كارشناس ارشد شيمي است و از زماني كه محمديزاده، در سازمان محيط
زيست رييس بوده، به عنوان مديركل محيط زيست استان خوزستان، فعاليت ميكند
ولي آنچنان كه ميگويد تاكنون بحراني با اين حجم و اندازه را تجربه نكرده
است. احمدرضا لاهيجاني زاده، در سومين طبقه از ساختمان باريك اندام اداره
كل محيط زيست خوزستان، روزهاي پركاري را ميگذراند. پركار از آن لحاظ كه او
با كارشناسان ادارات ديگر از جمله دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
مشغول حل معمايي است كه اين روزها، روزگار اهوازيها را سياه كرده است:
آلودگي هواي ناشناخته اهواز.
او در بين مصاحبه، گوشي تلفنش را روي ميز
ميگذارد تا فيلمي را كه از آتش زدن لاستيكها در انبار يكي از نهادها
گرفته نشان دهد. دودي غليظ و سياه، به آسمان ميرود و صداي پسربچهيي روي
اين زمينه شنيده ميشود: بابا دارن چي كار ميكنن؟ صداي لاهيجانيزاده جواب
ميدهد: دارن لاستيك آتيش ميزنن. البته مديركل محيط زيست خوزستان ميگويد
دود اين لاستيكها، چندان در آلودگي هواي اهواز موثر نيست. او ميگويد
نميداند در هواي اهواز چه خبر است. البته نكتهيي را بعد از مصاحبه
ميگويد، شايد از همه سخنانش مهمتر باشد، لاريجانيزاده ميگويد: «ميترسم
عاملي در هواي اين شهر باشد كه دستگاههاي ما آن را نشان ندهد يا اصلا در
شاخصهاي ما وارد نشده باشد و اگر اين طور باشد به اين راحتي نميتوان مشكل
هواي تنفسي مردم اهواز را حل كرد.» در ادامه، اين گفتوگو را كه در دفتر
كار او انجام شده ميخوانيد.
چه بلايي سر هواي شما آمده كه اينقدر آلوده شده است؟ بر چه اساسي ميگوييد هواي اهواز آلوده است؟
بر اين اساس كه بيمارستانها پر از مريض تنفسي شده و پروازها كنسل ميشود چون ميدان ديد وجود ندارد.
بايد امروز بر اساس نتايج مستند صحبت كنيم. يكي مثلا مريض است ميرود دكتر
ميگويد حالم خوب نيست و اينكه چه اش است بر اساس نتايج است. نتايج شنبه تا
ساعت 12 ظهر نشان نميدهد هوا آلوده بوده، به عنوان مثال ميزان منواكسيد
كربن، 12 ظهر 5/2 واحد بوده. استاندارد اين شاخص، 35 است. دياكسيدگوگرد،
2/10 بوده، استاندارد اين شاخص 140 واحد است. ميزان ناكس يعني تركيبات
اكسيدهاي نيتروژن، 34 بوده، استاندارد اين شاخص 50 است. ميزان پي.ام. تن
يا غباري كه ميگوييد ساعت 12 ظهر شنبه، 150 بوده، استاندارد 150 است. هر
چند صبح شنبه اين ميزان 200 بوده و احتمالا باعث كاهش ديد شده است. ميزان
ازن (o3)، 4/16 بوده كه استاندارد آن 80 است.
پس چرا وقتي شاخص آلايندهها اينقدر پايين است، مشكل تنفسي پيش ميآيد؟
چون كه غبار با رطوبت هوا تركيب ميشود. رطوبت هوا، شنبه صبح بين 95 تا 100
درصد بوده است. تركيب شدن اين دو، حتي زماني كه همه شاخصها، در شرايط
سالم باشد، ولي رطوبت بالا باشد، مشكل تنفسي را به وجود ميآورد. مخصوصا در
افرادي كه سابقه مشكلات تنفسي دارند.
آيا فقط تركيب غبار و رطوبت باعث هجوم مردم به بيمارستانهاي اهواز شده است؟
اين سوالي است كه به وفور از ما ميپرسند، كميسيون بهداشت مجلس نيز پيگير
اين مساله است و دانشگاه علوم پزشكي نيز شاخصهاي هوا را كنترل ميكند،
براي ما نيز اعداد آلايندهها در يك ماه پيش خيلي مهم بود كه ببينيم چه
تغييري ممكن است اتفاق افتاده باشد. نتايج از اول آبان تا 30 آبان را ساعت
به ساعت در ايستگاهها و شهرهاي مختلف استان تهيه كرديم و در اختيار
دانشگاه علوم پزشكي قرار داديم كه كار تحقيقاتي روي آن انجام شود. اين
نتايج، متعلق به شاخصهاي بهداشت جهاني است. بر اساس شاخصهاي بهداشت
جهاني، ما مكلف هستيم 5 يا 6 پارامتر را در سطح زمين اندازهگيري كنيم.
ايستگاهها آنلاين هستند. دستگاههايي كه استفاده ميكنيم برند دستگاههاي
جهاني است كه مثلا در كشور فرانسه استفاده ميشود.
نتايج بررسيهاي ما
مخصوصا روز 11 آبان كه نخستين مراجعات مردم در حجم بالا به بيمارستانها
بود، شرايط عادي را نشان ميداد. چيزي كه خارج از استاندارد ما باشد در
نتايج مشاهده نكرديم. چون نخستين باران سال آبي بود. معمولا باران نسبتا
آلودهيي است. بنابر آماري كه دانشگاه علوم پزشكي اعلام كرده، نخستينباران
در سالهاي گذشته هميشه باعث مراجعات مردمي ميشود، ولي نه به اين ميزان.
لذا احتمال داديم نخستين باران، آلوده است، چون در سه، چهار روز منتهي به
باران، جابهجايي هوا را تقريبا نداشتيم و وزش باد زير سه متر و در آن سه
روز يك متر بر ثانيه بود كه باد قابل قبولي براي جابهجايي آلايندهها تلقي
نميشود. رطوبت هوا نيز 90 درصد بود. احتمال داديم به دليل تجمع
آلايندهها، رطوبت بالا، عدم وزش باد و افت دماي 6 درجه، مشكل تنفسي براي
مردم تشديد شده است.
منتها ما بعد از اينباران، دو، سه نوبت بارندگي خوب و
بالاي 15 ميليمتر در يك روز داشتيم و وزش باد با سرعت 10 متر بر ثانيه و
بيشتر هم بود. ولي با وجود بارندگيهاي خوب و وزش باد مناسب، باز هم مردم
به بيمارستان مراجعه ميكنند. نتايج آزمايشهاي ما روي آب بارانهاي بعدي
نيز آلايندگي را تاييد نكرد.
ولي عنوان شد كه باران اول امسال در اهواز، بهشدت اسيدي بوده است؟
آلودگي در باران بود، آلايندههايي مانند سولفات و نيترات در باران اول
وجود داشت. طبيعي است باران از ارتفاع پايين ميآيد و آلايندهها را پايين
ميآورد. بيشتر تجمع آلايندههاي نفتي در ارتفاعات است، دود دودكشهاي
مربوط به صنايع نفت و گاز، بالاي 500 متر و 1000 متر تجمع مييابد. ولي
ايستگاههاي ما هوا را در ارتفاع يك و نيم تا دو متر اندازه ميگيرد. تا
زماني كه باران نباريده بود، رطوبت بالا بود، ولي مراجعه به اين شدت نبود.
گفتيم شايد با باران و ابري كه آمده، آلودگي را وارد فضاي تنفس انسانها
كرده است، بحث ازن نيز مطرح شد.
يكي از دانشگاهيان گفت شايد رعد و برق عامل توليد ازن (o3) شده باشد، اين
فرضها در بارندگيهاي بعدي، كمرنگ شدند. زيرا در بارندگيهاي بعدي، آب را 5
يا 6 نقطه شهر اهواز جمعآوري كرديم و با دستگاه جي. سي. مس، يا
گازكروماتوگراف جرمي كه از طريق جرم، ميزان آلايندهها را اندازهگيري
ميكند، آب باران را آزمايش كرديم ولي باز هم آلودگي محسوسي نديديم. در
نمونههاي بارندگي دوم و سوم، آلايندههاي معمول نيز نبود. آب پاك بود.
دستگاههاي مكش هوا داريم كه به مدت 24 ساعت، هوا را مكش ميكند و اين هوا
را داخل يك ظرف مخصوص جمعآوري ميكند و نمونه هوا را نيز آزمايش كرديم.
باز هم يك تركيب شيميايي خاصي كه داراي يك تاثير بزرگي در نتيجه باشد،
نتوانستيم مشاهده كنيم. دو دستگاه جديد نيز سازمان مركزي براي آزمايش هواي
اهواز فرستاده كه يكي مانند كمربند بسته ميشود و گيرنده و مكش كنار يقه
نصب ميشود و 110 دقيقه هوا را مانند دم و بازدم انساني مكش ميكند. اين
دستگاه، تركيباتي مانند بنزن، تولوئن و محصولات ناشي از تركيبات سوخت ناقص
را اندازه ميگيرد. دستگاه دوم نيز در محيط نصب ميشود. مستقيما هوا را مكش
ميكند و تركيبات مرتبط با سوختهاي ناقص مانند تولوئن و زايولين و
شاخههاي اين تركيبات را اندازه ميگيرد. نتايج دستگاه اول نيز موضوع مهمي
را گزارش نكرد. نتايج دستگاه دومي هنوز نيامده است.
يعني هنوز عامل مراجعات مردمي را نشناختهايد؟ شايد همان ماجراي راديواكتيو در غبار اهواز صحت داشته باشد؟
بحث راديو اكتيو را سال گذشته نيز مطرح كردند و نمونهها را براي سازمان
انرژي اتمي فرستادند. در كشور ما مرجع رسمي درباره اظهارنظر در اين موضوع،
سازمان انرژي اتمي است. سازمان انرژي اتمي، قبلا وجود اورانيوم ضعيف شده را
در اين تركيبات تاييد نكرد، ولي امسال، باز هم تقاضا ميكنيم نمونههاي
ريزگرد اين شهر برداشته شود و سازمان انرژي اتمي، اعلام قانوني كند. اين به
عهده ما يا سازمان بهداشت نيست.
منتها قضيه اين است كه پديده ريزگرد، 10 سال است مردم اهواز را رنج
ميداده، همين باران نيز ميباريده، چرا تا به حال اين اتفاق به اين صورت
نبوده؟ اين پديده جديد است.
در استانداري گمانه جديدي مطرح شد كه هاگ گياهي يا گردههاي گياهي مقصر
است. قرار شد كميتهيي از متخصصان گياهشناسي براي بررسي گياهاني كه ايجاد
آلرژي ميكنند، شكل بگيرد. مطالعه اين كميته دستكم شش ماه زمان ميگيرد.
قصه آتش زدن لاستيكها در انبار آن نهاد مربوطه چطور؟
داشتم براي بازديدي به سمت غرب اهواز ميرفتم. تقريبا پنج كيلومتري غرب
شهر، دودي را ديدم كه بلند ميشد. به راننده گفتم برود به سمت آن جاده خاكي
و ببينيم ماجراي اين دود چي است. رسيديم به ديوارهاي آن نهاد كه اين
لاستيكها را ميسوزاندند. ظاهرا يكي ،دو كاميون لاستيك تخليه كرده بودند و
آتش ميزدند. آتش حدود دو ساعت بود، ما هم بلافاصله اقدام اداري و اجرايي
عليه عاملان اين كار كرديم. ولي مشكل اين است كه دود لاستيكها حدود دو
ساعت بعد از بين رفته بود. اين نميتواند عامل باشد. خيلي از اطلاعات
ريشههايش اين طور است. يعني عاملي مطرح ميشود كه ربطي به موضوع ندارد.
پس بفرماييد چه عاملي به موضوع آلودگي هواي اهواز ربط دارد؟
حدود 65 درصد آلودگي هواي كلانشهر اهواز در اثر سوزاندن گاز همراه نفت است.
ما نيز پيگير اين مساله هستيم. منتها بحث اين است كه آلودگي نفتي كه در
حومه اهواز وجود دارد، با اين اتفاقي كه افتاده يعني با هر بارندگي، چند
هزار نفر به بيمارستان ميروند، بايد تفكيك كنيم.
چرا؟
به اين دليل كه اين آلودگي نفتي با اجراي پروژه آماك و چندين پروژه جنبي
ديگر كه پيگيري هفتگي داريم، حداقل 60 درصد كم شده. 60 درصد آلودگي گازهاي
همراه نفت از اواخر دهه 70 كه طرح آماك اجرا شده، كم شده، سوال اين است كه
چطور ميشود الان كه آلودگي كمتر شده، باز هم اين پديده بروز كند.
شايد نظارت شما بر اين موضوع چندان قوي نيست. كار ديگري انجام ميشود و گزارشهاي روي كاغذ، طور ديگري نوشته ميشود؟
نه، ما بهشدت و از چند جنبه ناظريم. اولويت كاري محيط زيست در خوزستان،
حوزه آلايندگي نفت است. آزمايشگاه معتمد براي اين موضوع وجود دارد و
گزارشها هر سه ماه يك بار و در برخي شاخصها، هر ماه يك باربراي ما
فرستاده ميشود. بيشترين مراجعات ما مربوط به حوزه نفت است. زونكنهاي مراجعات و بازرسيهاي ما از حوزه نفت را كه ببينيد، از حجم آنها تعجب ميكنيد.
شايد بالاي 10 جلسه مديريتي در 8 ماه گذشته با حضور آقاي محمديزاده، رييس
سابق سازمان محيط زيست و معاونانش، با مسوولان وزارت نفت برگزار شده است.
حتي وزير نفت نيز در جلسات ما بوده، در آن جلسهيي كه وزير نفت حضور داشت،
25 نفر از معاونانشان نيز بودهاند.
جلسات ماهانه در اداره كل براي نظارت بر نفت خيلي زياد است. ما روزانه
درگيريم تا بتوانيم كارهاي آنها را رصد كنيم و وادارشان كنيم مصوبات محيط
زيستي را به اجرا درآورند. شكايتهاي زيادي از وزارت نفت كردهايم و
اخطاريههاي فراوان به آنها دادهايم.
اين طور كه شما ميگوييد سپر يوني منطقه حميديه يا آتش زدن كشتزارهاي نيشكر عامل اين موضوع است؟
بحث سپر يوني از نظر ما منتفي است. از 15 خرداد تا 31 تيرماه، به مدت 45
روز، قرار شد به صورت آزمايشي دستگاههاي سپر يوني فعال شوند و زماني كه
گرد و غبار اتفاق ميافتد، تست شوند و ببينيم جواب ميدهد. از 31 تيرماه
نيز قرارداد شركتهاي پيمانكار خارجي تمام شد و خارجيان نيز كشور را ترك
كردند و رفتند و دستگاهها نيز خاموش شدند. جلوي آتش زدن كشتزارها را هم
گرفتهايم و نميتوان گفت دود آتش اراضي تحت كشت نيشكر باعث آلودگي شده
است.
بالاخره دليل اين آلودگي و مراجعه مردم چيست؟
اين سوالي است كه ما و دانشگاه علوم پزشكي براي يافتن پاسخش داريم تلاش
ميكنيم. بالاخره يك عاملي باعث درصد بالاي تحريك تنفسي خصوصا افراد با
سابقه بيماريهاي تنفسي ميشود.
ما تقاضا كرديم و مجددا هم اعلام كردهايم هر كس در ايران، صاحبنظر در
بحثهاي مرتبط با آلودگي هوا و بيماريهاي تنفسي و عواملي كه باعث تحريك
ريه و مجاري تنفسي ميشود، است، به ما كمك كند. ما نميدانيم در باران بعدي
ممكن است مراجعات مردم به بيمارستان تكرار شود يا نه.
اگر عامل شناسايي نشود در باران سال بعد نيز ممكن است وجود داشته باشد. نظر
شخصيام اين است عامل آلاينده هواي اهواز، موضوعي است كه در تحقيقات و
آزمايشهاي ما وارد نشده، از اين ميترسم اين عامل را نتوانيم شناسايي
كنيم.
داریم خفه میشیم
ای خداااا