«این
مادران معتاد به سه دلیل بچه میآورند؛ یکی اینکه حس زندهماندن به آنها
میدهند و یادشان میآورند که زندهاند، دوم اینکه مصرف مواد محرک مثل شیشه
سبب افزایش میل جنسی در این زنان میشود و روش پیشگیری درستودرمانی هم که
ندارند و سوم اینکه بچهها وسیله کسب درآمد خانواده میشوند. خیلی از
بچههای ما روزی 50، 60هزارتومان از راه فالفروشی درآمد دارند.»
اینها را
در حال عبور از کوچه پسکوچههای تهخط محله شوش «سارا سبزی» یکی از
بچههای جمعیت خیریه امامعلی (ع) میگوید. مقصد خانه عرشیا است؛ کودک
چهارماههای که یکهفتهای است در بیمارستان بستری شده، علت: اوردوز. کوچه
باریکی که به زحمت دو نفر از آن رد میشوند، حیاتی کوچک؛ سه اتاق با
سقفهای کوتاه دور حیاط پنج، ششمتری. «کسی نیست؟ یاالله؟» مرد میانسال
تکیدهای در حال مصرف موادمخدر در دهانه اتاق سمت چپ دیده میشود. زنی
میانسال که بعدتر میگوید خاله عرشیا است، بیرون میآید. «ها چهکار دارید؟
از اینجا رفتهاند؟» مددکار جمعیت میگوید: «ما میدانیم آدرس خانهاش
اینجاست. آمدهایم مادرش را ببینیم.» پاسخ میدهد: «نیست رفته است دنبال
کار بیمارستان. این بچه ناراحتی قلبی داشته. حالا هم یک خیریه قبول کرده
سهمیلیون پول عملش را بدهد. عملش کنند میاریمش خانه.»