bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۴۲۹۹۴

(تصاویر) منفورترین روسای جمهوری امریکا

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۱
مواردی درخصوص ریاست جمهوری آمریکا وجود دارد که از جمله آنها می‌توان به خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی برخی از آنها اشاره کرد. در حالی که برخی از روسای جمهوری آمریکا در جریان جنگ‌هایی که در داخل و خارج این کشور به وقوع پیوسته قانون اساسی را زیر پا گذاشتند، هشت تن از آنها در میان مابقی رهبران آمریکایی به عنوان بدترین‌ها شناخته‌ شده‌اند. این هشت نفر جورج بوش پسر، ریچارد نیکسون، جان آدامز، جیمز بیوکنن، میلارد فیلمور، اندرو جکسون، وودرو ویلسون و اندرو جانسون هستند که در تاریخ ایالات متحده از آنها به خوبی یاد نشده و نمی‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی "About"، دلایل موجهی برای این مساله وجود دارد که هشت رئیس‌جمهوری آمریکا که در بالا نام آنها ذکر شد، جزو بدترین‌ها در میان مابقی رهبران آمریکا به شمار می‌روند.

جورج بوش
- جورج واکر بوش، اولین در این لیست بدترین‌هاست؛ وی متولد سال 1946 میلادی و چهل و سومین رئیس‌جمهور آمریکا محسوب می‌شود که در سال 2001 میلادی به این سمت منصوب شد. وی آغازگر "جنگ علیه تروریسم" است و پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی برای مقابله با القاعده و طالبان به افغانستان حمله کرد؛ جنگی که تاکنون نیز ادامه یافته است. وی حتی به عنوان بدترین رئیس‌جمهور آمریکا پس از دوران جنگ جهانی دوم لقب گرفته است. جورج بوش پسر از وزارت دادگستری آمریکا برای مجازات دشمنان سیاسی خود استفاده کرد و از نگرانی و هراس در خصوص تروریسم بین‌الملل بهره برد تا قدرت خود را هم در آمریکا و هم در جهان گسترش دهد.

بوش در جریان دو دوره خدمتش در بالاترین و پایین‌ترین جایگاه نظرسنجی‌های گالوپ قرار گرفت، از محبوبیت ۹۰ درصدی در روزهای پس از حملات ۱۱ سپتامبر تا محبوبیت تنها ۲۸ درصدی در ژوئن ۲۰۰۸.


ریچارد نیکسون
- ریچارد میلهوس نیکسون، دومین رییس جمهوری بد آمریکاست؛ وی که متولد 1913 میلادی بود سی و هفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده محسوب می‌شود. نیکسون در سال 1994 میلادی درگذشت. همچنین در دوران ریاست جمهوری وی که از سال 1969 تا 1974 میلادی به طول انجامید، جنگ ویتنام صورت گرفت که طی آن بسیاری از سربازان آمریکایی کشته شدند. نیکسون اولین رئیس‌جمهوری آمریکا در میان 44 رئیس‌جمهور دیگر این کشور محسوب می‌شود که به دلیل رسوایی واترگیت استعفا کرد. این رسوایی که باعث استعفای نیکسون شد به این شرح است: در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا تعدادی از ماموران اف‌بی‌آی وارد ساختمان هتل واترگیت، محل استقرار ستاد انتخاباتی حزب دموکرات آمریکا شدند و دستگاه‌های شنود کار گذاشتند و سپس اسناد و مدارکی را برای اهداف مختلف به سرقت بردند. این اقدام غیر قانونی با پیدا شدن یک نوار کاست توسط یک مأمور حراست هتل به طور تصادفی لو رفت و روزنامه واشنگتن پست از طریق دو تن از روزنامه نگاران خود به نام‌های باب وودوارد و برنشتاین آن را به اطلاع افکار عمومی رساند.

بعدها مشخص شد که چنین اقداماتی قبلا مکرراً انجام گرفته بود و تحقیقات بعدی نشان داد که عمق این گونه فعالیت‌های جاسوسی بسیار گسترده بوده‌ است. پس از آنکه مشخص شد کنگره به استیضاح نیکسون رای خواهد داد، وی در شب ۸ اوت ۱۹۷۴ از سمت خود کناره گیری کرد. اگرچه استعفای نیکسون، روند استیضاح را متوقف کرد، اما در عین حال به پیگیری‌های قضایی پایان نداد. در جریان رسوایی واترگیت، رئیس جمهوری وقت آمریکا به سه جرم متهم شد: جلوگیری از عدالت، سوء استفاده از قدرت و نهایتاً تحقیر کنگره. در ۸ سپتامبر ۱۹۷۴، جرالد فورد جانشین نیکسون، وی را عفو کرد.

ابتدا چنین تصور می‌شد که این قانون‌شکنی توسط افراد دون‌پایه طراحی و هدایت شده‌ است اما پس از آنکه نیکسون از تحویل نوارهای ضبط شده به کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا خودداری کرد پای رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نیز به میان کشیده شد. کمیته قضایی مجلس نمایندگان در ژوئیه ۱۹۷۴ رسیدگی عمومی به اعلام جرم علیه نیکسون را آغاز کرد و دیوان عالی فدرال آمریکا نیز حکم کرد که رئیس جمهور نوارها را به کمیته قضایی تحویل دهد. در هفته بعد کمیته قضایی مجلس نمایندگان رای خود را درباره سه فقره جرم ارتکابی توسط نیکسون صادر کرد: سواستفاده از قدرت، کارشکنی در امر اجرای عدالت و اهانت به کنگره.

در ۴ اوت ۱۹۷۴ کاخ سفید متن پیاده شده نوارها را تحویل داد. یکی از نوارها حاوی یک مدرک غیرقابل انکار بود یعنی دستور ریچارد نیکسون برای تماس با سیا به منظور متوقف کردن تحقیقات اف بی آی درمورد سرقت واترگیت. با انتشار این نوار مشخص شد که مجلس نمایندگان به تصمیم کمیته قضایی برای استیضاح نیکسون رای خواهد داد.

نیکسون به صورت غیرقانونی از برنامه‌های نظارتی سازمان اطلاعاتی فدرال آمریکا (اف.بی.آی) برای کنترل فعالیت‌های گروه‌های مخالف دولت واشنگتن استفاده کرد و همچنین در پیشرفت کارهایی که برای حقوق شهروندان آمریکایی انجام می‌شد، دست به کارشکنی زد. علاوه بر این، یک برنامه فدرال برای مقابله با قاچاق مواد مخدر ایجاد کرد و با استفاده از یک امپراطوری در امر ریاست جمهوری قدرت خود را تقویت کرد و گسترش داد.


جان آدامز
- جان آدامز دومین رئیس جمهور آمریکا محسوب می‌شود که به دلیل فعالیت‌هایش در زمینه ایجاد قانونی برای پیگرد بردگان فراری جزو بدترین روسای این کشور است. وی متولد 1743 میلادی است و در سال 1826 میلادی درگذشت. وی در تهیه پیش‌نویس بیانیه آزادی کمک کرد. آدامز بین سال‌های 1797 تا 1801 میلادی رئیس‌جمهور آمریکا محسوب می‌شد. در پی ایجاد قانون پیگرد برای فراری‌ها وی از این روش برای مقابله با تمام افرادی که اظهاراتی را خلاف دولت بیان می‌کردند، استفاده کرد. وی به سیاست‌های حزبی علاقه‌ای نداشت و این ضعف در دوران ریاست جمهوری برایش تولید اشکال کرد. آدامز در زمان ریاست جمهوری جورج واشنگتن، معاون وی محسوب می‌شد.

- پانزدهمین رئیس‌جمهوری آمریکا به نام جیمز بیوکنن یکی دیگر از بدترین رهبران این کشور محسوب می‌شود که متولد 1791 میلادی بود و در سال 1868 میلادی درگذشت. وی در زمان فعالیت خود بین سال‌های 1857 تا 1861 میلادی به دلیل حمایت‌ها و پشتیبانی‌هایش از قانون برده‌داری در آمریکا در میان سیاهان و حامیان آزادی برده‌ها فردی منحوس به شمار می‌رفت. وی در سال 1861 همزمان با پایان فعالیتش در منصب ریاست جمهوری از سیاست کناره‌گیری کرد.


جیمز بیوکنن
بیوکنن در دوران ریاست جمهوری خود مساله گسترش برده‌داری را نه تنها حل نکرد بلکه آن را بیش از پیش در ایالات مختلف آمریکا گسترش داد. وی به کمک راجر تانی، قاضی ارشد آمریکایی که دوستش به شمار می‌رفت آفریقایی‌های ساکن در آمریکا را "غیر شهروند پست" به حساب آورد.

بیوکنن در شرایطی رییس جمهوری آمریکا شد که کشورش به سرعت به سمت تجزیه پیش می‌رفت و ترجیح داد که واقعیت‌های سیاسی زمانه‌اش را بپذیرد. از همین رو برای پایان دادن به اختلاف‌ها بر سر مساله برده‌داری بر نظریه قانون اساسی تکیه کرد، اما او این نکته را در نظر نگرفته بود که شمالی‌ها استدلال‌های متکی بر قانون اساسی را که به نفع جنوبی‌ها بود، هرگز نخواهند پذیرفت. مساله دیگری که بیوکنن بر آن تسلطی نداشت مساله فعالیت سیاسی احزاب در آن زمان بود که به دلیل گسترش تمایلات تجزیه طلبانه به شدت در حال تغییر بود و از جمله آنها می‌توان به انشعاب در حزب دموکرات، تضعیف و نابودی حزب دموکرات آمریکا و تشکیل حزب جمهوریخواه از تحولات این سال‌ها اشاره کرد.


میلارد فیلمور
- میلارد فیلمور، سیزدهمین رئیس‌جمهور آمریکا متولد 1800 بود که در سال 1874 میلادی درگذشت. وی یکی دیگر از بدترین روسای جمهوری آمریکا محسوب می‌شود. وی بین سال‌های 1850 تا 1853 سمت ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت و از قانون بردگان فراری مصوب سال 1853 میلادی حمایت کرد و به همین دلیل مورد تنفر و انزجار بسیاری قرار گرفت. پس از آن نیز وی از روند مصالحه و سازش در خصوص برده‌داری پشتیبانی کرد اما اجرای این قانون غیرمردمی پایانی بود بر فعالیت حزب لیبرال و اقدامات سیاسی وی. همچنین تعصب فیلمور تنها به سیاهان آمریکا محدود نمی‌شد. وی به شدت درخصوص مهاجرت فزآینده ایرلندی‌های کاتولیک به آمریکا پیش داوری کرد و همین امر باعث شد تا وی اگرچه در میان اقشار دیگر آمریکا منفور باشد اما در میان ساکنان محلی این کشور از محبوبیت زیادی برخوردار بود.

در زمان بررسی لایحه پذیرش کالیفرنیا به عنوان ایالت، مذاکرات خشنی میان موافقان و مخالفان توسعه مناطق برده‌دار در جریان بود و در زمینه حل و فصل مسایل اصلی پیشرفتی حاصل نشده بود. در چنین مقطع زمانی حساسی بود که فیلمور اعلام کرد آماده سازش است. روز ششم اوت سال ۱۸۵۰ فیلمور در پیامی به کنگره پیشنهاد کرد در ازای پرداخت مبلغی به تگزاس، این منطقه را از ادعا در مورد بخش‌هایی از نیومکزیکو منصرف کند. تعدادی از اعضای شمالی کنگره که می‌خواستند برده‌داری در تمامی اراضی که درپی جنگ مکزیک به دست آمده بود ممنوع شود، در نتیجه پیشنهاد فیلمور، موضع خود را نسبت به ممنوعیت برده‌داری تغییر دادند. در نتیجه استراتژی سناتور استفن داگلاس و تدابیر رییس جمهور، در نهایت مذاکرات به تصویب چند لایحه منجر شد. کالیفرنیا ایالت آزاد اعلام شد، مرزهای تگزاس را مشخص کردند و غرامت لازم پرداخت شد. افسران فدرال موظف شدند به برده‌دارانی که در تعقیب برده‌های فراری بودند، کمک کنند و تجارت برده در پایتخت ممنوع شود. تمامی این لوایح با اکثریت آرا تصویب شدند و روز ۲۰ سپتامبر به امضای ریاست جمهوری رسید. برخی از اعضای مخالف این مساله که حاضر به مصالحه نبودند و آشتی‌ناپذیر به نظر می‌رسیدند، فیلمور را به خاطر امضای لایحه تعقیب برده‌های فراری نبخشیدند و مانع از نامزدی فیلمور در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری شدند. ظرف مدت چند سال مشخص شد این مصالحه هر چند به منظور حل مساله بحث‌برانگیز برده‌داری صورت گرفته اما در عمل آتش‌بستی موقت و متزلزل بوده است.


اندرو جکسون
- اندرو جکسون، متولد 1767 میلادی و هفتمین رئیس‌جمهور آمریکا محسوب می‌شود که بین سال‌های 1829 تا 1837 میلادی این سمت را بر عهده داشت. این رئیس‌جمهور معتقد به سرنوشت واضح و قطعی بود و به همین دلیل فتح آمریکای شمالی را حق خدایی سفیدپوستان می‌دانست. وی در دوران ریاست جمهوری خود 20 درصد از مشاغل دولتی را به حامیان دموکرات واگذار کرد که این اقدام باعث ویرانی سیستم دولتی آمریکا شد.

او همچنین سعی کرد تا شیوه انتصاب و در اختیارگیری مشاغل فدرال را دموکراتیک کند. وضعیت در زمان جکسون به گونه‌ای بود که دستگاه‌های دولتی بر اساس روابط استخدام می‌کردند. او کارمندانی را که تصور می‌کرد دوران تصدی‌شان دائمی است تقبیح می‌کرد و معتقد بود وظایف دولتی باید چنان ساده و واضح باشند که مناصب دولتی بتواند در میان متقاضیانی که شایستگی اشغال آن را دارند، در گردش باشد.

علاوه بر این در دوران فعالیت خود در این سمت بسیاری از سرزمین‌های تحت قلمروی سرخپوستان "چروکی" را واقع در ایالت جورجیا تصرف کرد و باعث بی‌خانمانی گسترده آنها شد به طوری که این سرخپوستان در زمان مهاجرت از این مناطق تحت قلمروی خود به "قطار اشک‌ها" شهرت یافتند. جکسون در دوران فعالیت خود تنها رئیس‌جمهور آمریکا محسوب می‌شود که به صورت آشکارا با حاکمیت دادگاه عالی در این کشور به مقابله پرداخت و تنها در دوران وی بود که آمریکا به هیچ‌وجه بدهی خارجی نداشت. جکسون در سال 1845 میلادی درگذشت.


وودرو ویلسون
- بیست و هشتمین رئیس‌جمهور آمریکا به نام توماس وودرو ویلسون، متولد 1856 میلادی است که بین سال‌های 1913 تا 1921 در این سمت فعالیت داشت. وی که پیش از این ریاست دانشگاه پیرینستون را برعهده داشت، ریشه‌های آمریکایی‌های مهاجر را به یکدیگر مرتبط دانست و نسبت به از میان بردن بومیان این کشور تهدید کرد و اقداماتی را برای مقابله با فعالیت‌های کمونیستی در دوران خود انجام داد. وی بیش از هر رئیس‌جمهوری دیگر آمریکا این کشور را به لبه پرتگاه فاشیسم کشاند. یکی از موارد مورد توجه در دوران ریاست جمهوری ویلسون اجرای قانون اغتشاش مصوب سال 1918 میلادی است که بر اساس آن تمام منتقدان تندروی دولت آمریکا افرادی مجرم و تبهکار شناخته می‌شدند و بر اساس آن بیش از 10 هزار تن از این منتقدان تندرو به صورت غیرقانونی بازداشت و اقداماتی برای اخراج و تبعید آنها از کشور صورت گرفت. علاوه بر این در دوران ویلسون بسیاری از این منتقدان و مخالفان دولت به اشکال مختلف سکوت اختیار کردند. آمریکا در دوران این رئیس‌جمهور کشوری بود که بر اساس سرکوب اداره می‌شد. ویلسون نهایتا آمریکایی‌ها را در جنگ جهانی اول دخالت داد و سپس نقش محوری در مذاکرات صلح ایفا کرد و باعث ایجاد جامعه ملل شد که زیربنای ایجاد سازمان ملل متحد پس از پایان جنگ دوم جهانی به حساب می‌رود. وی در سال 1919 جایزه صلح نوبل را برد.


اندرو جانسون
- آخرین و بدترین رئیس‌جمهور را می‌توان اندرو جانسون نامید. وی متولد 1808 میلادی و هفدهمین رئیس‌جمهور آمریکا محسوب می‌شود که در سال‌های 1865 تا 1869 میلادی در این سمت بود. سیاست مدارا نسبت به ایالات جنوبی آمریکا پس از جنگ داخلی را در پیش گرفت. این سیاست باعث شد تا توسط اکثریت اعضای کنگره آمریکا استیضاح شود اما در سنا تبرئه شد. وی در دوران ریاست جمهوری به قانون تفکیک سیاهان از سفیدپوستان در آمریکا دست زد و به دلیل پیش داوری‌های خود در هر زمینه‌ای شهرت داشت. اندرو جانسون، رئیس‌جمهور دوران جنگ نبود یا با هیچ تهدید تروریستی جدید مواجه نشد. وی تنها پس از ترور آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده به عنوان معاون وی که از حزب دموکرات بود بر اساس قانون اساسی آمریکا سوگند ریاست جمهوری یاد کرد و از این سمت برای قضاوت‌های بدون محاکمه دست زد. به همین دلیل تاریخ او را هیچگاه نمی‌بخشد. وی در سال 1875 درگذشت.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۳
مسئله ی واترگیت خودنشان دهنده ی میزان آزادی در امریکاست.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۲
بوش با از بين بردن طالبان و صدام به ايران خدمت كرد . اگر چه نيت خدمت به ايران را نداشت.واگر نه از دست اين دو بايد دايم مصيبت ميكشيديم
انتشار یافته: ۲