bato-adv
کد خبر: ۱۸۲۳۵

عبدالمالک ریگی کیست؟

تاریخ انتشار: ۱۸:۲۴ - ۲۶ آذر ۱۳۸۷

فرارو- جامعه جهانی اکنون تروریسم را در هر شکل و هدفی از بنیاد ضد انسانی، ضد حقوق بشر و ضد اصول اخلاقی و پاکدامنی می پندارند و شایسته جلوگیری، پیگرد، دادرسی و مجازات می دانند. در حقیقت آن را با آدم کشی غیر سیاسی یکی فرض می کنند و تفاوتی میان آنها قائل نیست، بلکه ترور را بدتر از آدم کشی و مستحق مجازاتی سخت تر می شمارند.

تروریسم را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1- تروریسمی که در آن منظور کشتن و به قتل رساندن است نابودی کورکورانه دشمن ، حتي زنان و بچه ها، هدف اين ترور است. کشته در برابر کشته بدون دنبال کردن هدفی خاص.

2- تروريسمی که از نيمه دوم قرن بیستم به شيوه هاي شبه نظامی ـ چريکی و در شکل مسلط جنبش هاي آزاديخواهانه اعمال شده و همچنان ادامه دارد ؛ مثلا : مبارزات استقلال طلبانه چچن ها که در آن گروه های سیاسی به دنبال احقاق حقوق خود یا دریافت مطالبات هستند.

3 - تروريسم جهانی که با واقعه يازده سپتامبر به اوج خود رسيد، داراي مشخصات آنارشيستي قيامي ناتوان است؛ زيرا عليه دشمني است که با اعمال هدفمندي که منطق واقع بينانه اي را دنبال کند به هيچوجه مغلوب شدنی نيست. تنها عمل ممکن، وارد کردن ضربه رواني و ايجاد نگراني در مردم و دولتها است. از نقطه نظر تکنيکي، ضعف و حساسيت شديدی که جوامع پيچيده ما نسبت به تخريب دارند، موقعيت مطلوبی براي فلج کردن موقت فعاليت های روزمره به وجود مي آورد که می تواند با کمترين هزينه اي خسارات عظيمی به بار آورد. تروريسم جهاني را دو امر افراط مي کشاند: يکي نداشتن هدفي واقع گرايانه است و ديگري: توانايی در استفاده از شکنندگي نظام هاي پيچيده.

در دهه های 60 و 70 قرن بیستم اعمال تروریستی در اروپا و قاره های دیگر گسترش فوق العاده ای یافت و گروه هایی مانند "بریگاد سرخ" در ایتالیا و "بادر ماینهوف" در آلمان پدید آمدند که تروریسم را به مثابه استراتژی مبارزه سیاسی _ اجتماعی پذیرفته بودند. این گروهها از یکسو اشکال و روشهای جدید تروریسم را مانند آدم ربائی، گروگان گیری، بمب گذاری در مجامع عمومی، هواپیما ربائی، کشتی ربایی و حتی اتوبوس ربایی را بکار می برند و از سویی دیگر به تروریسم جنبه بین المللی دادند، یعنی برای اعمال تروریسم علیه مثلاً دولت اسپانیا مهندسان و استادان هلندی را که در استخدام آن بودند گروگان می گرفتند یا می کشتند! بدین سان طبق آمار سی. آی. ای در بین سالهای 1976_ 1968 جمعاً 1152 عمل تروریستی بین المللی انجام گرفته که تروریست ها علیه شخصیتها و مؤسسات کشورهایی غیر از کشور خود انجام داده اند. این وضع موجب شد که دولتهای اروپایی و حتی بعضی کشورهای دیگر پیکار جدی تری را علیه تروریسم آغاز کنند یا آن را شدت بخشند. اتحادیه اروپا در 10 ژانویه 1976 در طرح کنوانسیون اروپایی اعلام کرد که این گونه خشونتها مانند آدم ربایی، زندانی کردن خودکامه اشخاص و بمب گذاری در اماکن عمومی را جرم سیاسی نمی شمارد. 

عبد المالک ریگی و گروه تحت فرمانش ابتدا با عنوان جند الله و اکنون به نام جنبش مقاومت ملی تا کنون اقدامات تروریستی بسیاری را در ایران سازماندهی کرده اند. از قاچاق مواد مخدر و گروگان گرفتن مرزبانان ایرانی و قتل تعداد زیادی از مردم بی گناه سیستان و بلوچستان تا به نمایش گذاشتن فیلم قتل سرباز ایرانی در مقابل دوربین شبکه العربیه. گرچه او اهداف خود را احقاق حقوق مردم بلوچستان معرفی کرده اما بی شک ریگی و گروهش یکی از نمود های تروریسم شبه نظامی - چریکی قلمداد می شوند.

ریگی کیست؟ 

عبدالمالک ريگی احتمالا متولد سال 1358 است. «ريگی» يکی از قبايل بلوچستان شمالي است، مانند قبايلی چون براهوئي، مری، ناروئي، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است. 

عبدالمالک تحصيلات کلاسيک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله" میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما  بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود. 

بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگي اسلحه به دست گرفته و به عمليات تروريستي پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند. 

گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.

به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام «جندالله» را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را «دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده» اما  بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.

جندالله پس از مدتی نام «جنبش مقاومت ملی ایران!» را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را «دکتر ریگی» نامید!

یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی  بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.

گروه «جندالله» در سال ۱۳۸۴ شمسی ۹ مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بودند. 

جندالله  همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد ۲۱ تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند. 

دربهمن ماه سال ۱۳۸۵ شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. 

ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشته‌است. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

اردیبهشت ۱۳۸۷ شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به قتل رساند. 

زيستگاه و محل فعاليت گروه جندالله 

در حال حاضر گروه ريگي و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ايران رفت و آمد مي کنند. وي مي گويد: "من انکار نمي کنم. بسياري از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کساني که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولي افرادي که کار عملياتي مي کنند در خاک ايران هستند." ريگي گفته است که حتي يک بار هم در نزديکي تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسايي نشده، رهايش کرده اند. بنا به گفته يکي از گروگانهايي که اسير جندالله بود، نيروهاي جندالله افرادي متعصب هستند و شعائر ديني را بسيار دقيق بجا مي آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد.

"جندالله" همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنيادگراي مذهبي صورت مي گيرد. نوع فعاليت اين گروه نشان از امکانات پشتيباني گسترده اي مي دهد که تاکنون در ميان خوانين بلوچ ديده نشده است. آنان از شبکه اينترنت و همچنين از رسانه هاي گروهي تلويزيوني و راديويي عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عمليات و طرح ديدگاهايش استفاده مي کند. در بسياري از عمليات مسلحانه اين گروه، شيوه هاي کار طرفداران القاعده و الزرقاوي در عراق، به شکل گسترده اي تقليد مي شود. 

ويژگي هاي ريگی 

1) ريگي و گروهش هرگز از اينکه قاچاق يکي از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمي کنم در بين قوم ما قاچاقچي هم هست، اما بايد ببينند چرا اين مردم قاچاق مي کنند." وي در مورد طبيعي بودن قاچاق در منطقه مي گويد: "الان وضعيت اقتصادي بسته است، مردم نمي توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طريق ارتزاق شان فقط مرزهاي پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند." 

2) ريگي ميل دارد به عنوان رهبر داناي گروهش شناخته شود، اما گروه وي که توسط افرادي مزدور اداره مي شوند، در عمليات نظامي به توحش دست مي زنند. به همين دليل جندالله معمولا عملياتي را با افتخار اعلام مي کند و سپس شرکت خود را در آن نفي مي کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که اين عمليات تروريستي کار اين گروه بوده است و بعد از چند روز اين گروه آن عمليات را محکوم کرد. 

3)  شيوه عمل گروه ريگي براساس گروگانگيري و معامله است، چيزي که در منطقه ميان نيروي انتظامي و قاچاقچيان سابقه دارد. اما آنها در بسياري موارد گروگانها را اصلا نمي شناسند. ريگي مي گويد: "بعضي گروگان ها را شناسايي کرده بوديم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند." وي در مورد شيوه گروگانگيري مي گويد: "اگر حل نشد دست به اقدام ديگري مي زنيم و افراد بزرگ تري را مي گيريم. از آدم هاي اصلي شان مي گيريم. آن وقت معامله مي کنند." آنها معمولا براي گرفتن گروگان تور مي گذارند، تعداد زيادي را در مسير حرکت جمعي (اتوبوس و ميني بوس) دستگير مي کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعيين تکليف به کوههاي پاکستان يا بلوچستان مي برند. 


4) گروه ريگي قصد دارد با جنگ نظامي در منطقه اي پر از بحران فضاي بازي براي خودش ايجاد کند تا هم از طريق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گيري از قاچاقچيان و هم از طريق کمک هاي مالي دولتهاي خارجي قدرت و ثروت کسب کنند و در نهايت خود را به منطقه تحميل کنند. برخي ناظران معتقدند در گذشته معمولا اين سيستم باج دادن جواب مي داد، اما با ورود خارجي ها به معادله ديگر جواب نخواهد داد. 

5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نيروهاي تروريست "جندالله" در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسي و انگليسي صورت مي گيرد و اکثر افراد مانند نيروهاي الزرقاوي و بسياري از جريانهاي وابسته به القاعده براي عمليات پول مي گيرند و بايد مدارک انجام عمليات، مانند فيلم و عکس را تحويل بدهند تا پول شان را دريافت کنند، تقريبا اين شيوه در کل سيستم جرم و جنايت منطقه وجود دارد. عمليات اين گروه جز در حالت گروگانگيري کور، به صورت عمليات انفجاري انجام مي گيرد، اين گروه در شب 23 آذر 85 عملياتي عليه استاندار طراحي کرد که ماشين بمب گذاري شده به دليل نقص فني قبل از وقت معين و رسيدن استاندار منفجر شد و تعدادي از افرادي که مقابل در استانداري تجمع کرده بودند کشته شدند. 

عمليات مهم جندالله
عمليات مهم گروه شامل اين موارد بوده است: وقايع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکي. واقعه 23 ارديبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ي دارزين که با بستن راه خودروهاي عبوري 34 نفر را کشته و تعدادي را زخمي کرده يا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقيقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نيروي انتظامي را که در خيابان بزرگمهر مشغول گشت زني بودند به رگبار بستند و به قتل رساندند. در اين حمله دو افسر انتظامي به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شيبک و یک سرباز وظيفه کشته شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث کشته شدن 11 و زخمي شدن 18 پاسدار نيروي زميني سپاه شد. و جديدترين اين عمليات تروريستي انفجار بمب صوتي در جلو ي مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاري کيهان خبر کشته شدن عبدالمالک ريگي را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلويزيون العربيه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذيب کرد.

حامیان ریگی چه کسی هستند؟

طالبان و بخشی از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وی حمایت می کنند. در یک اقدام اطلاعاتی به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر می رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگیر شده است بلافاصله اکیپی برای صحت مطلب فوق به زندان نگهداری برادر عبدالمالک می روند و حتی بعد از اهراز هویت وی اقدام به نمونه گیری خون و اثر انگشت از وی می نمایند و بعد از آمدن به ایران مقامات جمهوری اسلامی رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادر مالک را می نمایند که اما مقامات محلی پاکستان تلاش می کنند از تحویل برادر عبدالمالک جلوگیری کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص دیگری قصد داشتند تا گروه ایرانی را دور بزنند ولی از آنجایی که گروه قبلی از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمایش خون گرفته بودن و عدم طبیق آنها با مشخصات شخص قلابی باعث شد تا مقامات پاکستانی برادر عبدالمالک را تحویل گروه ایرانی کنند و آنها با یک هواپیمای اختصاصی برادر عبدالمالک و تعدادی دیگر این گروه را به ایران بیاورند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین