فرارو- این روزها میان اقتصاددانان کشور درباره خطی مشی اقتصادی دولت بحث داغی شکل گرفته است. برخی از آنها معتقدند دولت قصد دارد دوباره سیاست های اقتصادی دهه 70 را اجرا کند. دکتر احمد میرمطهری دبیرکل پیشین بورس می گوید امروز وظیفهی هر اقتصاددان دلسوخته ایرانی است که سکوت را کنار بگذارد و عواقب اجرای دوبارهی همان سیاستهای اقتصادی که دو دهه است اقتصاد ایران را دچار التهاب و بحران کرده تشریح کند؛ سیاست هایی که بحرانهای مکرر برای همهی دولتهای وقت پدید آورده است.
دکتر فرشاد مومنی استاد دانشگاه نیز می گوید تجربه تعدیل ساختاری در 25 سال گذشته و به خصوص در هشت سال اخیر مشکلات زیادی را برجای گذاشته است.
وی ادامه می دهد: در این دوره که دور باطل رکود تورمی در جریان بود، صدای دو گروه شنیده نشد: یکی طبقات فرودست و عامه مردم و گروه دیگر تولیدکنندگان. اما در مقابل صدای غیرمولدها زیاد به گوش میرسید. مومنی معتقد است طرفداران اقتصاد رانتی و شوک درمانی در دولت یازدهم رخنه کرده اند.
اما برخی دیگر از اقتصاددانان با دفاع از سیاست های اقتصادی دهه 70 معتقدند منتقدان هیچ راه حل دیگری ارائه نمی کنند. دکتر محمد طبیبیان که مدافع اقتصاد بازار آزاد است و از سال 70 تا 74 معاون اقتصادی سازمان برنامه و و از 74 تا 75 زئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی بوده و اکنون به عنوان استاد مدعو دانشگاه استنفورد آمریکا به تدریس و پژوهش مشغول است در گفتگو با خبرنگار فرارو می گوید منتقدان سیاست های دهه 70 حرف مشخصی ندارند و فقط فضای عمومی را مسموم می کنند.
دکتر محمد طبیبیان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی
در گفتگو با فرارو گفت: «کسانی که نسبت به سیاست های اقتصادی در دهه 1370 انتقاد می کنند هیچ حرف مشخصی ندارند.»
با سخنرانی و افاضات مشکلی حل نمی شود؛ راه حل بدهیداین استاد دانشگاه اظهار کرد: «برای آنکه ظرفیت حرفه ای و تخصصی اینگونه افراد را امتحان کنیم کافی است از آنها مجموعه مشخصی از تحلیل شرایط کنونی و چند راه حل خواسته شود؛ وگرنه با سخنرانی و افاضات مشکلی حل نمی شود و تنها موجب گمراهی افکار عمومی می شود.»
وی ادامه داد: «اگر می گویند این راهی که می رویم غلط است باید در ادامه بگویند آیا باید از این راه برگردیم، بایستیم یا راه دیگری برویم؟ اکنون سیستم اقتصادی به اندازه کافی و از جهات مختلف دچار اغتشاش است و لذا بهتر است این افراد مدام به افزایش سردرگمی کمک نکنند.»
طبیبیان با طرح این پرسش از منتقدان که منظور از سیاست های تعدیل اقتصادی چیست؟، گفت: «این افراد بگویند سیاست های تعدیل اقتصادی چه اجزاء و چه ایراداتی داشته تا بتوان در جهت ایجاد یک ذهنیت مناسب قدم برداشت. این افراد مانند کسانی هستند که مجسمه ای برای خود درست می کنند و سپس شروع به سنگ اندازی به سمت آن می کنند.»
صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بسته ای نداده استطبیبیان درباره این صحبت منتقدان که عنوان می کنند سیاست های تعدیل اقتصادی به نوعی تکرار بسته سیاستی شوک درمانی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بود گفت: «این افراد یک بار وجدان خود را قاضی کنند و بگویند حرف صندوق بین المللی پول و بانک جهانی چیست و مستندات این ادعای آنها کدام است؟»
وی ادامه داد: «اصلا همچین بسته ای وجود ندارد. این افراد اصلا اخلاق ندارند. اگر راست می گویند سند بیاورند که بانک جهانی گزارش داده کشورها یا کشور خاصی مانند ایران فلان پکیج را اجرا کند.»
طبیبیان درباره این صحبت منتقدان که معتقدند طرح هدفمندی یارانه ها اجرای برنامه شوک درمانی بود که از دهه 70 توصیه می شد گفت: «مسئله یارانه مشکل تمام کشورهای در حال توسعه است که دولت ها برای آنکه خود را محبوب سازند اقدام به پرداخت یارانه می کنند و به مرور زمان در این چاه فلاکت فرو می روند و به جایی می رسند که به بحران می خورند و ادامه راه غیر ممکن می شود.»
یارانه به عده ای خاص پرداخت شودوی ادامه داد: «در ایران هم یارانه ها کمر اقتصاد را شکسته بود و قابل دوام نبود. منتهی هدفمند کردن به این معنا بود که یارانه به عده ای خاص پرداخت شود؛ اما دولت نهم و دهم یارانه را به تمام افراد پرداخت کرد و کسانی مانند بنده از روز اول عنوان کردیم که این کار خطرناک است.»
وی افزود: «بنده هنوز مدافع این هستم که یارانه ها باید هدفمند شود و از سوی دولت به قشرهای ضعیف جامعه کمک شود، اما یارانه تنها به 20 تا 40 درصد گروههای پایین درآمدی پرداخت شود و نه به کل جامعه.»
طبیبیان با بیان اینکه کسانی که این صحبت ها را می کنند نه انسجامی در فکر دارند و نه دارای راه حل هستند و نه مبنای علمی برای بحث های خود تعیین می کنند گفت: «اگر اینها معتقدند دولت نباید یارانه ها را هدفمند کند بگویند چکار کند؟ آیا بازهم مانند سابق یارانه بدهد؟»
منتقدان سیاست های دهه 70 فقط فضای عمومی را مسموم می کننداین استاد دانشگاه اظهار کرد: «هیچ دولتی در ایران از دولت آقای خاتمی تا دولت احمدی نژاد تاکنون کوچک ترین توجهی به حرف های اینگونه افراد مدعی نکرده است. چون این افراد حرف مشخصی برای گفتن ندارند و فقط فضای عمومی را مسموم می کنند. لذا باید از این افراد پرسید حرف حساب شما چیست؟»
وی افزود: «اینگونه افراد تحت عنوان سیاست های تعدیل اقتصادی قصد دارند به سیاست های دوره آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کنند.»
سیاست های دهه 70 باعث شد کشور پس از پایان جنگ ساخته شودطبیبیان در پاسخ به این سوال که سیاست هایی که در دهه 70 اجرا شد و از آن به عنوان سیاست های تعدیل اقتصادی نام برده می شود و اکنون مورد انتقاد این افراد است دارای چه ویژگی های است؟، گفت: «آن سیاست ها، سیاست های بسیار خوبی بود و باعث شد کشور پس از پایان جنگ ساخته شود؛ آن هم در زمانی که درآمد کشور از فروش نفت بین 8 تا 20 میلیارد دلار در سال بود.»
وی ادامه داد: «بسیاری از پروژه هایی که امروز در حال بهره برداری در کشور است همچون سدها، نیروگاهها، پالایشگاهها، صنایع، زیربناها، راهها، راه آهن، شبکه گاز و شبکه مخابرات تماما در آن دوره ساخته شد یا مبانی آن برقرار گردید؛ در حالی که کشور با بازسازی خرابی های حاصل از جنگ درگیر بود. حال چطور این افراد عنوان می کنند آن سیاست ها موفق نبود؟»
طبیبیان در پاسخ به این سوال که منتقدان عنوان می کنند دو قشر ضعیف و محروم جامعه و نیز تولید کنندگان از قِبَل اجرای آن سیاست ها آسیب دیدند، گفت: «مگر بخش هایی که احداث شد، صنایعی که تاسیس شد و بخش کشاورزی که رونق گرفت تولید کننده محسوب نمی شوند؟»
وضع فقرا در دهه 70 نسبت به دوره قبل بهتر شدوی ادامه داد: «درباره فقرا نیز باید گفت وضع آنها در آن دوره نسبت به دوره قبل بهتر شده بود. آمار و گزارشات این موضوع موجود است. حرف کسانی که ادعا می کنند قشر محروم و مستضعف جامعه در آن دوره آسیب دید مبنا ندارد و اگر راست می گویند عدد و رقم نشان دهند.»
طبیبیان در پاسخ به این سوال که آیا جنابعالی همان سیاست ها را برای دوره کنونی نیز پیشنهاد می کنید؟، گفت: «هر دوره سیاست های خاص خود را طلب می کند. در آن دوره شرایط پس از جنگ بر کشور حاکم بود و بخش مهمی از کشور مخروبه بود و همه چیز سهمیه ای بود و سیستم کوپنی اجرا می شد.»
وی ادامه داد: «اما اکنون شرایط دیگری وجود دارد و بحث مقابله با تحریم ها و گروههای رانت خور کلانی که زیر پوست اقتصاد کشور نفوذ کردند و نیز بحث بازگرداندن اقتصاد به شفافیت مطرح است.»
طبیبیان در پاسخ به این سوال که آیا این که گفته می شود دولت قصد دارد دوباره سیاست های تعدیل اقتصادی را اجرا کند درست است؟، گفت: «من نمی دانم دولت می خواهد چکار کند چون ارتباطی با دولت ندارم. اما معتقدم در این شرایط هر فردی که می تواند باید به دولت کمک کند چون کشور در شرایط حادی قرار دارد و هر فردی که حرف مشخص مثبت و سازنده برای ارائه ندارد اخلاقا بهتر است از جوسازی اجتناب کند.»
باید گفت هر کسی در این موضوع از دید خودش به قضایا نگاه میکنه. دکتر غنی نژاد یا طبیبیان از دیدگاه اقتصاد بازار و آقای راغفر، مومنی و یا دکتر شاکری از دیدی نهادگرایی. اما سخنان دکتر طبیبان در مورد اینکه گروه نهاد گرا فقط فضا رو مسموم میکنن و راهکار راطه نمیدن قبول ندارم. کتاب ایران در دوران تعدیل دکتر مومنی رو حتما ایشون نخوندند. یه مثال میارن دکتر مومنی تو بحث یارانه ها : میگن چرا مثلا برای کاهش مصرف برق تو کشور باید قیمت برق رو افزایش داد در حالی که قیمت تمام شده برق تو ایران چند برابر قیمت جهانیشه. اول باید قمت تمام شده برق رو با اصلاح سیستم توزیع برق در کشور که در اختیار دولته رو کاهش داد بعدش قیمتشو آزاد کرد. چرا هزینه ناکارآمدی دولت رو باید مردم بپردازند.یا در بحث نرخ ارز. آقایان نطوکلاسیک همواره از آزاد سازی نرخ ارز حرف میزنند. نرخ ارز یک قیمت کلیدی در اقتصاده. جالب بدونید هشتاد درصد کالاهای وارداتی ما کالای واسطه ای. این یعنی اینکه شرط مارشال لرنر تو اقتصاد ایران برقرار نیست. یعنی با افزایش نرخ ارز نه تنها صادرات زیاد نمیشه بلکه کم هم میشه. شاید این مطالب رو در یکی دو سال اخیر همه مردوم به چشم خود دیده باشن.امیدوارم اقتصاد دانای مملکت با دید غرض آلود بهم نگاه نکنن. من هم سر کلاسای دکتر شاکری،مومنی،غنی نژادو پژویان نشستم .هیچ کدومشون یکی دیگه رو قبول نداره . دکتر مومنی میگه اینا آدمایی هستن که غرق شدن تو اندیشه های نئوکلاسیکی ، دکتر غنی نزاد هم میگه اینا مارکسیت شرمندن. خب این نوع برخورد با هم اصلا درست نیست. اینا باید دور یه میز بشینن با تو هر موضوع مهمی از زیر بخش های اقتصادی کشور راه حل های خودشونو برای خروج از بحران و رائه راهکار برای بهبود اوضاع ارائه بدن ، اونم بدون غرض و کینه.
امیدوارم اینچینین شود
فردی هستم که تجربه کاراداری وفعالیت خصوصی وتجربه علمی وعملی مناسبی دارم وسالیان درازی ازعمرم گذشته اکنون هم درعرصه علم وعمل فغالم ونظریات دانشمندان واساتید محترم اقتصادرا بادقت دنبال میکنم ایرادی که به اکثریت قریب به اتفاق این بزرگواران وارده اینست که دانش ناب خودرا توام با ضرورت زمان مطرح نمیفرمایند بلکه اظهارات علمی و کارشناسیشان الوده به جهت گیری های سیاسی نامناسب وجناحی میباشد درحالیکه جادارد تمامی این بزرگواران بادلسوزی ودرک موقعیت اقتصادی مملکت ووضع اقتصادکلان کشور از یکطرف ووضعیت معیشت مردم ازدیگر سو راهکارهای اندیشمندانه ارایه نمایندنه اینکه یافته های علمی ودانش اقتصادی خود را برای کوبیدن مخالفان فکری خود به کار بگیرند .
به امیدانروز
به مناسبت -دعایی منسوب به حضرت امیرالمومنین علی ع ذیلا میاورم انشاالله چراغ راهمان شود
الهم طهرقلبی من النفاق وعملی من الریا ولسانی من الکذب وعینی من الخیانه
انشاا...