ديگر اين حرف به ضربالمثل تبديل شده است كه «تا عروس و داماد نباشي و با كفش آهنين نيفتيد دنبال كارها و خريدهاي عروسي نميفهميد كه چه ميگذرد دور و برتان. » انگار ديگر دور شدهايم از آن زمانهايي كه به قول قديميها، جشن عروسي شب شيرين وصال بود. ديگر كمتر اين حرف به گوشتان ميرسد كه «انشاءالله در عروسيت جبران ميكنم».
امیدوارم تا وقتی نوبت ازدواج ما میرسه، حداقل یکم این قضایا از مد بیفته.
کسی که در این دوره زمانه ازدواج میکند آن قدر تحت تاثیر هیجان است و آدرنالین! خونش بالا رفته که همه این کارها را براحتی انجام میدهد
وگرنه کسی که به خودش مسلط است و هیجان زده نیست اصلا ازدواج نمیکند
ثانيا اين پولا تو همين جامعه ناعادلانه نصيب بعضيا شده حالا هم در غالب خريد كردنا بخشيش برميگرده تو چرخه، چه عيبي داره
هر كي هم نگا كنه به بودجش خرج كنه
سيستم بايد درست بشه سيستم