فرارو- سریال «هوملند» (میهن) از سریالهای سیاسی جدید آمریکایی است که به خاطر ارتباط مستقیم داستانش با ایران و ارجاعات فراوان سیاسیاش به شخصیتهای واقعی بازخورد فراوانی را در رسانههای ایران یافت و بسیار مورد بحث واقع شد.
هفتهنامه "پنجره" در شماره جدید خود متن مصاحبهای را با «هاوارد گوردون» که تهیهکنندگی سریال 24 را در کارنامه دارد منتشر کرده است که در این گفتگو، گوردون در ادعای عجیب میگوید: تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند. در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رای بدهند.
گزیدهای از اظهارات "هاوراد گوردون" را در ادامه میخوانیم:
- کارگردانی که از ایران آمد و اسکار گرفت (اصغر فرهادی) گفت: (ما ملت صلحدوستی هستیم) اما هیچ آمریکایی عاقلی آن را باور نمیکند. همه ما به حماقتش خندیدیم. چون مشخص بود سال بعد فیلم جرج کلونی (آرگو) جایزه اسکار را میگیرد. من برای نوشتن فیلمنامه این سریال خیلی فارسی یاد گرفتم. به قول شما ایرانیها «Tarof nadarim». اصولا در ذات ما آمریکاییهاست که هیچکس را بیهوده تشویق نکنیم. اگر به توهم توطئه متهم نشوم میگویم در مورد جایزه اسکار، افرادی در ایران با برخی تهیهکنندگان مذاکره کرده بودند.
- جالب اینجاست تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند. در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رای بدهند، خیلی احمقانه بود. تیمی که به ایران آمده بود آماده میشد که فیلمی بهزعم شما علیه ایران بسازد. آن وقت مدیران شما در فکر گرفتن چند رای بیشتر برای اسکار بودند. ضمن اینکه در سال 2011 کمپانی سازنده آرگو قبل از برگزاری اسکار با حمایت کاخ سفید، مهمانی خاصی را ترتیب داده بود که در آکادمی فیلم جدایی برنده شود تا این جایزه برای ایرانیها اشتیاقبرانگیز باشد و سال بعد جایزه گرفتن آرگو پیامهای سیاسی مرتبط را منتقل کند. اگر من جای مدیران شما بودم دیگر فیلمی به اسکار نمیدادم.
- من فیلم «گذشته» فرهادی را دیدهام. از جدایی بهتر است. اما چرا برگزیده نشد؟ همانطور که در حاشیه مصاحبه اشاره کردی سینما در آمریکا با سیاست نسبت نزدیکی دارد. در مورد چیزی که راجع به محکوم کردن یازدهم سپتامبر از جانب مردم ایران گفتی، باید بگویم افرادی که در محکومیت تروریسم پس از یازدهم سپتامبر به خیابان آمدند عده قلیلی هستند. در اغلب موارد مردم از جمهوری اسلامی دفاع کردهاند. معادلات حاکم در ایران پیچیده است، اما حامیان اصلی نظام جمهوری اسلامی در ایران، مردم هستند. من در گفتوگوهای مختلفی به این موضوع اشاره کردهام که حامیان قدرت در ایران مردم هستند. پس تصویری که در سریال میهن یا فیلم آرگو ارائه شده تصویری است که ما آمریکاییها میخواهیم ببینیم و لزوما نباید تصویری باشد که مطلوب شماست.
- تصویری که سیاستمداران ما از شرایط و روابط سیاسی در مواجهه با ایران دارند باید در سینما و تلویزیون آمریکا بازتاب داشته باشد. پس از القاعده ایران دشمن شماره یک ایالات متحده بهشمار میرود. پس از 30 سال مناقشه سیاسی توقع داری چه تصویری از مناسبات ایران و آمریکا نشان دهیم؟
- ضمن اینکه با ایران در حوزه سینما و تلویزیون و تاثیر بر فرهنگ عمومی چالش داریم. ما تمام قدرت رسانهای خود را در 30 سال گذشته بهکار گرفتهایم تا ایرانیها نتوانند تصویری از جامعه، دولتها و دولتمردان خود به دنیا ارائه کنند. تصور میکنید تحریمهای 30 ساله کمپانی میجر چرا اتفاق افتاده است؟ کمپانی میجر در آمریکا به کشورهای عربی و خاورمیانه فیلمهایش را با قیمت کمتری عرضه میکند تا فیلمهای ایرانی در منطقه خاورمیانه اکران نشوند. از سوی دیگر سیستم فرهنگی شما مانند رسانههای آمریکایی قدرت تولید سریال و فیلم ندارد.
- بهنظر من تحریمهای فرهنگی کمپانیهای آمریکایی موثرتر از تحریم اقتصادی است زیرا سیستم فرهنگی شما را در طول 30 سال اخیر فلج کرده است. ما 30 سال در مواجهه با رسانههای ایرانی جنگیدهایم تا شما را در این حوزه فلج کنیم. ما در آمریکا تحرکات فرهنگی شما را کاملا زیر نظر داریم. حتی فیلمسازان شما دیگر قدرت ندارند فیلمی مثل «دیپلمات» (داریوش فرهنگ) و «روز شیطان» (بهروز افخمی) تولید کنند. ما خیلی تلاش کردیم آثاری شبیه این دو فیلم که تولید ایران است، در حوزه خاورمیانه اکران نشوند. اگر قدرت رسانهای ایران مانند قدرت سیاسیاش باشد دیگر از آمریکا و دموکراسی جهانی اثری باقی نخواهد ماند.
- یکی از فرضهای مهمی که در سریال 24 داشتیم این بود که از میان اصلاحطلبان ایرانی اگر قرار است کسی به قدرت برسد با حداقل پیشفرضهایی که در سریال 24 مطرح میشود یک درصد احتمال دادیم که حسن روحانی در ایران به قدرت برسد و برای همین اصرار داشتیم در فصل هشتم سریال 24 نام رئیسجمهور ایران حسن باشد.
- شخصی در ایران از تندروهای نزدیک به حکومت است که سریالهای ما را تحلیل و ارزیابی میکند و از افراد سپاه پاسداران بهشمار میرود. از تحلیلهای او برای نگارش سریال میهن خیلی استفاده کردیم (حسن عباسی). طبیعی است در تحلیلهای این شخص، نوعی هراس از حمله نظامی اسرائیل وجود دارد. ما از تحلیلهای او برای دامن زدن به این هراس بهره بردیم. بیتعارف من یک یهودی دوآتشه هستم که موجودیت برادرانم در اسرائیل برایم از هر حیث اهمیت دارد. به هر حال خطرناک بودن دولت شما و عدم تبعیت از تمدن نوین جهانی موجب خسران در جهان خواهد شد.
- میان هنرمندان، مخصوصا فیلمسازان، میل شدیدی وجود دارد که پس از دوران سیاه بوش، یک رنگینپوست یا یک زن بر کرسی ریاستجمهوری بنشیند. ریاستجمهوری یک زن در ایالات متحده را پیشبینی کردیم و همچنان خانم کلینتون احتمال دارد نامزد کسب مقام ریاستجمهوری باشد. همانطور که ظریف در ایران سودای ریاستجمهوری دارد. من آمریکایی متوجه خندههای ظریف به جان کری میشوم که چه معناهایی میتوانند داشته باشند. ما یک آلبوم از لبخندها و ریاکشنهای ظریف نسبت به جان کری تهیه کردهایم. ما اینجا اتاقهای مشورت داریم و با تیم نویسنده موضوعات مختلفی را رصد میکنیم.
- رعب و وحشت گاهی بد نیست. برای تسری این رعب و وحشت، سریال خودمان را بهصورت رایگان در اختیار شبکه فارسیوان قرار دادیم تا با دوبله فارسی بیشتر دیده شود. این حرفهای من میدانم باعث وحشت میشود اما وحشت برای ملت شما بد نیست!
تایید میکنم!
در پی اظهارات هاروراد گوردون؛ تهیه کننده یهودی دو سریال ضد ایرانی«24» و «زادگاه»(homeland) در گفتگویی با نشریه پنجره که در آن وی ادعا کرده بود " در مورد جايزه اسکار، افرادي در ايران با برخي تهيهکنندگان مذاکره کرده بودند و تيم سازنده آرگو به ايران آمده بود و مديران سينمايي ايران در دولت گذشته بيشترين تعامل را براي ساخت فيلم آرگو داشتند" این نشریه با جواد شمقدری؛ رئيس سازمان سينمايي دولت دهم مواردی را در این خصوص مطرح کرده است.
شمقدری در این گفتگو می گوید: "تا آنجا که بنده خبر دارم تاريخ اين تعاملات به دولت نهم و دوره مديريت آقاي جعفريجلوه باز ميگردد و مربوط به دوره مديريت من نيست. حالا از اينکه در آن تاريخ اين هماهنگي و تعامل از سوي دوستان خانه سينما صورت گرفته يا افراد ديگري در آن دخيل بودهاند بنده اطلاعي ندارم. حتي اين احتمال هم وجود دارد که آقاي جعفريجلوه و حتي آقاي صفارهرندي هم از اين تعاملات بياطلاع بوده و هماهنگي از طرق ديگري صورت گرفته باشد تا اين گروه به ايران بيايند و به چند جا بروند و حتي لانه جاسوسي را از نزديک ببينند."
شمقدری همچنین درباره بحث لابی برای کسب اسکار گفت: "ما بهدنبال رفع يک عطش بوديم. ميخواستيم عطشي که سالها در ايران بود و مدام هم به آن دامن زده ميشد فرو بريزد تا وراي اين فروريختن، حقايقي روشن شود. اگر ما اسکار نميگرفتيم خيلي مباحث خودبهخود جاي طرح پيدا نميکردند اما وقتي اسکار را گرفتيم بستر براي طرح اين مباحث آماده شد. همين که امروز يک تهيهکننده آمريکايي با صراحت درباره ماهيت اسکار و برنامهريزيهاي آن صحبت ميکند يک اعتراف مهم است. ما بايد وارد اين عرصه ميشديم تا بعد بتوانيم درباره آن اظهارنظر کنيم. تا قبل از کسب اسکار هرچه ميگفتيم مصداق ضربالمثل «گربه دستش به گوشت نميرسيد، ميگفت بو ميده» گرفته ميشد و هيچکس حرفمان را نميپذيرفت. امروز که اسکار را گرفتهايم به راحتي ميتوانيم دربارهاش روشنگري کنيم.
اين دقيقا در برنامهريزي ما بود که ابتدا اسکار بگيريم و بعد آن را نقد کنيم. حتي در اين زمينه واقعيتي بود که خيلي از رسانهها سعي کردند آن را ناديده بگيرند و آن رقابت و چنددستگي در خود اعضاي آکادمي اسکار بود. درست است که هاليوود و اسکار در سيطره يهوديهاست اما بخش بزرگي از بدنه اين دو، با سردمدارانشان مشکل دارند. همينها وقتي ببينند رقابت ميان يک فيلم اسرائيلي و يک فيلم ايراني است سعي ميکنند براي ابراز مخالفتشان به فيلم اسرائيلي راي ندهند. پس ميتوان در اين حوزهها ورود داشت و لابي کرد.
ما در ديدارهايي که در سفرهاي خارجي با افراد مختلف داشتيم، بالاخره در سطوحي ديدار داشتيم که طرف مقابل معمولا چهرههاي فرهنگي و سينمايي تاثيرگذار بودند. مثلا مديراني در حد مديريت فارابي ما. اين افراد يا خودشان عضو آکادمي اسکار بودند يا با اعضاي آکادمي ارتباطات تنگاتنگي داشتند. ما با این افراد مذاکراتي داشتيم."
دوستان من یک چیز رو احساس می کنم خوب متوجه نشدیم به این نکته توجه بکنید ببینین آقای دکتر ظریف چقدر ضربه زده به آمریکا که تصمیم دارن خرابش کنن واقعا دکتر چهره مارو یه طوددیگه داره به دنیا نشون میده
خبرآنلاین رو چک کنید دوستان