bato-adv
کد خبر: ۱۶۲۹۲۲

پاسخ شجاعی به منتقدان درباره "برودپیک"

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۲
حدود دو ماه پیش سه کوهنورد ایرانی مسیر جدیدی را برای صعود به قله برودپیک ثبت کردند اما هنگام بازگشت مسیر را گم کرده و جان خود را از دست دادند. اکنون بعد از این مدت سرپرست تیم پاسخ برخی منتقدین را داده و عنوان می‌کند: "مسئولیت برنامه برودپیک با من است".

به گزارش ایسنا، آیدین بزرگی، مجتبی جراحی و پویا کیوانی سه کوهنورد ایرانی حدود دو ماه قبل مسیر جدیدی را به نام ایران برای صعود به قله 8047 متری برودپیک در هیمالیا ثبت کردند. آن‌ها هنگام بازگشت از قله بنا به دلایلی که هنوز هم کاملا واضح نیست از مسیر اصلی منحرف و مفقود شدند. جست‌وجوها برای یافتن و امدادرسانی به آن‌ها یک هفته صورت گرفت اما بدون نتیجه به پایان رسید و خانواده‌های آن‌ها قبول کردند که جست‌وجوها متوقف شود و فرزندان آن‌ها در کوهستان آرام گیرند.

اکنون بعد از این مدت رامین شجاعی سرپرست تیم اعزامی در وبلاگ شخصی خود (داستان کوه) نتیجه بررسی های خود را منتشر کرده که تیتر آن این است: " مسئولیت برنامه برودپیک با من است! "

هرچند این نوشته را به منزله نظر نهایی شجاعی که مقیم کانادا است نمی توان دانست اما بعد از این مدت قطعا او با آسودگی بیشتری توانسته تمام ابعاد این حادثه را بررسی کرده و نظرش را اعلام کند که این نظر او خیلی از زوایا را روشن می کند.

متن کامل این نوشته شجاعی به شرح زیر است:

"مسئولیت برنامه برودپیک با من است!

در حال نوشتن گزارش مفصلتر برنامه برودپیک 92 هستم. تا زمان تکمیل این گزارش لازم می بینم در مورد بعضی نکات بیشتر توضیح دهم. از آن جمله:

1- مسئولیت کامل این برنامه بر عهده من بوده است. مسئولین باشگاه آرش، از جمله آقایان بابازاده و بختیاری به هیچ عنوان در امور فنی این برنامه دخالتی نداشتند. حتی در برنامه سال 88 که خود آقای بابازاده به عنوان سرپرست در برنامه حضور داشت و من مسئول فنی بودم تمام تصمیمات مربوط به صعود بر عهده من بود. از جمله روش صعود، انتخاب نفرات، روزهای استراحت و غیره. در واقع بدون اختیارات تام اصلا در این برنامه ها شرکت نمی کردم. البته در موارد زیادی با دیگران علی الخصوص آقای بابازاده مشورت می کردم چرا که وی را کوهنوردی فنی و آگاه می دانم.

2- در مصاحبه هایی که از من منتشر شده است بعضی موارد به نادرستی منعکس شده اند. در حال حاضر فرصت اصلاح کامل این مصاحبه ها را ندارم. از مخاطبین محترم تقاضا می کنم صرف نظر از نوشته ها، فقط به مصاحبه ها (گفتگوهایی) از من استناد کنند که مستقیما آن را از زبان من شنیده باشند (فایل صوتی یا تصویری آن در اختیار باشد).

3- آقای حبیبی در پست اخیر خود 23 بار می نویسد "سرپرست ادم شده" و 2 بار از اینکه پویا شب مانی هایش در خارج از چادر بوده است. و البته در ابتدا با وقاحت تمام مدعی می شود مستند ایشان گزارش بنده است. غرض و مرض داشتن این شخص از همین یک پست به خوبی قابل تشخیص است. برای کسی که به دنبال جذب مخاطب با هو و جنجال است فرقی بین سردرد داشتن با آدم شدن وجود ندارد. هدف تهمت زدن و دروغ به خورد مخاطب دادن است. هدف وی نقد، ولو تند و بی ملاحظه نیست. هدف منکوب نمودن طرف مقابل است. هدف محکوم نمودن طرف مقابل در دادگاهی است که خود در جایگاه شاهد و قاضی و هیئت منصفه آن نشسته است. هم او که حکم محکومیت را از همان روز اول و بدون شنیدن حتی یک کلمه از زبان سرپرست صادر کرده بود.

لازم نیست توضیح دهد منظورش ادم ریوی است یا مغزی (البته اگر فرق این دو را بداند). کدام پزشکی داشتن سردرد در مراحل هم هوایی را مساوی با ادم شدن (مغزی یا ریوی؟) می داند؟ آیا کسی که ادم (مغزی یا ریوی؟) شده باشد می تواند بدون سر درد تا ارتفاع 7700 متر صعود کند و 5 روز مداوم در ارتفاع 7000 متر بماند؟

دوما تکرار اینکه شب مانی های پویا خارج از چادر بوده است دروغ وقیحانه و البته احمقانه دیگری است که فقط ممکن است از ذهن کسی چون وی تراوش کند. چرا که در هیچ کجای گزارش من که همه آن را خوانده اند چنین چیزی مطرح نشده است. آیا این دروغ پردازی ها مصداق تشویش اذهان عمومی نیست؟

4- برخی از من می خواهند به مصاحبه آقای برهمنی با ایسنا واکنش نشان دهم چرا که وی از نزدیک شاهد فعالیت تیم ما بود. ولی پاسخ به نظرات کوته بینانه ایشان در شان من نیست. برای آشنایی با طرز تفکر و دید سطحی وی نسبت به مقولات مطرح شده کافی است به نظر وی در مورد شارژ تلفن ماهواره ای اشاره کنم: " ...آن‌ها برای صحبت کردن به ایران تک زنگ می‌زدند و بعد از آن از ایران با آن‌ها تماس می‌گرفتند و صحبت می‌کردند. این اصلا کار اصولی و درستی نبود..."

زبان من در مقابل این منطق و استدلال ایشان کوتاه است. لابد این از "اصول" جدید کوهنوردی است که ایشان در صعودهای خود به 4 قله هیمالیا تا کمپ 3 آن را کشف کرده است.

البته اگر ایشان اصرار به ادامه این بحث داشته باشد بعدا به دلایل دشمنی و کینه ایشان نسبت به تیم باشگاه آرش بیشتر خواهم پرداخت.
برچسب ها: کوهنوردان مفقود
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv