bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۷۳۹۶

نامه عماد افروغ به حسين موسويان

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۶ - ۲۷ آبان ۱۳۸۷

 عماد افروغ درخصوص حكم صادره براي مدير مسئول پايگاه خبري عدالتخانه نامه‌اي را خطاب به حسين موسويان صادر كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس، متن نامه عماد افروغ به حسين موسويان به شرح ذيل است:

جناب آقاي دكتر سيدحسن موسويان و جهت استحضار ملت شريف ايران

همانگونه كه اطلاع داريد بنده در مواضع گذشته خود نسبت به اتهامات وارده بر شما يا به ديده ترديد نگريسته و يا با موضعي نزديك به يقين اتهامات فوق را با استناد به اظهارات مقامات قضايي ذيربط رد كرده‌ام. 

هم اكنون با رجوع به افراد مطلع و اسناد مرتبط به اين يقين رسيده‌ام كه با اتهام ... شما به گونه‌اي قرباني برخي سوء تفاهم‌ها، ارتباطات و يا سياست‌هاي جناحي و ابزارگرايانه معمول و البته ناسازگار با ارزش‌هاي اخلاقي و معنوي انقلاب اسلامي و جامعه شده‌ايد. به طور قطع اين گونه سياست‌ها و رفتارها هيچ گونه سنخيت و تناسبي با مباني انقلاب و نظام اخلاقي جمهوري اسلامي ندارد. 

اما اگر مشاهده مي‌كنيم كه اين رفتارها قدرت مانوري مي‌يابند اين اتفاق متاسفانه به دليل فاصله‌گيري و انحرافي است كه به وضوح با لطايف‌الحيل و دلايل به ظاهر موجه و ناموجه از اين ارزش‌ها و مباني صورت گرفته و دو عامل اصلي تفاسير غلط از جمهوري اسلامي و به طور خاص در مورد شيوه بقا و پايداري آن از يك سو و اعتماد عاطفي مفرط و به دور از بصيرت برخي از وفاداران و علاقمندان به اصحاب سياست و قدرت و عمدتا به دليل عشق به اين آرمان‌ها و ارزش‌ها، از سوي ديگر، شتاب بخش يك چنين انحرافي شده است و چه كسي به ما اين اجازه را داده است كه به راحتي ارزش‌ها، حقيقت‌ها و اخلاق و معنويت را فداي قدرت‌طلبي‌ها و بازي‌هاي سياسي متداول كنيم و احتمالا نام اين عمل غيرانساني را انقلابي‌گري و وفاداري به نظام بگذاريم؟ 

بهتر از من مي‌دانيد كه اين نحوه ابزارگرايي‌ها و برخوردهاي ماكياوليستي مختص و منحصر به اين گروه و آن گروه نبوده و به گونه‌اي تمام يا اكثر گروه‌هاي شناخته شده سياسي، كم يا زياد و به انحاي مختلف نسبت به اين قضيه تر-دامن‌اند و به ندرت افراد يا گروه‌هايي را مي‌يابيم كه حقيقتاً با عشق و بصيرت نسبت به اين آرمان‌هاي متعالي و مقدس گرفتار و اسير در دام ابزارگرايي و خلط هدف و وسيله نشود و فراموش نكنند كه اولا حكومت در بهترين حالت آن يك ا بزار است و نه هدف و ثانيا براي حفظ اين ابزار نمي‌توان دست به هر كاري زد امام راحل (ره) چه زيبا مي‌فرمايند "تمام تشكيلاتي كه در اسلام از صدر اسلام تاحالا بوده است و تمام چيزهايي كه انبيا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولياي اسلام تا آخر دارند، معنويات اسلام است عرفان اسلام است، معرفت اسلام است،‌ در رأس همه امور اين معنويات واقع است. تشكيل حكومت براي همين است، البته اقامه عدل است لكن غايت نهايي معرفي خدا است و عرفان اسلام." 

اطلاع داريد كه عده‌اي و شايد از سرناچاري و عدم شناخت ظرايف و دقايق مرتبط با حفظ جمهوري اسلامي و به دليل نارسايي‌هاي و رفتارهاي موجود در واكنش، ‌چاره كار را در گرايش به عرفي‌گرايي و دين‌زدايي از ساحت سياست و حكومت مي‌دانند تا به اصطلاح فرصت را از ابزارگرايانه ديني، ‌ستانده و به راحتي و بدون مانع و رادعي به نام اخلاق و دين به نقد اصحاب قدرت بپردازند. غافل از اينكه اولاً عرفي‌گرايي و طرح جدايي دين از سياست، علاوه بر ناسازگاري‌هاي مفهومي واجتماعي و امكان‌ناپذير بودنش با شرايط فرهنگي، تاريخي و ديني-اسلامي ما نيز ناهمخواني دارد. 

ثانياً: اسلام و آموزه‌هاي معطوف به حضور ناقدانه و ناظرانه مردم، نيامده است تامانع و رادعي براي نقدها و فريادها باشد بلكه به عكس آمده تا با طرح اصولي همچون "‌حق متقابل"‌،‌"‌امر به معروف و نهي از منكر" ،‌"النصيحه لاتمه‌المسلمين" و قاعده "مشورت "‌زمينه را براي نقدها و حضورهاي فعال و پرسش‌گرانه فراهم كند. 

ثالثاً: مفهوم جمهوري اسلامي به عنوان پاسخي‌ نوين به سوال مشروعيت، نقد مضاعف و دولايه‌اي را مي‌طلبد. نقد شرعيت و حقانيت افراد حاكم و محتواي حكومت از يكسو و نقد مقبوليت و رضايت عامه از سوي ديگر بنابراين اگر در باره فاصله‌گيري‌ها وانحراف‌ها زياد اعتراضي شنيده نمي‌شود، ربطي به اسلام و مفهوم جمهوري اسلامي ندارد اين به گستره فهم و شعور سياسي و رخوت‌ها و سكوت‌هاي ما باز مي‌گردد. 

بگذريم برادري كه به دليل پوشش دادن و بازتاب‌دادن خاص به اخبار مربوط به اتهامات منتسب بر شما، با شكايت شما محكوم به شش ماه حبس و ده ميليون ريال جريمه نقدي بدل از بيست ضربه شلاق شده است، فردي است از جنبش عدالتخواه دانشجويي، جنبشي كه از بدو شكل‌گيري‌اش تمام سعي و تلاشش بر اين بوده تا با اصالت بخشيدن به ملاك‌هاي به دست آمده از انقلاب اسلامي و با پرهيز از مجادلات، مصلحت‌انديشي‌ها و بازي‌هاي سياسي متداول و به دور از هر گونه شائبه ارتباط و اتصال به اصحاب قدرت، به نقد سياست‌ها و رفتارهاي ناسازگار با اين ملاك‌ها بپردازد. 

دوستاني كه تاكنون و به دور از هر گونه سهم‌خواهي، توانسته‌اند به سهم خود احياگر بسياري از آرمان‌هاي عدالت‌طلبانه انقلاب باشند و به همين دليل نيز با بي‌مهري‌هاي فراوان از سوي نابردباران و ظاهرانديشان روبه‌رو بود‌ه‌اند. به طور قطع يكي از اين ملاك‌ها نگاه اخلاقي به مفاهيم و پاسداشت اخلاق و صداقت در برخوردها و مواجهات است. 

در بين پوشش‌هاي خبري «پايگاه اطلاع‌رساني عدالتخانه» نيز مواردي به چشم مي‌خورد كه حكايت از اظهار اميدواري در مورد كذب بودن اتهام وارده و حتي عذرخواهي مشروط مي‌كند. روا نيست مدير مسئول پايگاه فوق به دليل ملاحظات موجود و بي‌توجهي به ريشه‌ها و عوامل اصلي، قرباني ورود در مصاديق و اعتماد به اخبار منتشره از سوي مقامات شود. 

خواهش بنده از شما به دور از ملاحظات سياسي و جناحي اين است كه با توجه به منافع و مصالح ملي و ضرورت تلطيف فضاي سياسي و رواني جامعه و به منظور تكريم اخلاق و معنويت و با توجه به زمينه‌ها و ابهامات موجود، اقدامي از سرگذشت و انصاف كرده و از شكايت خود در مورد آقاي تفرشي صرف‌نظر كنيد. يقين بدانيد كه اين به صواب و حقيقت نزديك‌تر است. اگر بر اين باوريد كه برخورد با شما سياسي بوده،‌ به شما اطمينان مي‌دهم، حسب شناخت خود،‌ دغدغه اصلي اين دوستان در وهله اول پاسداشت انقلاب و برخورد با اين سياسي‌كاري‌هاست. 

سخن آخر اينكه، ممكن است در فضاي آشفته و آلوده سياسي موجود و تنگ‌نظري‌ها و سطحي‌انديشي‌هاي غالب، دو برداشت از اين نامه صورت گيرد. يكي آنكه بنده تغيير موضع داده‌ام و ديگر آنكه، اين دوستان از مواضع خود عدول كرده‌اند. بايد به استحضار مردم شريف و خودآگاه و جنابعالي برسانم نه بنده و نه اين دوستان هيچ كدام تغيير موضع نداده‌ايم. اتفاقاً اين نامه از سر موضع و التزام به اصول و پاسداشت اخلاق، و از سر تشخيص و وظيفه مسلماني، و روشنفكري و مقابله با ابزارگويي و تقديس قدرت و باور به التزام اين برادران و دوستان به اهداف و تعهدات انقلابي، اسلامي و اخلاقي خويش است. 

باور بنده همواره نسبت به اين جنبش نوظهور اين بوده است كه آنان نه ابزار هژموني و استيلاي ديگران خواهند شد و نه اخلاق و صداقت را زيرپا خواهند گذاشت. 

پر واضح است كه مسئله بنده علاوه بر دفاع از حيثيت فردي شما و امثال شما از گروه‌ها، اقشار و جناح‌هاي مختلف، مقابله با جريان يا جريان‌هايي است كه به صورتي خزنده و با القاب و عناوين مختلف و بعضاً با لعاب ارزش‌هاي انقلابي و اسلامي و برخورد ابزاري با ارزش‌ها و انسان‌ها و پايمال كردن اخلاقيات، به قيمت تعميق توده‌ها و تئوريزه كردن جهالت و عدم آگاهي آنها، و با وارونه جلوه دادن واقعيات، مي‌كوشد تا با استفاده از رابطه ساختاري قدرت-ثروت و حاكميت بخشيدن به ترس و ارعاب‌ و تقدس بخشيدن به رخوت‌ها و سكوت‌ها، به تدريج بر منابع و مواهب طبيعي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و حتي فرهنگي ايران اسلامي سلطه يابد. 

جرياني كه مي‌كوشد تا با تفسير سطحي و قشري از اسلام، اين مكتب رهايي‌بخش و انسان‌ساز را آن هم در دوران انقلاب اسلامي، از درون تهي كرده و از آن تنها ابزار و پوششي براي توجيه زشتي‌ها و كاستي‌ها، منفعت‌ها و مصلحت‌هاي دروغين درست كند. 

امروز وظيفه همه عالمان و روشنفكران متعهد و حقيقت‌جوست كه بار ديگر با تمام قامت به ميدان آمده و با آگاهي بخشي به مردم مسلمان و شريف، اجازه ندهند به نام اسلام و ارزش‌هاي متعالي آن و با استفاده از فرصت‌ها و جايگاه‌هاي به دست آمده از بركت انقلاب اسلامي، حقوق مردم تضييع، و مصالح و منافع ملي پيش پاي منافع و مصالح جناحي و گروهي ذبح شود. 

ديروز با جماعتي روبه‌رو بوديم كه با استفاده از فرصت‌ها و امكانات نظام جمهوري اسلامي و متكي بر ارزش‌هاي الهي، پرچم استحاله از درون و هدايت برنامه‌ريزي شده آن به سوي ارزش‌هاي سكولار و حتي لائيك را بلند كرده بودند و امروز با جماعتي مواجهيم كه رندانه و در لباس مدعيان ارزش‌هاي اسلامي، هر عمل غير اخلاقي و قبيحي را مباح مي‌شمارند، جماعتي كه تا ديروز سكوت اختيار كرده بودند، از هيچ رفتاري، هتك حرمتي، افترا و برچسبي ابا ندارند و اي كاش اين رفتارهاي مذموم و ناپسند، همانند دوره‌اي از جمهوري اسلامي، به نام دين و انقلاب صورت نمي‌گرفت.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین