حبیبالله عسگراولادی سیاستمدار کهنهکار اصولگرایان سنتی این روزها بیش از همه همطیفانش خبرساز است. از روزی که حبیب موتلفه خلاف بخش بزرگی از اصولگرایان کاندیداهای معترض انتخابات دور نهم ریاستجمهوری را «اهل فتنه» ندانست، واکنشهای متفاوتی در سیاسیون دیده شد. اصلاحطلبان به استقبال او رفتند و برایش نامه نوشتند و او را سرمایه انقلاب خواندند و اصولگرایان بر او نقدهای تندی داشتند.
کار تا شایعه کنارهگیری حاج حبیب موتلفه پیش رفت اما عسگراولادی در پاسخ به همه انتقادات یک جمله را تکرار کرد؛ جملهای که خطاب به شریعتمداری هم در مناظره تلویزیونی او گفته شد: «میخواهم انتخابات را به جشن ملی تبدیل کنم.»
او گفت میدانستم که اظهاراتم خلاف احساسات عدهای است و از این مساله نیز اطلاع داشتم که پس از آن به شدت مورد حمله قرار میگیرم. عسگراولادی هدف اصلی خود را تبدیل انتخابات به جشن ملی و مقابله با عدهای که تلاش کردهاند انتخابات را به میدان جنگ تبدیل کنند اعلام کرد.
او در این میان حتی کاندیداهای معترض انتخابات 88 را برادران خود نامید و گفت که این دو نامزد، فتنهگر و فتنهساز نبودند و بیان این اظهارات را در شرایط کنونی تکلیف شرعی خود دانست.
نقد دولت نهم و دهم، واکنشها به اظهارات اخیر عسگراولادی محور گفتوگوی «شرق» با این سیاستمدار کهنهکار است.
سخنان اخیر شما علاوه بر استقبال از سوی شخصیتهای علاقهمند به نظام با هجمه رسانهای برخی عناصر تندرو روبهرو شد. دلیل را چه میدانید؟
بنده تلقی شما را ندارم که «عناصر تندرو» به اظهارات بنده هجمه داشتند آنها نقد مشفقانهای به عرایض بنده داشتند. ما همواره باید پذیرای نقد دیگران باشیم و خود را مبرا از خطا ندانیم.
اکنون که دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد رو به پایان است مهمترین نقد وارد بر کارنامه ایشان را چه میدانید؟
آقای احمدینژاد طی دورهای که مورد اقبال رای مردم قرار گرفت انصافا خدمات بزرگی به کشور کردند و رکوردی از پیشرفت به جا گذاشتند که در دولتهای پیشین بیسابقه است. ایشان با هدایتهای رهبری گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت را پیش بردند و در کاستن فاصلههای طبقاتی به جانب برنامهریزی و اقدام و دستاورد شایسته توفیق یافت. نقد کلی که میتوان به کارنامه ایشان وارد دانست و همانند دولتهای گذشته مطرح کرد این است که گاهی در اجرای سیاستهای کلی نظام که از سوی رهبری اعلام میشود قصورهایی دارد. این هم جزو طبیعت کار اجرایی است و میتوان با دقت ویژه با آن مبارزه کرد البته مشکلات معیشتی مردم نیز قابل اغماض نیست و دولت و مجلس در تلاشند حسب رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اقدامات حمایتی لازم را بهعمل آورند.
نظر شما در مورد کسانی که معتقدند نباید به اصلاحطلبان فرصت و امکان حضور در انتخابات را داد چیست؟
فکر نمیکنم کسی معتقد باشد که نباید به اصلاحطلبان امکان فرصت و حضور در انتخابات داد. حضور هر ضلع از اضلاع رقابت در انتخابات برای کشور یک فرصت است نه تهدید. ما یک نظام مستقل و آزاد هستیم باید فرصت حضور همه را در چارچوب موازین قانونی در انتخابات فراهم کنیم.
چه ضرورتی باعث شد که در شرایط کنونی برای روشنشدن جدایی آقایان موسوی و کروبی از سرانفتنه احساس تکلیف کنید؟
رهبر عزیز ما یک انقلاب در ابعاد جهانی را اکنون مدیریت میکنند. روند واگرایی نخبگان یک راهبرد آمریکایی است و باید آن را سد کرد. ما باید فضایی درست کنیم که اگر فکر میکنیم کسی اشتباه کرده است متوجه اشتباه خود بشود. اگر دوستانمان را در محیط لجاجت و یکدندگی رها کنیم ممکن است فردا همین بلا بر سر دوستان دیگرمان بیاید. خوشحال نمیشویم که رقیب ما زمین بخورد باید مثل یک پهلوان دست او را گرفت. اخلاق و منش پهلوانی حکم میکند در رفتارهای سیاسی خود سنجیده و با دقت عمل کنیم.
با توجه به سابقه سیاسی و دیرینه شما آیا حذف یک جریان سیاسی از عرصه سیاست کشور امکانپذیر است و در صورت امکان اصولا به نفع نظام هست یا خیر؟
هیچکس نه میتواند نه معقول است کسی را از صحنه سیاست کشور حذف کند. اگر کسی حذف میشود معنایش این است که قواعد بازی را رعایت نمیکند و خودبهخود، خود را از عرصه فعالیتهای سیاسی حذف میکند. فرد سیاستزده مثل گیاه آفتزده است، باید آفتزدایی کنیم تا حذف و پوسیدگی پیش نیاید.
با توجه به حضور پررنگ شما در عرصه سیاست کشور زمانی که موسوی نخستوزیر بود شما به سیاستهای وی انتقاد داشتید چه شد که امروز از کسی که در جناح سیاسی مخالف شماست به گفته خودتان طرف حق را میگیرید. این رفتار شما چه پیامی برای اهالی سیاست دارد؟
نقد به یکدیگر نباید خدای ناکرده به جایی منجر شود که نهایتا به کدورت و دشمنی و سپس به انتقامجویی برسیم. ما انسان هستیم، مسلمان هستیم، آموزههای قرآن و پیامبر و اولیای خدا به ما نشان میدهد قدری مشفقانه و منصفانه با هم برخورد کنیم. بنده میخواهم به اهلسیاست بگویم که فضا را نباید آنقدر غلیظ کرد که گفتوگو را با هم خاتمهیافته فرض کنیم. وقتی دوستان گفتوگو را با هم قطع میکنند، دشمن ممکن است گفتوگو را از همین نقطه با آنها آغاز کند. این برای وفاق و امنیت ملی کشور مضر است. ما در سیاست مفاهیمی چون رقابت سالم، آشتی، صلح و دوستی هم داریم میتوانیم با نگاه به آینده از این مفاهیم در سیاستورزی بهره ببریم.
تحلیل شما از آرایش سیاسی کنونی کشور چیست؟
آرایش سیاسی کشور را معقول میدانم. رجال سیاسی و مذهبی کشور هرکدام یک تفکر سیاسی را نمایندگی میکنند. باید دید در انتخابات آینده مردم نگاهشان به کدام رجال سیاسی و مذهبی است.
ظهور نحلههای جدید در عرصه سیاست ایران را با توجه به سابقه 60ساله خود در عرصه سیاسی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
نسل اول و دوم انقلاب بهزودی از عرصه سیاسی کشور کنار میروند و جا را برای نسل سوم و چهارم باز میکنند. نسل جدید باید انقلاب را سالم تحویل بگیرد تا بتواند با همین سلامت فعالیت و رقابت کند و به نسل بعد تحویل دهد. فکر میکنم این تحویل و تحول با هوشمندی در حال صورتگرفتن است. با مدد خداوند سهم نحلههای جدید در عرصه سیاست ایران در این هنگامه تعیینکننده است.
هفت نامه با محمدرضا خاتمی داشتید. ثمرات این نامهنگاریها چه بود؟ چه شد که این نامهنگاریها متوقف شد؟ مهمترین نقص پاسخهای خاتمی را چه میدانید؟ آیا تمایل دارید بار دیگر این نامهنگاریها را عملی کنید یا در نشستی در خصوص مسایل کلان با ایشان صحبت کنید؟ در حال حاضر آمادگی دارید با احزاب اصولگرا و اصلاحطلب وارد اینگونه نامهنگاریها شوید؟
بنده هیچوقت باب گفتوگو را در هیچ مقطعی بسته نمیدانم. گفتوگوها اگر ناظر به اندیشههای دو طرف باشد، سودمند و آموزنده است. البته گفتوگو اگر بخواهد به صورت بیانیههای جهتدار و اعلام مواضع درآید، ادامه پیدا نمیکند. بنده هماکنون در دو سطح با دوستان اصلاحطلب گفتوگوها را آغاز کردهام. یک سطح نامهنگاریهایی است که افشای آن را بهعهده کسانی گذاشتهام که نامه را دریافت کردهاند. یک سطح هم گفتوگوهای آشکار است. نمونه آن دو نامهای است که هفت نفر از دوستان اصلاحطلب بهبنده نوشتهاند. بنده هم پاسخ دادم. بنابراین منتظر پاسخ نامه سوم آنها هستم، اگر عمری بود به گفتوگو ادامه میدهم.
مهمترین نقد را بر دولت اصلاحات چه میدانید؟
یک شعار خوب و کلیدی رییس دولت اصلاحات جناب آقای خاتمی داشتند که جذاب بود و آن اینکه ما میخواهیم معاندین نظام را مخالف، مخالفین نظام را منتقد و منتقدین نظام را موافق کنیم. این یک آرمان جدی و اساسی با هدف خوب و حتی دستیافتنی بود اما در عمل دیدیم نهتنها تحقق نیافت بلکه در 18تیر 78 و در قضیه تحصن مجلس ششم و داستان خروج از حاکمیت و خروج بر حاکمیت و برخی از کسانیکه قرار بود بروند معاندین انقلاب را بیاورند، موافق انقلاب کنند، عملا در کنار همان معاندین و مخالفین انقلاب قرار گرفتند!! این خیلی باعث تاسف بوده و هست البته باید انصاف داشت و گفت آقای خاتمی در دوران اصلاحات با تندروهای سکولارها که بر طبل خروج از حاکمیت میکوبیدند همراهی نکردند اما در اثر غفلت سال 88 این کار صورت گرفت و اکنون در جایگاهی ایستادهاند که خودشان قرار بود نایستند.
با توجه به شرایط موجود آینده سیاسی کشور را چگونه بررسی میکنید؟
آینده سیاسی کشور را بسیار روشن، شفاف و امیدوارکننده میبینم. ما یک کشور نیرومند، غنی و با رهبری مقتدر هستیم. مردمی داریم هوشیار و با بصیرت، نسلی داریم سرزنده و آگاه به زمان و رسالت تاریخی که بردوش دارد، بنده هیچ نگرانی از آینده ندارم وقتی در ذهنم تاریخ ایران را مرور میکنم بهویژه از خرداد 42 به این طرف، انقلاب همیشه یک حرکت روبه رشد و رو به جلو داشته است. ایران در هیچ عصری بهویژه در صد سال اخیر به اندازه امروز نیرومند و مقتدر نبوده است. دشمنان ایران هر روز ضعیفتر و درماندهتر میشوند. ما به لطف خدا در حمایت از انقلاب اسلامی امیدوار هستیم و بارها آن را تجربه کردیم.