bato-adv
کد خبر: ۲۱۴۸۲

مادرانی که دخترانشان را می‌فروشند!

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۴ - ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

در حالی که ششمین سالگرد حمله آمریکا به عراق نزدیک می‌شود، رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی که مقامات آن‌ها مسبب این جنگ بوده‌اند، در گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای به پیامدهای جنگ بر زندگی بخش زیادی از زنان عراقی پرداخته‌اند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «آینده» بی‌بی‌سی در گزارشی می‌نویسد:

«ناديا حسين زني است كه شوهر و 3 برادرش كشته شده‌اند و خانه‌اش نيز به خاكستر تبديل شده و اين در حالي بوده كه پدر و مادر نيز نداشته و بروز اين حوادث منجر به سقط شدن فرزندي كه داشته نيز مي‌شود.

به نوشته بي‌بي‌سي اما در ماه‌هاي بعد از اين اتفاقات، ناديا حسين زجرهاي بيشتري را متحمل شده است. وي هم‌اكنون در يك كمپ پناهندگان زن در مركز بغداد زندگي مي‌كند و روزهاي خود را به آشپزي و غذا دادن به كبوترها مي‌گذارند. اين جا مكاني براي فرار از خطرهاي متعددي است كه در عراق اين‌گونه زن‌ها را تهديد مي‌كند.

وي گفت: "بعد از مرگ شوهرم من موفق به يافتن كاري در يك خانه براي نظافت و آشپزي شدم. مرد صاحبخانه و برادرش چندين بار سعي كردند به من دست پيدا كنند اما من حاضر به اين كار نشدم. برادرزاده‌ام هم كه يك الكلي است، مرا كتك مي‌زد و من را متهم به كارهاي بد مي‌كرد."
ناديا مي‌گويد ساكنان اين كمپ پناهندگان هم‌اكنون خانواده وي هستند، اما وي هنوز هم قبل از اين كه بخواهد كاري را انجام دهد يا به جايي برود، بايد از مسئولان اجازه بگيرد.

داستان وي چندان هم غيرعادي نيست. به دست آوردن آمار دقيق در اين موارد سخت است، اما حتي قبل از حمله آمريكا به عراق در سال 2003 هم صدها هزار زن بيوه در عراق وجود داشتند كه در اثر جنگ ميان عراق و ايران در دهه 1980 شوهران خود را از دست داده بودند. با به اوج رسيدن خشونت‌هاي عراق در سال‌هاي اخير، روزانه حدود 100 زن در عراق بيوه مي‌شدند.

تقريبا در همه جاي بغداد مي‌توان اين زن‌ها را با لباس‌هاي سرتاسر مشكي ديد كه در بيرون مساجد يا نزديكي چراغ قرمزها به گدايي مشغولند. اين زنان روزانه تنها 1 دلار از دولت دريافت مي‌كنند، اما نظرسنجي‌هاي موسسه خيريه اوكسفام نشان داده كه كمتر از نيمي از اين افراد در واقع به اين پول دست پيدا مي‌كنند.

عده زيادي از اين زن‌ها با خشونت‌هاي جسمي و جنسي روبه‌رو شده و عده‌ای از آن‌ها با مرداني ازدواج مي‌كنند كه در حال حاضر داراي همسر هستند. اين در حالي است كه ازدواج موقت نيز در ميان شيعيان مجاز بوده و مي‌تواند تنها چند روز يا چند هفته به طول بيانجامد.

عده كمي از اين بيوه‌ها نيز مرگ به روشي خشن را ترجيح داده و به همين علت بسياري از حملات انتحاري در عراق توسط زن‌ها صورت مي‌گيرد.

ام حريث يكي از زناني است كه براي اين كار آموزش ديده بوده، اما قبل از حمله پشيمان مي‌شود. وي مي‌گويد: "وقتي شوهرم جان خود را از دست داد، من به شدت احساس انزوا مي‌كردم. او هميشه از من مي‌خواست تا يك بمب‌گذار انتحاري شوم. بعد از مرگش مي‌خواستم از آن‌هايي كه او را كشته بودند، انتقام بگيرم."

اكثر زن‌هاي بيوه‌اي كه در بغداد هستند، علاقه‌اي به انتقام ندارند و اتفاقات رخ داده را پذیرفته‌اند.
فعالان حقوق اين افراد معتقدند سخت‌ترين كار اين است كه بيوه‌ها را متقاعد كنيم مستحق زندگي بهتري هستند.

هانا ادوار يك فعال حقوق زن در عراق تخمين مي‌زند كه 40 درصد فاحشگان در عراق را زنان بيوه تشكيل مي‌دهند. بهبود امنيت باعث ايجاد موقعيت‌هايي براي آن‌هايي شده كه درآمد و شوهر خود را از دست داده‌اند. كلوپ‌هاي شبانه در بغداد به تدريج در حال بازگشايي هستند كه در بازديد از يكي از آن‌ها صحنه‌هاي باورنكردني را ديديم.

مردان در پشت ميزها نشسته و مشروب مي‌خوردند و به موسيقي گوش مي‌دادند و رقاص‌هاي زن هم آن‌ها را سرگرم مي‌كردند. تا دو سال پيش هرگونه مشاركتي در اين اقدامات ممكن بود باعث كشته شدن در عراق شود.

خواننده اين كلوپ به ما گفت زنان تنها براي رقصيدن و صحبت با مشتريان در اين جا به كار گرفته مي‌شوند. اما وي مي‌گويد، بسياري از كلوپ‌هاي شبانه ديگر در بغداد در ازاي دريافت پول اجازه رفتن اين زنان با مردها را مي‌دهند.

تعداد مكان‌هايي كه زنان بتوانند در آن‌ها كمكي دريافت كنند در بغداد كم است. در يك مركز به آن‌ها آموزش‌هاي مهارتي مانند آي‌تي و پرستاري داده مي‌شود تا بتوانند كاري پيدا كنند كه با توجه به وسعت اين معضل، به هيچ وجه كفايت نمي‌كند.

از هزاران زني كه از سال 2003 و حمله آمريكا تاكنون بيوه شده‌اند، تنها 120 نفر داراي سرپناهي در يك كانتينر و يا در حومه بغداد شده‌اند.

حيفا رحيم يكي از زنان كانتينرنشين است. او با 7 فرزند و مادرش زندگي مي‌كند و خانواده آن‌ها تقريبا به طور كامل متكي به كمك‌هاي خيريه است.

وي مي‌گويد: "گرماي اين جا در تابستان‌ها وحشتناك است، اما ماندن در اين جا از هيچ بهتر است. "

اخيرا تلاش‌هايي براي تصويب قوانيني براي حمايت مالي از صدها هزار نفر از زنان بيوه در عراق، شده است. اما فعالان حقوق اين افراد معتقدند كه اين زنان بيش از پول به احترام اجتماعي نيازمندند.»

در همين حال تايم هم گزارشي از وضعيت معيشتي زنان عراقي منتشر كرده است.

به نوشته تايم، «"هنده" نام مستعار زني است كه بسياري از قاچاقچيان سكس در عراق او را به اين نام صدا مي‌زنند و گمان مي‌برند كه وي يكي از همان بردگان جنسي است. اما در واقع وي يك فعال حقوق زنان است كه با اين پوشش به آرامي از سال 2006 تا كنون در حال اكتشاف اين دنياي زيرزميني است.

دنيايي كه توسط رؤساي زن اداره شده و در آن مادران فقر زده مجبور به فروش دختران نوجوان خود به اين بازار مي‌شوند. بازاري كه دختران 20 ساله را هم ديگر مناسب اين كار نمي‌داند. جوان‌ترين قربانيان در اين ميان دختران 11 و 12 ساله‌اي هستند كه تا 30 هزار دلار نيز فروخته مي‌شوند و عده‌اي ديگر تنها 2 هزار دلار!

مسير قاچاق اين زن‌ها به مسيرهاي محلي و بين‌المللي تقسيم مي‌شود كه اكثرا منتهي به سوريه، اردن و كشورهاي حاشيه خليج فارس مانند امارات عربي متحده مي‌شود. قربانيان به صورت غيرقانوني با پاسپورت‌های جعلي و يا با ازدواج‌هاي اجباري قانوني قاچاق مي‌شوند. يك زن متأهل حتي با 14 سال سن در صورتي كه با شوهرش باشد، كمتر باعث ايجاد سوءظن مي‌شود. بعد از رسيدن به مقصد اين دختران طلاق داده شده و به كار گرفته مي‌شوند.

كسي آمار دقيق زنان و كودكاني را كه از زمان سقوط صدام حسين در سال 2003 براي بردگي جنسي فروخته شده‌اند را نمي‌داند و هيچ آمار رسمي به دليل زيرزميني بودن اين تجارت وجود ندارد. فعالان عراقي مانند هنده و سايرين تعداد اين افراد را ده‌ها هزار نفر عنوان مي‌كنند. گزارش قاچاق اشخاص وزارت امور خارجه آمريكا در سال 2008 دولت عراق را متهم به عدم مبارزه با اين پديده كرده است.

ماه گذشته دكتر نوال المساريه، وزير امور زنان در عراق در اعتراض به نبود منابع براي دفترش از سمت خود استعفا داد. وي به تايم گفت: "اين وزارت تنها يك پست خالي است. چرا بايد هر روز به سر كار بياریم در حالي كه هيچ منبعي ندارم؟" اما وي هنوز هم معتقد است قاچاق جنسي یك معضل نبوده و پديده‌اي محدود است. وي معتقد است دختران و زناني كه وارد اين كار مي شوند، به انتخاب خود آن را برگزيده‌اند.

يانار محمد، رئيس سازمان آزادي زنان عراق با ابراز ناراحتي شديد از اين عقيده مي گويد: "بايد به كلوپ‌هاي شبانه دمشق برويد تا هزاران هزار زن قاچاق شده را به وي نشان دهم. دولت تاكنون هيچ اقدامي براي محاكمه يا پيگرد قاچاقچيان انجام نداده است.

آتور زني 18 ساله است كه همسر وي پليس بوده و در درگيري‌هاي عراق كشته مي‌شود. پس از گذراندن دوران عده مادر و برادران آتور از قصد خود مبني بر فروش وي به يك فاحشه خانه غيرقانوني در بغداد خبر مي‌دهند. درست مانند دو خواهر دو قلوي بزرگترش. وي به يكي از دوستان پليس شوهرش خبر داده و پليس با حمله به اين محل غيرقانوني همه را بازداشت مي‌كند. آتور 2 سال است كه بدون هيچ اتهامي در زندان است. وي مي‌گويد: آمدن به زندان را به فروخته شدن به چنين جايي ترجيح مي‌دهم.»

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv