تجربه اعتدال و خردجمعی

با مروری بر گذشته نه چندان دور،زمانیکه انتخابات سال 1384 به سرانجام رسید،درحالیکه بخشی از نیروهای شایسته دولت خاتمی که بخشی از پستهای رسمی را تحویل داده بودند به پیشنهاد قالیباف ونظر مساعد شورای شهرسوم به شهرداری تهران (باوجود هجمه رسانه های افراطی) رجوع داشتند و عده دیگر که از قبل، بعضا زمان کرباسچی مشغول به خدمت بودند در پست هایشان و حتی بالاتر ابقاء شدند.تاجائیکه بیش از نیمی از معاونان،شهرداران مناطق 22گانه،مدیران عامل سازمانها و شرکتهای شهرداری از این گروه و کمتر از نیم دیگر از جناح اصول گرا را در بدنه نهاد مدیریت شهری تشکیل می دادند.

قالیباف براین عقیده بود مسیر کارامدی(در عصر گفتمان پیشرفت و عدالت) به شکل توازن و تعادل نیروهای متخصص و حرفه ای درفضای عقلانی و خردجمعی بهترین سبک مدیریت عملگرا است.بر مبنای این رویکرد کلی شورا و شهرداری تهران تجربه موفق گروهی را تا کنون سپری کردند که آثار و خدمات درخشانی از فنی و عمرانی گرفته تا فرهنگی و اجتماعی در پایتخت ایران پدیدار شد.

مسیر تحولی تا مرحله ای پیش رفت که نتایج محسوس آن(درعصری طلایی) منجر به تبدیل عملکردی شهرداری تهران از یک نهاد خدماتی به نهادی اجتماعی مبدل گشت. که برخلاف روند گذشته باروحیه جهادی پروژه های ملی و بعضا فراملی با همت جوانان و مهندسان ایرانی درکنار تجربه پیشکسوتان به ثمر رسید و مجموعا شورا و شهرداری بیشترین هماهنگی و همکاری را در طی سالیان گذشته مشترکا تجربه کردند.

با وجود عدم حمایت دولتی و امکان بهره از ردیف های بودجه(مطابق با قوانین مجلس) حتی شهردار وقت تهران بمنظور کسب این امور حاضر به استعفا از سمت خویش شد تا درخصوص بعضی از پروژه های شهری از جمله گسترش مترو مشکلات مالی پیش رو برطرف شود.

مدیر وقت به درستی منافع شهر شهروندان را برر منافع شخصی و جناحی ترجیح داد و دامنه همکاری هایش را فراتر و فراتر نمود تا جائیکه هجمه ها و افتراها را با آرامش و بدون حاشیه سازی با کمترین هزینه ممکن سپری کرد .

درهمان زمان کمیسیون های تخصصی مدیریت شهری درکنار نظارت راهبردی شورا شکل گرفت که با تلاشي مظاعف پروژه های بزرگی همچون برج میلاد، تونل توحید و بزرگراه های شهری درکنار مراکز عظیم فرهنگی و هنری افتتاح شد و بهمراه خود کسب عناوین ارزشمند بین المللی(هشتمین شهردار برتر دنیا) را نصیب شهرتهران کرد.

این روند تا عصر کنونی پیش آمد. اگرچه فضای اعتدال درانتخابات یازدهم پررنگ شد ولی اعتدال گرایی و خردجمعی در 8 سال مدیریت قالیباف هم از لحاظ رفتار و منش و هم از لحاظ عملکردی بخوبی آزموده شد. تا مرحله ای که مشاهده می کنیم افرادی از مدیران قالیباف همچون محسن هاشمی(مشاورشهردار)، مصطفی سلیمی(شهردار منطقه 6)، علیرضاجاوید(معاون معماری و شهرسازی) هم اکنون به ظرفیتی رسیده اند که خود را در کنار شهردار، در رقابت آینده مدیریت شهری فرض می نمایند.

امید آن می رود این تجربه بلند ارزشمند که با تلاش و همتی جهادی به ثمر نشسته همچنان با همکاری و همدلی شورا و شهرداری در مسیر عقلانیت مکتب و شایسته سالاری جاری باشد و دچار افراط و بداخلاقی های سیاسی قرار نگیرد تا انشاءالله
پیش بینی تحقق مدیریت یکپارچه شهری در سایه تخصص و کارگروهی به ثمر نشیند و بهمراه خود رضایت شهروندان پایتخت ،پرسنل زحمتکش شهرداری،جامعه پیمانکاران،سمن ها و همیاران شهر را بدنبال داشته باشد.