حجتالاسلام «مجتبی ذوالنور»جانشین
سابق نماینده ولیفقیه در سپاه با اشاره به اینکه «من حدود 10ساعت با
کروبی مذاکره دونفره طی سه ملاقات داشتم»، گفت: «بار اول زمانی بود که
کروبی برای شرکت در مجلس ختم پدر یا مادر مسوول ستادش به قم آمده بود و پس
از آن تصمیم میگیرد سری هم به منزل صانعی و منتظری بزند، اما مردم متوجه
میشوند و محل اقامت او را در قم محاصره میکنند، از اینرو هر آن، بیم
کشتهشدن او میرفت؛ همزمان با این موضوع من هم بهصورت اتفاقی قم بودم.
رفتم ببینم اوضاع در چه وضعی است. در آنجا صحبتهای ما دونفر، دو بخش داشت؛
بخشی از صحبتها را آقای کروبی، منعی برای بیان آنها قایل نشدند، به همین
علت چون منعی نبوده، میتوان آن صحبتها را بازگو کرد. ولی خیلی از صحبتها
را هم عنوان کرد که راضی به انتشار آن نیست. پس چون اخلاقا این اجازه را
به من نداد، حتی اگر وضع کروبی از این هم بدتر شود، باز هم نمیتوانم
درباره آنها صحبتی انجام دهم.»
«ذوالنور» افزود: «بههرحال در آنجا به کروبی
گفتم به سه دلیل حاضرم هر کمکی بتوانم انجام دهم تا شما از این منزل
بتوانید سالم خارج شوید؛ اول اینکه، جنس شما را از خاتمی و موسوی متفاوت
میبینم و یک تفاوت خاص برای شما قایل هستم. دوم، با عرض معذرت، کشته شما
ضررش بیشتر از زندهماندن شما برای کشور است. سوم؛ شما لر هستید و من هم لر
هستم. در اینجا کروبی به شوخی گفت؛ به همین دلیل سوم، یعنی لربودن
میخواهی کمک کنی؟»
«ذوالنور» با بیان اینکه «از «کروبی» سوال کرده است که
آیا نظام عوض شده و راهش تغییر یافته، یا کروبی راهش جدا شده است؟» افزود:
«کروبی گفت: نه خیلی چیزها عوض شده و کروبی تغییر نکرده است. گفتم مثال
بزنید که چند مورد عنوان کرد. عمده آن این بود که مثلا اصل 110 قانون اساسی
که مترقیترین اصل قانون اساسی است، شورای نگهبان آن را به مبتذلترین اصل
تبدیل کرده است. پرسیدم چرا؟ گفت در گذشته یک روحانی وقتی گواهی از یک
مرجع تقلید میآورد، اجتهادش اثبات میشد، اما الان شورای نگهبان انحصار و
دگماتیسم ایجاد کرده و بعد از آن کلی بدوبیراه نثار شورای نگهبان کرد.»
او
افزود: «بحث ما به جایی رسید که حتی به او گفتم نمیخواهید وزن خود را
بسنجید؟ گفت: چهجوری؟ گفتم با همین حادثه. یعنی از ساعت چهار بعدازظهر که
این حادثه به وجود آمده تا الان که رصد کردم، ببینم انعکاس این موضوع در
رسانههای خارجی چگونه بوده، متوجه شدم هفت، هشترسانه خارجی این موضوع را
نمایش میدهند. علاوهبر این، از زمانی که مردم به اینجا آمدند تا الان که
12ساعت گذشته، یکنفر نیامده عربدهای بهنفع شما در خیابان بزند. حال
نباید وزن خود را بسنجید؟
در اینجا «کروبی» به این مضمون گفت که؛
پدربیامرز، من که کروبی هستم، میخواهند مرا تیکهپاره کنند حالا کسی جرات
میکند بیاید از من طرفداری کند؟ گفتم قبول، برویم بالای پشتبام از آنجا
دزدکی نگاهی به بیرون بینداز ببین زنی که نوزاد بغلش است یا باردار است هم
با احساسات کامل و هیجان واقعی تا این وقت شب ایستاده علیه شما شعار
میدهد. شما حاضرید خودتان را فدای کسی کنید که حاضر نیست خودش را برای شما
هزینه کند؟ این جمعیت حتی با وجود اصابت باتوم نیروی انتظامی بر سرش، حاضر
نیست متفرق شود و باز هم بر سر ارزشهایش ایستاده است؛ حال شما چهکسانی
را با چهکسانی معامله کردید که باز هم حرفی در جواب نداشت.»
او افزود:
«گفتم چرا برنمیگردید؟ گفت دست من نیست؛ گفتم پس دست کیست؟ که بعد از کلی
کلنجاررفتن با او، این تلقی را پیدا کردم که انتظار دارد مسوولان عالی
نظام از او تفقدی کنند؛ به همین دلیل به او گفتم شما اشتباهی کردید که باید
تاوان اشتباهتان را بدهید. حالا این چه انتظاری است که میخواهید از شما
عذرخواهی هم بشود؟ البته به این موضوع تصریح نکرد، ولی وقتی اینها را گفتم،
رد نکرد.»