bato-adv
کد خبر: ۱۳۴۳۱۰
عباس عبدی تشریح کرد؛

ظهور و بروز جنبش دانشجویی دربحران‌ها

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت گفت:جنبش دانشجویی در زمانی که کشور در وضعیت خطیری قرار می‌گیرد یا با بحرانی و نارسایی عمده سیاسی مواجه می‌شود، ظهور و بروز پیدا می کند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۱۵ آذر ۱۳۹۱
عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت گفت:جنبش دانشجویی در زمانی که کشور در وضعیت خطیری قرار می‌گیرد یا با بحرانی و نارسایی عمده سیاسی مواجه می‌شود، ظهور و بروز پیدا می کند.
خبرگزاری فارس: ظهور و بروز جنبش دانشجویی دربحران‌ها/با احزاب فعال جایی برای دانشجو نمی‌ماند

به گزارش فارس، عباس عبدی عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در میزگرد «جنبش دانشجویی از دیروز تا امروز» که به مناسبت فرارسیدن 16 آذر (روز دانشجو) با حضور پرویز امینی عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و مهدی فضائلی عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در دفتر خبرگزاری فارس برگزار شد، در پاسخ به این سؤال که 16 آذر محصول کدام موضع دانشجویان بود، گفت: برای اینکه گفته شود این اتفاق محصول چه موضعی بوده است، باید کمی درباره چند مشخصه جنبش دانشجویی سخن گفت؛ زیرا این مشخصات در ارزیابی ما از رفتارهای دانشجویان طی 6-5 دهه گذشته مهم است.

تشریح تفاوت‌های سیاسی بودن احزاب با تشکل‌ها
عبدی در مورد تفاوت معنای سیاسی بودن در تشکل‌های دانشجویی با احزاب، گفت: جنبش دانشجویی مانند یک حزب، مجموعه کاملاً شناخته شده و همفکر نیست.

وی افزود: حزب حتی می‌تواند مانع ورود اشخاص معینی برای ورود به درون تشکیلات حزب شود و البته حزب حق هم دارند، متناسب با ایده‌ها و آرمان‌هایشان کسانی را عضو‌گیری یا حتی کسانی را اخراج کنند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت ادامه داد: حزب در پی کسب قدرت است و محدودیت‌های خاص خودش را خواهد داشت؛ علاوه بر این احزاب نمی‌توانند هر نوع رفتاری را ( از حیث هزینه‌بری رفتار) از خودشان بروز بدهند؛ زیرا نیروهای احزاب معمولاً انسان‌های پا به سن گذاشته‌ای هستند.

این پژوهشگر اجتماعی با تأکید بر اینکه جنبش دانشجویی هیچ کدام از مشخصات ذکر شده احزاب را ندارد، اظهار داشت: در جنبش دانشجویی، دانشجو 4 سال در دانشگاه است که از این زمان نهایتا 2 یا 3 سال بیشتر در فضای جنبش دانشجویی نیست؛ جوان است و خیلی انگیزه‌های کسب قدرت ندارد- البته نه انگیزه‌ قدرت و نه برنامه‌ کسب قدرت را می‌تواند داشته باشد- بنابراین به ناچار درباره مسائلی از سیاست اظهارنظر یا برخورد می‌کند که فراتر از مسائل کسب قدرت سیاسیون است.

ظهور و بروز جنبش دانشجویی با بحران‌ها
وی ادامه داد: به عنوان مثال جنبش دانشجویی در زمانی که کشور در وضعیت خطیری قرار می‌گیرد یا با بحرانی و نارسایی عمده سیاسی مواجه می‌شود، ظهور و بروز پیدا می‌کند؛ شاید اگر مسائل این چنینی نباشد، اینها اصلاً به این حوزه‌ها وارد نشوند.

در غرب هم طبیعت جنبش دانشجویی ورود هر روزه و در هر موضوعی نیست؛ گاهی ممکن است مسائل و بحران‌‌هایی پیش بیاید و آنها هم حضوری فراتر از رقابت‌های حزبی پیدا کنند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه 16 آذر در همین چارچوب تفسیر می‌شود، گفت: خصوصاً بعد از کودتای 28 مرداد و سرکوب احزاب، این مسائل عام سیاسی و دخالت بیگانه حساس‌تر می‌شود و به میزانی که احزاب و گروه‌ها سرکوب شده و به کنار رانده می‌شوند، فضا برای ایفای نقش دانشجوها و جوانانی که حزبی نیستند، مهیا و بازتر می‌شود.

به گفته وی، بعد از کودتای 28 مرداد و نقشی که ایالات متحده در این جریان ایفا کرد، طبیعی بود که حساسیت در فضای دانشگاه نسبت به آمریکا بیشتر شود و مبارزه با دشمن خارجی (کشوری که استقلال میهنش را نقض می‌کند) شدت بگیرد.

این نشان‌ می‌دهد این اتفاقات فراحزبی است و این‌طور نبود که دانشجویان درصدد ارائه برنامه سیاسی باشند؛ به همین دلیل است که با سرکوب احزاب و دستگیری رهبران آنها، امکان افتادن این بار سیاسی عام بر دوش دانشجویان بیشتر فراهم شد.

عبدی ورود نیکسون معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ایران را در تشدید فضای ضدآمریکایی مؤثر دانست و تصریح کرد: برخی معتقدند که در اتفاق روز 16 آذر، دانشجویان کمی حاد رفتار کردند و این باعث شد که حکومت با دانشجویان برخورد کند.

عضو گروه تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا ادامه داد: ولی برخی هم معتقدند که واکنش رژیم نشان از توطئه طراحی شده توسط سیستم داشت؛ بخصوص اینکه ارتش هم به میدان آمده بود - البته این خیلی موضوع بحث ما نیست- ولی می‌توان گفت 16 آذر بعد از تشکیل و شکل‌گیری دانشگاه تهران، اولین اقدام جدی است که در غیاب احزاب و گروه‌ها از سوی جنبش دانشجویی نسبت به مسائل کلی مملکت بروز پیدا می‌کند؛ مسائلی که فراتر از احزاب، بقا، ثبات و استقلال کشور را مورد سؤال قرار می‌دهد.

عضو اسبق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره فراحزبی بودن و عدم وجود گرایشات در جنبش دانشجویی گفت: فراحزبی بودن بدین معنی نیست که آنها گرایش خاص ندارند؛ گرایش دارند ولی ممکن است در کنش جمعی‌شان فراتر از این گرایش‌ها را بروز دهند.

وی با بیان اینکه شاید دانشجویان عضو احزاب مختلف باشند، تصریح کرد: به عنوان مثال ممکن است از میان 3 نفری که در 16 آذر سال 32 پرپر شدند، هم طرفدار توده ببینید و هم طرفدار ملی‌مذهبی؛ اما علی‌رغم تفاوت‌های گرایشی هنگامی که در آن جریان (16 آذر) قرار می‌گیرند، کنار هم هستند. یعنی آن جریان و آن موضوع فراتر از این تفاوت‌های گرایشی‌شان است.

جنبش دانشجویی، اجتماعی نیست
عبدی با بیان اینکه معتقدم جنبش دانشجویی، «جنبش اجتماعی» نیست، اظهار داشت: جنبش دانشجویی ایران یک جنبش سیاسی بوده است و اصولاً وقتی که سیاست از احزاب و کنش‌گران رسمی بیرون می‌رود یا احزاب تضعیف می‌شوند، تقاضا برای سیاست از بین نمی‌رود و این دیگران از جمله دانشجویانی هستند که می‌آیند و عرضه آن تقاضا را تامین می‌کنند.

هزینه فعالیت‌های دانشجویی پائین است
به گفته این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، بهترین مکانی که می‌تواند این وظیفه را بر دوش کشد، دانشگاه و دانشجو است، زیرا هزینه این فعالیت‌ها در دانشگاه و در مقایسه با سایر اقشار پایین‌تر است؛ به همین دلیل با افزایش سرکوب سیاسی، جنبش دانشجویی از سال 45 -46 تا 57 به شدت سیاسی است؛ حتی فعالیت‌های اجتماعی آنها هم به شکلی سیاسی است؛ یعنی اگر دانشجویان برای کمک به مردم زلزله‌زده و ...می‌روند، دقیقا این عمل معطوف به هدف سیاسی است.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به سیل مهاجران اراک، خاطرنشان کرد: پس از این سیل دانشجویان به شدت برای کمک کردن به مردم فعال شدند.

اما اگر این حرکت صرف اجتماعی بود، حکومت کاری به آنها نداشت ولی در عمل با آنها برخورد می‌کردند، زیرا حکومت متوجه بود که این در مضمون نهایی خود یک امر سیاسی هم هست و نشان از اعتراض دانشجویان به نحوه کمک‌رسانی حکومت دارد والا حکومت‌ها باید از اینکه دیگران به کمکشان بیایند، استقبال کند.

وی همین جهت‌گیری سیاسی را عامل بازداشت دانشجویان دانست و گفت: همان سال سرمای فوق‌العاده شدیدی تهران را گرفت. فکر می‌کنم هوا 10 تا 15 درجه زیر صفر هم رفت. یکی از سرماهای عجیب و غریب تهران بود.

به طوری که تعداد قابل توجهی از مردم با خطر مرگ مواجه شدند. آن زمان کیفیت خانه و امکانات رفاهی و گرمایشی مانند الان نبود و مردم وضعیت خیلی مناسبی نداشتند؛ به همین دلیل دانشجویان نهضتی برای ذغال رساندن به راه می‌اندازند، ولی همان‌جا هم با آنها برخورد می‌شود.

عبدی با اشاره به برخورد حکومت با دانشجویان در زلزله طبس و تفاوت آن با زلزله بوئین‌زهرا، تصریح کرد: در سال 40 در زلزله بوئین‌ زهرا یا سیل جوادیه به دلیل بازتر بودن نسبی فضای سیاسی، کوشش برای کمک به زلزله‌زده‌ها و سیل ‌زده‌ها به شدتی که بعدها +شاهدش شدیم، معنای سیاسی پیدا نمی‌کند؛ برخوردی هم صورت نمی‌گیرد اما در موارد دیگر بلافاصله معنای سیاسی به خود می‌گرفت؛ البته سیاست در اینجا به معنای کسب قدرت نیست بلکه تاثیرگذاری بر قدرت است.

احزاب فعال شوند، جایی برای دانشجو نمی‌ماند
وی در پاسخ به سؤالی درباره نسبت جنبش دانشجویی با جریانات سیاسی و تاثیرگذاری احزاب بر روی جنبش دانشجویی، گفت: اظهارات قبلی بنده، نقطه شروع برای پاسخ به این سؤال است؛ لذا در ادامه باید بگویم به میزانی که احزاب در صحنه سیاسی حضور داشته باشند و فعال شوند، سیاست و کالای سیاست -به معنای برنامه برای بهبود امور- عرضه خواهد شد و جایی برای دانشجو و جنبش دانشجویی نمی‌ماند که بخواهد کالای سیاسی عرضه کند.

به گفته این پژوهشگر اجتماعی، کالای سیاست در فضای باز، کالای تخصصی‌تر می‌شود و برند پیدا می‌کند؛ به عنوان مثال این پرتقال روی میز یک برندی دارد و این برای مصرف‌کننده اهمیت دارد که چه کسی این را تولید کرده است، اما وقتی که احزاب نتوانند کالای سیاسی را با برند عرضه کنند، این دانشجو است که این کار را بی‌بِرند و طبعا با کیفیت پایین انجام دهند؛ ما اصلا به کار آنان اعتراض نداریم و در این میان دانشجو هیچ تقصیری ندارد، زیرا تقاضا برای این کالا وجود دارد. مشکل اصلی متوجه حکومتی است که مانع از فعالیت سیاسی، قانونی و معمول جوامع می‌شود.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به حضور احزاب و نشان دادن کنش آزادانه در جامعه، گفت: در صورت وجود آزادی سیاسی، احزاب می‌توانند برای کسب قدرت یا تاثیرگذاری بر آن با برنامه‌ریزی عمل کنند. در این وضعیت جریانی به نام جنبش سیاسی دانشجویی یا شکل نمی‌گیرد یا اگر وجود داشته باشد به سمت تضعیف می‌رود.

وی ادامه داد: در اینجا ممکن است با حضور دانشجویان در جنبش اجتماعی اثرگذار روبه‌رو شویم؛ یعنی فرض کنید خدای ناکرده زلزله‌ای بیاید و همه دانشجویان با هم جمع شوند و به زلزله‌زدگان کمک کنند یا ممکن است نیازی در جامعه باشد و مثلا به زنان و فقرا کمک کنند.

در اینجا جنبش دانشجویی فارغ از تمایزات حزبی، گروهی و سیاسی‌شان دور هم جمع می‌شوند و کنشی انسانی و اجتماعی را انجام می‌دهند. یا به عنوان مثال ممکن است ظلمی در مورد فرد خاصی در جامعه صورت پذیرد که کاری هم به سیاست ندارد؛ مثلا کسی را به شکل فجیعی می‌کشند که این حساسیت برانگیز می‌شود و ممکن است جنبش دانشجویی در این‌باره از خود واکنش نشان دهند، اما دیگر سیاسی رفتار نمی‌کنند یا از رفتارشان تعبیر سیاسی نمی‌شود.

به گفته عبدی، در این‌صورت اگر دانشجویی بخواهد سیاسی باشد، به طور طبیعی حزبی می‌شود؛ یعنی دانشجو نگاه می‌کند که در میان احزاب موجود کدام به او نزدیکتر است، اگر دوست داشت در کلوپ یا باشگاه آنها فعالیت می‌کند؛ اگر شرایطش هم موجود بود ممکن است در دانشگاه همان ایده را منتقل و منعکس کند و این هیچ ایرادی ندارد، اما هنگامی که این شرایط رقابت‌آمیز سیاسی در جامعه وجود نداشته باشد، قاعدتا جنبش دانشجویی، جنبشی می‌شود که صبقه سیاسی‌اش قوی‌تر است مگر اینکه سرکوب شده باشد که آن یک بحث دیگری است.

این فعال سیاسی ادامه داد: بنابراین اگر فضای سیاست باز باشد، به نظر من مشکلی پیش نمی‌آید و آن موقع دانشجوها هم خیلی در احزاب نمی‌روند.

اگر هم بروند، خارج از دانشگاه به احزاب می‌روند و در دفتر حزبی‌شان در بیرون دانشگاه فعالیت می‌کنند و کارکرد اصلی دانشگاه محل آموزش و کسب دانش و کارکرد فرعی‌اش هم اجتماعی شدن از طریق فعالیت‌های اجتماعی و چیزهای دیگر خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه باید بررسی کنیم که جنبش دانشجویی چه زمانی در حوزه سیاست شکل می‌گیرد، اظهار داشت: وقتی مساله سیاست ساده شد، یک جوان 18 ساله هم می‌تواند آن را ببینید و برایش نسخه بپیچد؛ شما وقتی در روز روشن در خیابان ظلمی می‌بینید، نیازی به فکر کردن زیاد برای مقابله با آن ندارید.

اما اگر امروز مساله یک کشور بالا یا پایین بودن تورم، بیکاری یا تقدم کشاورزی و صنعت بر یکدیگر باشد، دانشجو اصلا در موقعیتی نیست که در این‌ موارد اظهارنظر کارشناسانه کند؛ چون این مساله بسیار تخصصی است اما احزاب سیاسی در مورد این موضوع کاملا می‌توانند اظهارنظر کنند؛ احزاب بر اساس تفاوتشان در همین موضوعات است که شکل می‌گیرند؛ مثلا یکی طرفدار سیاست صادراتی است؛ دیگری خواهان جانشین واردات، یکی بسط پول و دیگری قبض پول را توسط کارشناسانشان مطرح می‌کنند.

عبدی ادامه داد: در حالی که دانشجویان ممکن است اینگونه مسائل را به خاطر اینکه دانش آنان در حد دیپلم است یا اکثرشان هم دانشجویی علوم پزشکی و مهندسی هستند، ندانند. اما اگر همین دانشجو ببیند ظلم فاحشی وجود دارد، برای مبارزه با آن، دیگر نیازمند به دانش ندارد و دانش‌آموز هم می‌تواند با آن مخالفت بکند؛ پس در این موقعیت‌ها چیزی به عنوان جنبش دانشجویی شکل می‌گیرد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به اینکه این وضعیت صفر و یکی نیست، تصریح کرد: این طور نیست که بگوییم یک جامعه یا هیچ معضل آشکاری ندارد یا همه معضلاتش آنقدر عیان است که هر کوری می‌تواند آن را ببینید؛ این موضوع البته مطلق نیست؛ مثلا اگر کشوری جنبش دانشجویی ندارد، بدین معنا نیست که آنجا هیچ معضل آشکاری ندارد. بلکه معضله‌‌های آشکارش آنقدر اهمیت ندارند که دانشجویان را بتواند حول خودشان در مواجهه با آن بسیج کند.

وی با اشاره به اینکه گفته می‌شود جنبش دانشجویی می‌تواند حکومت و احزاب را تصحیح کند، گفت: این مساله در شرایطی ممکن است که وضع حکومت‌ها و احزاب اینقدر فاجعه‌بار و صدر و ذیلش فاسد باشد که جنبش دانشجویی از در مخالفت و اصلاح آن درآید والا راجع به اینکه برنامه اقتصادی یک حزب چیست، جنبش دانشجویی چندان حرفی برای گفتن ندارد و چیزی نمی‌تواند بگوید چون اصلا تخصصی در این زمینه ندارد.

مگر اینکه برود چند آدم متخصص بالای سرخودش بگذارد که آن هم یک حزب جدید می‌شود. بنابراین جنبش دانشجویی نمی‌تواند تصحیح کننده کنش‌های سیاسی عادی حکومت و احزاب باشد، زیرا در این مقام نیست بلکه می‌تواند بر مسائل عام اینها تاثیر‌گذار باشد و این مساله کلیدی است.

کمیته دانشجویی جبهه ملی، قوی‌تر از اصل جبهه ملی
عبدی ادامه داد: اما در مورد استقلال و تاثیرگذاری جنبش دانشجویی باید گفت که در مقاطعی جنبش دانشجویی واقعا قوی عمل می‌کند دلایل آن هم به جهت موقعیت خاص زمانی است؛ مثلا در سال 40 تا 42 پس از تشکیل جبهه‌ ملی، شاهد جنبش دانشجویی جدی هستیم که غالبا عضو جبهه ملی‌اند.

چرا این اهمیت دارد؟ برای اینکه فضای جبهه ملی، جبهه‌ای بود و همه تفکرات برای باز کردن فضای سیاسی با هم جمع می‌شدند. کمیته دانشگاه جبهه ملی به مراتب قوی‌تر از اصل جبهه ملی در آن عرصه وارد میدان شد و تاثیر‌گذاری خودش را هم داشت.

کمیته دانشجویی نظرات جبهه ملی را برگرداند
عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه علی‌رغم این حضور قوی نمی‌توان جنبش دانشجویی آن زمان را محکوم به وابستگی به جبهه ملی کرد، گفت: بدین جهت نمی‌توان جنبش دانشجویی را وابسته نامید که در عمل می‌بینیم جنبش دانشجویی به خودی خود نفوذ، کنش و تاثیرگذاری داشت و در مقاطعی حتی نظرات جبهه ملی را برگرداند.

عضو سابق دفتر تحکیم وحدت با تاکید بر اینکه باید فارغ از این مسائل، استقلال جنبش دانشجویی را بررسی کرد، اظهار داشت: باید دید جنبش دانشجویی به مسائلی که می‌پردازد چقدر کلان است. این مسائل ممکن است علیه حکومت یا در دفاع از آن باشد، علیه یک حزب و در دفاع از حزب دیگر باشد. در هر حال جنبش دانشجویی به مسائل در حد کلان و کاملا قابل سنجش و فهم می‌پردازد.

به گفته عبدی، اگر یک جامعه از این فضا دور شود یا اینکه خلاف‌هایش این قدر شدید نباشد، دانشجوی سیاسی چاره‌ای جز ورود در حوزه احزاب ندارد؛ البته ممکن است در خیلی جاها نخواهد به احزاب برود و کاری به آنها نداشته باشد و پس از اینکه درسش تمام شد، تصمیم بگیرد که به حزبی برود یا نرود.

اگر احزاب قوی باشند، دانشگاه غیرسیاسی می‌شود
وی ادامه داد: این مساله یک دوره گذار دارد؛ آن چیزی هم که مشکل ایجاد می‌کند همین دوره گذار است. یعنی ما یک شبه از وضعیت حزبی جنبش دانشجویی غلیظ به یک فضای غیرسیاسی دانشجویی نمی‌رسیم. در مقاطعی می‌بینیم که احزاب در حال شکل‌گیری‌اند و به دنبال یارگیری در یک جای مناسب مثل دانشگاه هستند ولی در هر حال نهایتش این است که مدتی که جلو رفتند و ممکن است اتفاقی هم بیفتد، ولی در نهایتا اگر احزاب قوی شوند دانشجو و دانشگاه غیرسیاسی می‌شود.

طبیعی بودن انشقاقات جنبش دانشجویی
عضو دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به علل انشقاقات در جنبش دانشجویی، با طبیعی خواندن انشقاقات، اظهار داشت: به عنوان مثال حزب نهضت آزادی یا موتلفه گروهی‌اند که هر کسی را بخواهند به حزب راه می‌دهند و هر که را که نخواهند راه نمی‌دهند؛ جامعه به هر طریقی هم که برود آنها می‌توانند اعتقادات خودشان را داشته باشند و کسی هم نمی‌تواند بگوید این اعتقادات را عوض کنید.

این پژوهشگر اجتماعی افزود: اما جنبش دانشجویی چنین صفتی ندارد. دانشجو از 18 سالگی تا 23 سالگی است. درست مانند یک ظرف بزرگ آب است که از این طرف آب می‌آید و از آن طرف خارج می‌شود. اگر آب ورودی سالم باشد، خروجی هم سالم است. اگر کم کم آب کدر شد، خروجی هم کدر می‌شود.

تغییر نسبتا سریع گرایشی دانشجویان
به گفته عبدی، چون جامعه در حال تحول است، خیلی طبیعی است که بین نیروهای متحول شده، اختلاف پیش بیاید و از آنجا که در محیط جوان دانشگاه عقبه قوی کمتر است، زودتر دچار اختلاف و تغییر عقیده می‌شوند؛ چون هنوز عقایدشان ثبات پیدا نکرده است، همین منشا اختلاف و تحول خواهد شد. ممکن است یکی با گرایش x به دانشگاه بیاید و 10 کتاب بخواند و با 2 نفر آشنا شود گرایشش بلافاصله y شود اما در حزب این اتفاق خیلی کم رخ می‌دهد.

فشار بیرونی علل برخی انشقاقات
وی علل بخشی از انشقاق‌ها را فشار نیروهای بیرون دانشگاه همچون احزاب، گروه‌ها، حکومت‌ و ... دانست و اظهار داشت: اما اگر فکر می‌کنیم جنبش دانشجویی این قدر اصیل و احترام آمیز است به نظرم باید آن را آزاد گذاشت تا خود را آنچنان که هست بارور کند؛ ولی وضعیت الان دانشگاه‌ها اصلا یک ذره هم مطلوب نیست.

اگر چنانچه دانشجو -به معنای عام- می‌تواند با امپریالیسم، ظلم، ستم و بی‌عدالتی مبارزه کند، لازمه‌اش این است که فضا برای آنها باز باشد و بتوانند خودشان را نشان دهند. ولی امروز در دانشگاه‌ها اساسا شاهد این مساله نیستیم.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به این سؤال که تشکل‌های دانشجویی اجازه ظهور و بروز ندارند یا فضای تشکل‌ها این اجازه را برای ظهور و بروز نمی‌دهد، تصریح کرد: این مساله خیلی پیچیده‌ نیست.

در قرون وسطی مدارس اسکولاستیکی بود که در آن آموزه‌های پیشینیان از جمله ارسطو و افلاطون را آموزش می‌دادند؛ معلم یکی از آموزه‌های ارسطو را که مثلا اسب 24 دندان دارد را آموزش می‌داد؛ بعد یک نفر از دانش‌آموزان اعتراض می‌کند و از قول دانشمند دیگری می‌گوید اسب 28 دندان دارد.

زمانی که بر سر این موضوع جدل می‌شود، اسبی از جلوی مدرسه رد می‌شود؛ یک دانش آموز می‌گوید چرا دعوا می‌کنید؟ اسب اینجاست؛ دهانش را باز کنید و دندانهایش را بشمارید. آن 2 گروه که یکی طرفدار افلاطون و دیگری طرفدار ارسطو بود، متحدا این فرد را کتک مفصلی می‌زنند که ارسطو و افلاطون این را گفته‌اند تو می‌گویی دهن اسب را نگاه کنیم؟

جنبش دانشجویی کنش ندارند
وی ادامه داد: من چه برایتان بگویم که اینجا کتک نخوریم؟ همین الان برویم در درب دانشگاه‌ها و نگاه کنیم که چند نفر از آنها می‌توانند از خودشان کنشی آزاد نشان دهند. جنبش دانشجویی اصلا کنش‌ ندارند که دچار خود مرجعی یا دیگر مرجعی باشند. بنابراین به جای اینکه من بگویم کنش دارند یا ندارند، تا درب دانشگاه تهران راهی نیست؛ با 4 دانشجو که صحبت کنیم وضعیت را متوجه می‌شویم.

دانشجو باید آزادانه واکنش نشان دهد
عبدی با بیان اینکه هر کسی در جامعه حق دارد نسبت به موضوعات سیاسی و اجتماعی کنشی از خود نشان دهد، تصریح کرد: ما به دنبال تعیین دستور‌العمل، خط مشی یا تجویز به دانشجوها نیستیم بلکه من معتقدم دانشجو اگر موافق موضوعی باشد باید آزادانه واکنش خود را نسبت به آن نشان دهد و اگر مخالف نیز باشد باید واکنش خود را نسبت به آن بروز دهد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه همیشه یک مرز مشخص برای تفکیک مسائل به کلی یا عام در مقابل جزئی و خاص وجود ندارد، افزود: این نیز درست است که مسئله جزئی و خاص باشد اما عام برداشت شود و حتی فکر کنیم که ابعاد آن مسئله واضح و روشن است.

وی اظهار داشت: بحث اساسی این است که چنانچه جنبش دانشجویی در این حوزه‌های خاص و جزئی وارد شود، ترد می‌شود و به سرعت تحلیل می‌روند.

این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب ادامه داد: فرض کنید بحث طرح مذاکره با آمریکا به عنوان یک موضوع خاص و جزئی مطرح شود؛ در این صورت عده‌ای موافق و عده‌ای مخالف آن هستند؛ از این رو ما نمی‌توانیم بگوییم جنبش دانشجویی در طرح مذاکره با آمریکا نظر خود را اعلام می‌کند. فقط می‌توانیم بگوییم دو نظر مخالف و موافق برای این طرح وجود دارد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در مورد جنبش دانشجویی در دانشگاه گفت: وقتی می‌توان درباره جنبش دانشجویی سخن گفت که یک مجموعه‌ای از اغلب دانشجویان در دانشگاه از یک موضوع دفاع کنند؛ فارغ از آنکه این موضوع تکنیکال و فنی است یا خیلی عام و واضح است.

عبدی تصریح کرد: فرض ما این است که اگر 50 درصد دانشجوها در صحنه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی حضور فعال داشته باشند، از آن 50 درصد حداقل 70 درصد بر روی یک ایده و یک مسئله تمرکز داشته باشند وگرنه همان تمایزات برای جنبش دانشجویی مطرح می‌شود.

فرصت دادن برای خطا به دانشجویان
عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه واقعا اگر جامعه‌ای داریم که احزاب آن نمی‌توانند در مورد مسائل تکنیکی و فنی سیاست اظهارنظر درستی داشته باشند، چطور ممکن است که دانشجو بتواند چنین کاری را انجام دهد، اظهار داشت: این اتفاق غیر ممکن است؛ مگر اینکه خطا فکر کنیم و البته من به آنها حق می‌دهم که خطا فکر کنند و باید به آنها فرصتی برای بروز خطا داده شود، زیرا اگر بتوانند فکر خطا را بروز دهند و آن را اثبات کنند، به نفع دانشجو و به نفع همه است و اگر نتوانستند، مشکل دیگران است و دانشجو مشکلی ندارد.

عبدی با تأکید بر اینکه لزوما نباید در مورد جنبش دانشجویی ایجابی صحبت کرد، گفت: ما سعی می‌کنیم وضعیت جریان دانشجویی را توصیف و مشکلات آنها را رفع کنیم؛ حالا ممکن است یک جاهایی خیلی تکنیکال و فنی حرف بزنند در حالی که صلاحیت آن را نداشته باشند و درست هم نگفته باشند.

به گفته وی، مسئله اصلی همین است که واقعا همان 70 درصد از 50 درصد فعال دانشگاه بتوانند فکر و راهکارهای خود را در رابطه با مسائل مختلف بروز دهند، اما چنین شرایطی فراهم نیست.

این فعال سیاسی با اشاره به برگزاری همایش‌ها و سمینارها از سوی تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها گفت: به عنوان مثال انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد سمیناری را در مورد مسائل اقتصادی با بهره‌گیری از اساتید و صاحب‌نظران برگزار می‌کند، هر چند در این سمینار نمی‌خواهند جهت‌گیری انجمن خود را نشان دهند و فقط سعی دارند شخصیت‌های قوی برای این سمینار دعوت کنند و به بسط دانش عمومی درباره موضوع کمک کنند.

وی افزود: اما انجمن اسلامی دانشگاه در سطح کلان چنین سمیناری را برگزار نمی‌کند؛ زیرا جنبش دانشجویی در موارد جزیی و تخصصی موضع‌گیری ایجابی یا سلبی نمی‌کند بلکه رسالتش این است که فضا را برای اظهارنظر کارشناسان و دانشجویان باز کند و این باز کردن فضا یک اقدام عام برای رسیدن به آزادی است.

عضو دفتر تحکیم وحدت با تأکید بر اینکه خیلی‌ها جرأت نمی‌کنند به صورت ایجابی به مسائل وارد شوند، اظهار داشت: در عین حالی که برخی از دانشجویان نهادگرا هستند یا برخی از آنها طرفدار اقتصاد بازار هستند ولی سعی می‌کنند فضای آزادی را چنان بسط دهند که شخصیت‌های مختلف بتوانند اظهارنظر کنند.

عبدی ادامه داد: در سطح کلان جنبش دانشجویی در برخی مسائل خاص وحدت پیدا می‌کنند و یک کنش مشترک را نشان می‌دهند و به نظر من در همان حوزه‌ها اگر فضا برای آنها باز باشد بسیار خوب است.

این پژوهشگر اجتماعی همچنین با بیان اینکه باید برای جنبش دانشجویی مرجعیتی وجود داشته باشد، گفت: دانشجویان در برخی مسائل و امور حاد و کلان باید به چنین مرجعیتی رجوع کنند و براساس آن شکل بگیرند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت جنبش دانشجویی در انتخابات آتی، اظهار داشت: باید در این مساله بین جنبش دانشجویی به عنوان اغلبیت دانشجویان و کنش دانشجوها با گرایش‌های مختلف تفکیک قائل شد؛ ممکن است در یک انتخابات 4 نامزد داشته باشیم و 4 گروه هم از دانشجوها طرفدار آنها باشند؛ این را که نمی‌توان معرف جنبش دانشجویی نامید.

جنبش دانشجویی در زمین و هوا
وی با بیان اینکه فکر نمی‌کنم در انتخابات شاهد حضور جنبش دانشجویی به این معنا باشیم، گفت: یکی از دلایل عدم حضور جنبش دانشجویی تناقضاتی است که به لحاظ فکری و عقلی عملی، چه در نیروهای بیرون و چه در نیروهای دانشگاهی بوجود آمده و آنها را یک مقداری روی زمین و هوا قرار داده است که چه نوع رفتاری را از خودشان بروز بدهند.

بخشی از این نیروها گرایش‌های اصلاح‌طلبی دارند، بخشی از آن عبور کردند و برخی دیگر گرایش‌های حکومتی و طرفداری از حکومت را دارند.

به گفته عبدی، این تناقضات اجازه نمی‌دهد که همه آنها زیر چتر جنبش دانشجویی قرار بگیرند؛ این تناقضات هم به این سهولت حل نمی‌شود. ضمن اینکه جنبش دانشجویی به لحاظ تشکیلاتی طی سه یا چهار سال گذشته خیلی ضربه دیدند و تشکیلات هم چیزی نیست که به سهولت قابل ترمیم و باسازی باشد.

اگر حزبی تشکیلاتش به هم بخورد، بعدها همان‌ اشخاص می‌توانند حزبشان را سازمان‌دهی ‌کنند ولی در جایی مثل دانشگاه که نیروهایی می‌آیند و پس از مدتی از طرف دیگر بیرون می‌روند، این امر امکان‌پذیر نیست.

تشریح معضلات جنبش دانشجویی
این فعال اصلاح‌طلب با تاکید بر اینکه مشکلات معرفتی و  تحولات در ساختار رسانه‌ها و ارتباطات، از دیگر معضلات جنبش دانشجویی است، ادامه داد: رسانه و ارتباطات اینترنتی و ماهواره‌ای اصلاً فضا و شکل‌گیری روابط را به هم ریخته است؛ بطوری که این عامل حتی ممکن است از این به بعد به سهولت اجازه ندهد که یک جریان داخل دانشگاه منتزع از ارتباطات بیرونی شکل بگیرد.

به دلیل اینکه جوانان از اینترنت و فیس‌بوک و.. استفاده گسترده‌ای می‌کنند و بیش از اینکه دانشگاهی باشند، فیسبوکی هستند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت به انقلاب‌های کشورهای عربی اشاره کرد و گفت: در کشورهای عربی هم چیزی به نام جنبش دانشجویی در این قضیه نیامد، بلکه بیشتر جریان فیس‌بوکی بود. 

یعنی کنش‌گران دانشجویی منتزع از فضای دانشگاهی‌اند و در فیسبوک همدیگر را راحت‌تر و بهتر و موثرتر پیدا می‌کنند تا در دانشگاه؛ به همین دلیل من خیلی حس نمی‌کنم که این اتفاق رخ بدهد.

وی مهمترین دلیل عدم حضور جنبش دانشجویی در انتخابات را نامعلوم بودن بسترسازی توسط جریانات بیرونی خواند و درباره گروه‌های دانشجویی نیز گفت: اگر سوال این باشد که دانشگاه‌ها به عنوان مکان، فارغ از وجود کنش و جنبش دانشجویی، چقدر می‌توانند در انتخابات فعال شوند، این موضوع دقیقا به سیاست‌های اعمالی  حکومت در انتخابات برمی‌گردد.

اصلاح‌طلبان و تاثیرگذاری بر انتخابات
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: اگر مجموعه اصلاح‌طلب‌ها بتوانند در انتخابات حضور داشته باشند، در این صورت از میان همه نامزدها، هر نامزدی می‌تواند طرفداران خودش را در دانشگاه‌ها فعال کند و دانشگاه‌ها از این وضعی که دارند، بیرون بیایند و در انتخابات تأثیرگذار باشند.

اما اگر جریان اصلاحات نتواند به دلیل مواضع رسمی یا به دلایل درونی خودش، حداقل شرایط را برای ورود فراهم نکند، در این صورت نه تنها جریان اصلاحات، بلکه هیچ نامزد و جریان دیگری نمی‌تواند در دانشگاه فعالیت موثری داشته باشد و قاعدتاً دانشجویان طرفدار نامزدها، بیرون از دانشگاه‌ها و در ستادها فعالیت خواهند کرد.

به گفته وی، اگر دانشگاه بخواهد در انتخابات حضور داشته باشد، مستلزم حضور نامزدها و طرفدارانشان و بحث کردن راجع به برنامه‌ها و انتخابات و پاسخ مثبت دانشجوها به شنیدن و بلکه انتقاد کردن به برنامه‌هاست. جنبش دانشجویی نه به این سهولت در فضای سیاسی ایران شکل می‌گیرد و نه شرایط بیرونی زمینه‌ آن را فراهم می‌کند.

نقش انتخاباتی اصلاح‌طلبان در تحول دانشگاه
عبدی در پاسخ به این سوال که شاید حضور اصلاح‌طلبان عده‌ای را جذب کند ولیکن چگونه این حضور در روند انتخابات تاثیرگذار است، گفت: من نمی‌گویم که وضعیت سیاسی دانشگاه با آمدن و یا نیامدن کسی خیلی تحول پیدا می‌کند؛ چون به لحاظ کلی تحول دانشگاه مستلزم خیلی مسائل دیگر است. اما درباره اینکه فکر کنیم با نیامدن اصلاح‌طلبان یک نوع رقابت دیگری شکل می‌گیرد، شش ماه دیگر صحبت می‌کنم؛ زیرا هیچ رقابتی نمی‌تواند شکل گیرد برای اینکه باید عینیت اجتماعی این رقابت وجود داشته باشد.

این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب با بیان اینکه عینیت اجتماعی رقابت چیزی نیست که 6 ماه دیگر بگوئیم شکل گرفته است، گفت: من حتی می‌توانم بگویم که اگر می‌توانستند کسانی دیگر هم بیایند، در این صورت انتخابات شکل‌های دیگر هم می‌گرفت، کسانی که وجود آنها به رقابت منجر می‌شود؛ زیرا در بطن جامعه این نوع رقابت‌ها هست.

ولی چون فرض این است که هنوز برای آنها چنین مجالی نیست، در این مورد هم چیزی گفته نمی‌شود. و الا در غیاب اصلاح‌طلبان هیچ رقابتی به آن مفهومی که می‌گوییم شکل نخواهد گرفت. مگر در حد رقابت‌هایی که در سال‌های 68 و 72 شکل گرفت.

وی با تاکید بر وجود رقابت در بطن آرایش نیروهای اجتماعی، تصریح کرد: باید بتوان گفت که این فرد از فلان نیروهای اجتماعی دفاع می‌کند تا این یک رقابت کاملاً روشن و ملموس شود؛ این نوع رقابت‌ها می‌تواند دانشگاه‌ها را فعال کند اما اگر رقابت مثل رقابت مجلس و رئیس‌جمهور در ساخت قدرت باشد، با وجود آنکه خیلی با هم تند و حاد هستند اما رقابتی را شکل نمی‌دهند زیرا مابه‌ازای آن در جامعه دیده نمی‌شود.

عبدی: انتخابات 84 در دانشگاه نبودم
این فعال اسبق دانشجویی در پاسخ به این سوال که در انتخابات سال 84 که افرادی همچون معین، هاشمی، کروبی و غیره حضور داشتند، چه اتفاقی در دانشگاه افتاد، گفت: دانشگاه فعال‌تر از الان بود.

ولی من  در جریان سال 84 نبودم و به هیچ وجه فعالیتی نداشتم و حتی یک بار هم به دانشگاه نرفتم که ببینم وضعیت دانشگاه‌ها به چه صورتی است و نمی‌دانم واقعاً چگونه بوده است؟‌ ولی آنچه که مهم است این است که ثقل مبارزات سیاسی در دانشگاه‌ها است و نامزدهای انتخاباتی کوشش می‌کنند به آنجا بروند و یارگیری کنند و از آنجا بسط پیدا کنند.

عبدی با اشاره به اینکه وجود احزاب مختلف می‌تواند فضا را در دانشگاه فعال‌تر کند، گفت: آن رقابتی که 80-70 درصد گرایش‌های دانشگاه را پوشش می‌دهد به همان نسبت می‌تواند دانشجویان را فعال کند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو