bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۵۰۱۹۷

امیر محبیان؛ بایدها و نبایدهای هاشمی

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۲
«هاشمی؛ بایدها و نبایدها» سرمقاله امروز روزنامه رسالت به قلم دكتر امیر محبیان است كه در آن می خوانید:

اشاره: تحلیل رابطه بازیگران اصلی انتخابات با افكار عمومی اهمیت زیادی داشته و می تواند سرنوشت آنها را از خود متاثر گرداند.در علم و فن «مدیریت برداشت1» كه نگارنده مبتنی برآن تحلیل ذهنیت های توده های رای دهنده می پردازدفراتر از واقعیت، آن چیزی از اهمیت ویژه برخوردار است كه در ذهن مردم می گذرد؛از این رو گاه ممكن است كه توده ها آنچه را كه می پذیرند یا رد می كنند بر حسب برداشت هایی باشدكه بعضا حتی تطابقی با واقعیت نداشته باشد؛ازاین رو تاكید می كنم برای رای دهندگان آنچه كه نام روی برگه رایشان را تعیین می كند،برداشت خودشان است نه اصرار كاندیداها مبنی بر غلط بودن آن برداشت ها.لذا یك سیاستمدار هوشمند تلاش خواهد كرد به جای اصرار بر سخنان و ادعاهای خود به مدیریت برداشت مردم بپردازد.

هاشمی رفسنجانی؛ سیاستمداری حرفه ای با تجربه فراز و نشیب های جدی در زندگی و تصدی بالاترین مسئولیت ها در نظام سیاسی كشور، اكنون در سن 79 سالگی مجددا به عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری بازگشته است.هاشمی به عنوان یك سیاستمدار كلاسیك در سال 84در برابر احمدی نژاد پرتحرك كه نبردی غیركلاسیك را سامان داده بود و از نقاط ضعف هاشمی به خوبی بهره می گرفت؛ شكستی سنگین خورد.

در رقابت های انتخاباتی سال 88 ؛ هاشمی تمام توان و ظرفیت اصلاح طلبان در جذب و جلب رای دهنده را در میدان رقابت دید؛آن حد از توانایی كه نتوانست كاندیدای خود را بر سریر قدرت بنشاند.پس هاشمی این بار می داند كه اتكا محض به ظرفیت های اصلاح طلبان در حد كمالش فراتر از رای موسوی نخواهد بود؛ از اینرو، به نظر می رسد او نگاهی به ظرفیت اصولگرایان نیز دارد.

اما ابتدا باید تصویری واقع بینانه از نقاط ضعف و قوت هاشمی ارائه نمود. با این توضیح كه نگارنده بر صحت برداشت ها تاكیدی نداشته و فقط آن چه را بیان می دارد كه در اذهان رقبا یا موافقان می گذرد.

ضمنا نقاط ضعف همانا موانع هاشمی در جلب آراء و نقاط قوت او همان عوامل تسهیل كننده پیروزی احتمالی است؛كه اجمالا به آن ها اشاره می شود:

نقاط ضعف هاشمی از منظر افكار عمومی:

1.تصویر باقی مانده در ذهن منتقدان ومخالفانش بویژه در محورهای:

الف:تخلفات فرزندان و اطرافیان
ب: رانت خواری های حزب كارگزاران و طبقه جدید شكل گرفته
ج: اسراف در مدیریت كارگزارانی
د:دفاع از جریان موسوم به فتنه یا عدم مقابله و صف بندی با آنها

2. وجود مخالفان فعال وكاملا ایدئولوژیكی مثل نیروهای موسسه امام خمینی(ره) ،جبهه پایداری و هواداران احمدی نژاد؛جمعیت های ایثارگران و رهپویان و تهاجم كاندیداهایی از رقبا یا رفقای پیشین برای قرار دادن خود در قطب مقابل هاشمی

3.نگرانی اصولگرایان از بازگشت اصلاح طلبان رادیكال از طریق هاشمی و ساماندهی مجدد تشكیلات محذوف

4.كهولت سن  و اتكاء به نیروی معاون اول ودوچندان شدن خطر بازگشت یا فعال مایشاء شدن كارگزاران یا اصلاح طلبان

الف: ضرورت های ریاست جمهوری و نیازبه تحرك در منصب ریاست دولت در پی انتظارات پدید آمده در دوران احمدی نژاد

ب:دغدغه پیرشدگی مسئولان و دوری از خواست های جوانان

5.بزرگی مشكلات فرارو و نیز فاصله گیری شرایط از وضع و مدل مطلوب هاشمی(سازندگی)

نقاط قوت هاشمی درافكار عمومی:

1.احساس نیاز به نیرویی باتجربه و مسلط به مسائل داخلی و بین المللی در واكنش به عملكرد احمدی نژاد

2.امكان جذب طرفین اصلاح طلب و اصولگرا و كسب محوریت (در صورت ارسال سیگنال های مناسب به اصولگرایان)

3.دغدغه ها و وجهه اقتصادی هاشمی:

الف:سابقه مدیریت بحران پس از جنگ

 ب: برداشت  ذهنی دال بركاهش قیمت ها و ارز در صورت پیروزی هاشمی

4.ورود نسل جدید به صحنه انتخابات با مشخصه های زیر:

الف: فقدان تصوری عینی از دوران هاشمی در نسل جدید و تصور برخورد بازتر فضای اجتماعی توسط هاشمی

ب:مقایسه قیمت های دوران هاشمی با دوران حاضر و نه مقایسه با دوره پیش از آن

5: پیدایش این احساس(درست یا غلط )مبنی بر تاثیر هاشمی در بهبود روابط با غرب و اعراب

6.رابطه نسبتاخوب با طیفی از روحانیان سنتی و ارشد

ارزیابی: بررسی ها نشان می دهد كه هاشمی همچنان گرفتار تصویری است كه از او در ذهن منتقدان ومخالفانش وجود دارد و هر چند شرایط پس از احمدی نژاد تا حدودی از غلظت آنها در نزد افكار عمومی كاسته و حملات به او دیگر اثرات پیشین را در افكار عمومی ندارد ولی به نظر نمی رسد كه از حدّت مخالفت مخالفانش كاسته شده باشد؛ مخالفتی كه حتی اصولگرایان متمایل را در پیوستن به او دچار تردید می كند.هاشمی اگر این واقعیت را بپذیرد كه با رای اصلاح طلبان حداكثر می تواند رای موسوی را احیاء كند؛رایی كه برای پیروزی كافی نیست؛پس منطقا باید فراتر از اصلاح طلبان كه به ناچار در پی او راه خواهند افتاد(چون گزینه دیگری فرا رو ندارند) در پی طیفی از اصولگرایان باشد.

اما هاشمی برای جلب نظراصولگرایان و پوشش دادن به نقاط ضعف خود از منظر افكار عمومی باید تكلیف خود با سه گروه را مشخص نماید.

نبایدهای هاشمی عبارتند از:

1.خانواده: مواجهه هاشمی با پدیده «خانواده» همواره احساسی بوده و به جای اصلاح تصویر ذهنی توده ها و مخالفانش از موضع سیاستمدار بیشتر به اصرار بر «خوبی» آنها از موضع پدر پرداخته است.رفتاری كه از سیاستمداری عقل گرا و با تجربه و آگاه به تاریخ نظیر هاشمی بعید بود.هر گونه حضور این فرزندان در عرصه تبلیغات  برای پدرشان شدیدا ضد تبلیغ بوده و هر كدام آنها، بویژه آنان كه پرونده های حقوقی دارند؛ در حكم چراغ قرمزی فراروی اصولگرایان خواهند بود.

2.حزب كارگزاران: حزب كارگزاران خواسته یا ناخواسته به سمبل طبقه جدیدی تبدیل شده اند كه  شكاف طبقاتی در كشور را مشروعیت بخشیدند؛ مخالفان هاشمی و منتقدان او برآنند كه كارگزاران ،تفكردنیاگرایی را به قیمت تضعیف آرمان های انقلاب و بویژه آرمان عدالت حاكم كردند.اگر هاشمی این بازوان را مجددا به صحنه آورد و بر سرنوشت مردم حاكم گرداند؛بویژه آنكه ترس آنان پس از رخدادهای اخیر هم فروریخته دیگر نمی توان فرقی میان جامعه عدالتخواه انقلابی و نظام های دست چندم سرمایه داری مشاهده كرد و این یعنی فنای انقلاب. این دیدگاه مخالفان كارگزاران و تفكر كارگزارانی است و چنانچه هاشمی آنان را در ستاد و پیشانی تشكیلات انتخاباتی خود به كار گیرد گویی بر سر در آن نوشته است «اصولگرایان وارد نشوند؛همه به ستاد رقیب بروید».

3.جریان موسوم به فتنه: نمی توان انتظار داشت كه هاشمی اصلاح طلبان را كنار نهد؛معقول هم نیست، ولی اصولگرایان نمی توانندهمكاری با جریان موسوم به فتنه را نیز تحمل كنند.آنچه كه روشن است رصد شدید ستاد هاشمی برای كشف عناصر مرتبط با جریان فتنه و یا مظنون با این ارتباط از سوی ستادهای رقیب است.طبعا به دلیل حساسیت شدیدافكار عمومی اصولگرایان و تلاش مجِدّانه رقبای هاشمی،اولین اشتباه در این انتصابات، آخرین اشتباه تلقی خواهد شد.

4.جلوگیری از پیدایش اشتباهات خلاف اخلاق و شاذ در ستاد و میان هواداران، مشابه وضعیت 84 و نیز تكرار وضعیت سال 88

***
بایدهای هاشمی عبارتند از:

برای مدیریت برداشت عمومی بویژه اصولگرایان به نظر می رسد ارسال علائمی به شرح زیر در دستور كار هاشمی باشد:

1.ارسال پیام های ارزشی با وزن دینی و شرعی بویژه برای متدینین و مراجع و روحانیت در تقابل با برداشت پدید آمده از عملكرد

احمدی نژاد و قرار دادن این طیف سنتی ولی پرقدرت در مقابل طیف روحانیون طیف رقیب.

2. تلاش برای جلب چهره های شناخته شده و مهم اصولگرا و ترجیح آنها برای رفع شبهه غلبه كارگزاران و اصلاح طلبان

3.تعیین چارچوب عملكرد دولت آینده خود منطبق با چشم انداز و دیدگاه و اولویت های مورد نظر مقام معظم رهبری برای جلوگیری از شبهه اختلاف دیدگاه بویژه در چارچوب گفتمان پیشرفت و ایجاد حداكثر تقارب

4.معرفی واتكا به معاون اولی از جنس اصولگرایان دارای توان اجرایی بالا برای تضعیف استدلال كهولت و عدم تحرك و رفع دغدغه مدیریت كابینه توسط كارگزاران یا اصلاح طلبان

5.مذاكره جدی با سایر كاندیداها و تلاش برای جذب آنها به كابینه خود جهت كاستن از انرژی مخالفت آنان و نیز اثبات حركت در جهت كابینه وحدت ملی میان گرایش ها ونیروهای فعال در عرصه قانون و نظام.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۹
این تحلیل هر چند مخلوط با گزاف گویی شعاری است اما یک مطلب را در دل خود دارد و آن این است که طرف مقابل پیروزی هاشمی را در انتخابات پیش رو باور کرده و در پی برنامه ریزی برای بعد از انتخابات است.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین