد اما برتولوچی به داستان‌ها و رمانهایی که از آن‌ها اقتباس می‌کرد و می‌کند وفادار نیست. بلکه آنان را با رویکرد‌ها و دید خاص خودش بازآفرینی می‌کند.  
 
او پس از آنکه «رویارپرداز‌ها» را  در سال ۲۰۰۳ ساخت از ناحیه کمر دچار مشکل شد و پس از انجام چند عمل جراحی و مشکلات ناشی از دیسک کمر به ناچار بر روی صندلی چرخدار نشست. به گفته خودش فکر نمی‌کرد که دیگر بتواند فیلم بسازد. اما پس از ده سال دوری آخرین فیلم‌اش با عنوان «من و تو» را در قالب سه‌بعدی با نگاهی به داستان کوتاهی از «نیکولا آمانیتی» نویسنده ایتالیایی ‌در حالی که تماما بر روی صندلی چرخدار نشسته بود ساخت.
 
 برتولوچی سال ۲۰۱۰ نخل طلای افتخاری جشنواره کن را به پاس یک عمر دستاورد سینمایی کسب کرد، در هفتادمین جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۱۳ در مسند ریاست هیات داوران قرار گرفت و الان هم گفته می‌شود که مشغول کار بر روی فیلم زندگی «کارلو گزالدو»، آهنگساز و قاتل ایتالیایی است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
رویارپرداز‌ها
همین خوبه
هح
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو